تاپیک جامع سبک rpg یا نقش افرینی

[saeed kratos 8]

سلام.این تاپیک رو برای بررسی سبک rpg و بازیهای این سبک که به نظر من قوی ترین سبک بین تمامی سبک های بازیه راه اندازی میکنم.هر بازی رو که نقد وبررسیش رو خواستید اینجا بگین تا خودم اگه بازیش کرده باشم براتون نقدش رو بنویسم و اگر نه هم یه نقد خوب براتون بذارم.هر سوالی هم که راجع به کلیات و جزییات این سبک دارن بپرسین تا کاملا روشنتون کنم.کلا هر چیزی که به rpg مربوط میشه اینجا راحع بهش صحبت میشه (البته غیر از اسلحه ی rpg7) !!!!!

از ادوارد عزیز به خاطر پیشنهاد راه اندازی این تاپیک تشکر میکنم.

برای شروع واشناییتون با غولهای این سبک براتون چندین تا والپیپر باکی??یت و زیبا از برترین بازیهای تاریخ این سبک میذارم که لذت ببرین.هر ارپی جی بازی توی دنیا قطعا تمام اینها رو بازی کرده و باید هم بازی کرده باشه.

 

 

[attach=config]9250[/attach] [attach=config]9251[/attach] [attach=config]9252[/attach] [attach=config]9253[/attach] [attach=config]9254[/attach] [attach=config]9255[/attach] [attach=config]9256[/attach] [attach=config]9257[/attach] [attach=config]9258[/attach]

 

[attach=config]9259[/attach] [attach=config]9260[/attach] [attach=config]9261[/attach] [attach=config]9262[/attach] [attach=config]9263[/attach] [attach=config]9264[/attach] [attach=config]9265[/attach] [attach=config]9266[/attach]

[saman mi 7]

مرسی سعید جان از تایپکی که زدی لازم بود:51:

[saeed kratos 8]

[h=2]نقد و بررسی کامل بازی Elder Scrolls V : SKYRIM[/h]

:Elder Scrolls V

SKYRIM

 

مقدمه :

هرگاه حر??ی ازElder scrolls ها میشود همه را یاد یک سبک خاصی می اندازد. سبکی که تنها نمیشه آن را نقش آ??رینی خالص نامید. درست است این سری از بازی ها هم مثل رقیب های خودش در ستون بازی های نقش آ??رینی یا Role-Playing Game قرار می گیرد و هم سبک بازی هایی از قبیل Dragon Age ، The Witcher یا Mass Effect نامیده می شود ولی نکات ریز و درشتی دارد که کمی این سری را با دیگر نقش آ??رینی های زمانه خودش جدا می کند. اولین بازی های نقش آ??رینی سیستم های مبارزه مت??اوتی داشتند . شاید بسیاری از ا??راد تصورشان بر این بود که این سیستم مبارزه- که اکثر مواقع مبارزه نوبتی (نوبت به نوبت حمله ها انجام می شد) بود – عامل اصلی تمایز بازی های نقش آ??رینی با غیر نقش آ??رینی می باشد ولی این تصوری اشتباه بود. مدتی بعد در سری بازی های نقش آ??رینی تغییراتی ایجاد شد که باعث شد سیستم مبارزه ها و گیم پلی 180 درجه ت??اوت کند. بازی سازان دریا??ته بودند که می شود سیستم مبارزات بازی های اکشن سوم شخص ، اکشن اول شخص ، شوتر و یا هر سبکی رو است??اده کرد و در کنار اون از عناصر اصلی نقش آ??رینی نیز است??اده کرد که از مهمترین آن ها ویژگی "انتخاب" در بازی می باشد. از جمله این بازی ها سری Elder Scrolls بود که اولین نسخه ی خود را با دوربین اول شخص وارد بازار کرد. همون طور که در ابتدا عرض شد نکاتی هست که این سری بازی رو با بازی های نقش آ??رینی دیگر کمی متمایز می کند ، یکی از این نکات همین دوربین بازی هست که از ابتدا اول شخص بود و از سری سوم یعنی Morrowind دوربین سوم شخص نیز به بازی اضا??ه شد. نکته ی دیگر این بازی نیز همین قابلیت تغییر و تنظیم دوربین است. از دوربین بگذریم می توانیم طرز روایت در این سری بازی ها را بیان کنیم. بر خلا?? دیگر بازی های نقش آ??رینی که 80 درصد بازی داستان اصلی و 20 درصد ماموریت های جانبی بازی رو شامل می شوند این بازی کاملا مساوی بین داستان اصلی و جانبی بازی وقت و ارزش قائل می شود و داستان های جانبی همیشه به زیبایی داستان اصلی است . از دیگر ت??اوت های طرز روایت ، می توان طرز القای داستان به پلیر اشاره کرد. شاید این امر خیلی کلیشه ای باشد که در طول ماموریت اول کل داستان و تاریخچه بازی به پلیر گ??ته شود و حالا پلیر ??قط در داستان اصلی بازی قدم بگذارد ، ولی اکثر بازی های نقش آ??رینی از این نوع داستان پردازی است??اده می کنند. اما چیزی که در این سری از بازی ها شاهد هستیم این است که اصلا این گونه روایت صورت نمی گیرد. شما در طول بازی با صحبت کردن و سوال کردن از ا??راد مختل?? دیدگاه های مختل?? از رویداد های مختل?? را یاد می گیرید ، و یا حتی از رویداد های جدیدی سخن می گویید و سپس به انتخاب و تصمیم گیری مشغول می شوید.نکته ی بعدی Open World یا همان جهان باز بودن این سری است. شما در این سری همیشه می توانستید به گوشه و کنار جهان وسیع سرک زده و آزادانه دور بزنید. نکات ریز و درشت دیگری هم مانند موجودات ، ا??سانه ها و تاریخچه عجیب و غریب نیز در این سری وجود دارد که در تمایز آن نقش ویژه ای را برخوردار می باشند. این ویژگی های خاص باعث شده است که این سری طر??داران مخصوصی داشته باشد و علاوه بر جمع عامه بازی باز ها پلیر های مخصوص را نیز به سمت خودش بکشد. این سری بازی از قدیم دارای اهمیت و احترام خاصی بوده و هربار و هر سری با یک عنوان تازه و ناب خودش رو وارد بازار می کرده است. نسخه ی چهارم این بازی یعنی Elder Scrolls IV: Oblivion مو??قیت بسیار زیادی کسب کرد. نسخه ی چهارم علاوه بر گرا??یک زیاد ، داستان قوی ، صداگذاری ??وق العاده ، جهانی وسیع و عظیم داشت که هرگز لذت بازی کردن را از بازی باز در هیچ جای بازی کم نمی کرد. جهانی وسیع و پر از آدم ، هر ??رد دارای شخصیتی خاص و دیدگاهی مخصوص. پلیر می تواند در این جهان بگردد ، با تک تک مردم صحبت کند و ماموریت های بسیاری انجام دهد. این ویژگی های ناب باعث شد که نسخه ی چهارم این سری در سال 2006 به عنوان بهترین بازی سال (GOTY) از طر?? اکثر سایت های معتبر شناخه شود. حال بعد از حدود 5 سال دوباره صحبت از نسخه ی بعدی این سری زده شده است. دوباره همین ویژگی های ناب این سری را بازی باز می تواند در گرا??یکی به روز و با است??اده از تکنولوژی روز صنعت بازی تجربه کند. این خبر تقریبا همه ی بازی باز ها را خوشحال کرد. تا این که در تاریخ 11.11.11 این نسخه نیز عرضه شد. نام این نسخه ی بازی Skyrim است. اسکایریم نام یکی از مناطق Tamriel (جهانی که در این سری است??اده می شود) است و در واقع شمالی ترین نقطه تمریل قرار دارد. منطقه ای پر از سرما و سوزان که در آن مردمی از نژاد Nord زندگی می کنند. حال تغییراتی عمده در این سرزمین رخ داده است که داستان بازی نیز به آن بر می گردد و با ادامه دادن آن می توانیم سرنوشت حوادث مختل?? را انتخاب و یا عوض کنیم. بله. حالا نوبت پلیر است که وارد بازی شود و تاثیر گذارترین ??رد اسکایریم شود و با قدم گذاشتن در مسیر های مختل?? سرنوشت خود و مردم اسکایریم را انتخاب کند. بله ، حالا نوبت DragonBornاست.

 

 

داستان :

داستان این نسخه ی بازی 200 سال پس از نسخه ی چهارم یعنی Elder Scrolls IV : Oblivion ات??اق می ا??تد. 200 سال است که دروازه های شیطانی Oblivion بسته شده است. 200 سال از همه ی ات??اقاتی که در نسخه ی قبلی دیده ایم و انجام داده ایم گذشته است. بازی در زمانی ات??اق می ا??تد که پادشاه (High King) تاریگ (Torygg) توسط Ulfric Stormcloakکشته شده است. با انجام این قتل جنگ داخلی در اسکایریم صورت گر??ته است و مردم اسکایریم همدیگر را می کشند. همان طور که گ??ته شد اسکایریم یکی از مناطق تمریل است که زیر نظر امپراطوری مرکزی قرار دارد. اکثر Nord که پیرو قاتل پادشاه یعنی Ulfric هستند عقیده دارند که اسکاریم نباید زیر نظر امپراطوری باشد و اسکایریم یک منطقه ی آزاد است. این گروه خود را Stormcloaks نامیده اند. در مقابل آن گروهی که طر??دار پادشاه و امپراطوری هستند و خود را Imperials می نامند پدید آمده و به جنگ با Stormcloaks در آمده اند. حال در حین این جنگ داخلی ات??اقی ناگوار شکل می گیرد. بسیاری از مردم اسکایریم قصه هایی از اژدها شنیده اند ولی اکثرشان تصور می کردند که آن ها تنها یک ا??سانه اند ولی حال برای اولین بار دوباره اژدها ها باز می گردند. پلیر اصلی که در اول بازی اشتباها کنار رهبر شورشیان دستگیر شده است و منتظر اعدامش است. او در حین اعدامش اولین اژدها را می بیند. با حمله ی این اژدها اعدام کامل نمی شود و پلیر و رهبر شورشیان یعنی Ulfric ??رار می کنند. مدتی بعد خبر بازگشت اژدها و ??رار رهبر شورشیان به گوش مردم می رسند. نه تنها رهبر شورشیان اعدام نشد و جنگ پایان نیا??ت بلکه مشکلی دیگر نیز به اسکایریم اضا??ه شد. اژدها! حال مردم به ا??سانه ها پناه بردند. Elder Scroll ها که در این سری بازی طومار هایی هستند که آینده را در خود نوشته اند از وجود یک اژدها زاده به نام Dovahkiin یا همان Dragon Born سخن گ??ته اند. یک انسان ??انی (Mortal) که می تواند با کشتن اژدها نیروی آن ها را بگیرد و با یادگیری زبان اژدها با آن ها سخن بگوید و ??ریاد های مخصوصی بزند. اوست که ??قط می تواند به این حادثه ی تلخ پایان دهد. بعد از مدتی پلیر متوجه می شود که خودشDovahkiin است و حال وظی??ه ی اوست که به این ات??اق ناگوار خاتمه دهد.

تمام این ها داستان این سری بازی می باشد. شاید با خواندن آن احساس کنید که داستانی پیچیده و جذابی را خواهید دید ولی این طور نیست. داستان اصلی بازی شامل داستان اژدها ها و از بین بردن آن هاست. هچنین در کنار آن Dovahkiin می تواند انتخاب کند که در جنگ داخلی کدام راه را پیش بگیرد ، یک Stormcloak شود و اسکایریم را از دست امپراطوری نجات دهد یا یک Imperial شود و Stormcloak ها را از بین ببرد. در کنار این ها گروه هایی نیز در بین مردم وجود دارد. از جمله این گروه ها می توان به گروه قاتلان (Dark Brotherhood ) ، گروه دزدان (Thieves Guild) ، گروه جنگجویان (The Companions) ، گروه جادوگران (College of Winterhold) و گروه نوازندگان (Bards College) اشاره کرد. Dovahkiin می تواند وارد هر کدام از این گروه ها شود ، در آن ??عالیت کند و حتی در آخر رئیس آن گروه شود و آن گروه را کنترل و هدایت کند. در هر گروهی ما یک داستان مخصوص و متنوعی می بینیم که با دیگر قسمت های بازی مت??اوت است. علاوه بر داستان گروه ها ، جنگ داخلی و داستان اصلی - که مربوط به اژدها ها می باشد - ، ما شاهد ماموریت های اضا??ه زیادی در این بازی هستیم. به عنوان مثال ماموریتی که در آن بر اثر است??اده زیاد ار مشروب از حال می رویم و حالا باید ب??همیم چه ات??اقی برایمان روی داده است و یا ماموریتی که از طر?? Jarl (رئیس شهر) یک شهر می گیریم که باید در مورد قتل و آتش سوزی خانه ی خانواده ای جستجو کنیم.شاید بسیاری از داستان های بازی بسیار جالب و مهیج باشد ولی شاهد نکات بد در داستان اصلی به طور مداوم هستیم. داستان اصلی بازی به هیچ عنوان یک داستان قوی و حر??ه ای نبود. داستانی که ما شاهد بودیم شاید حتی از ذهن یک کودک 10 ساله نیز بیرون می زد و بارها و بارها نظیر این داستان را در کتاب ها و ا??سانه های گوناگون دیده ایم. داستان اصلی کاملا بر عکس داستان نسخه ی قبلی خیلی ضعی?? کار شده است و اصلا شامل نکات ریز و درشت نبود. اگر بخواهیم کمی بیشتر به داستان اصلی دقت کنیم حتی می بینیم که این داستان اصلا یک داستان پخته نیست. کاملا سرسری و بدون بازبینی نوشته شده است و این واقعا حی?? چنین بازی می باشد. در کنار آن داستان جنگ داخلی نیز خیلی سرسری و ضعی?? نوشته شده بود و حتی شاید از داستان اصلی نیز ضعی?? تر باشد. در ماموریت های جنگ داخلی Dovahkiin ??قط می بایست یک قلعه دشمن را توسط یارانش ??تح کند و برگردد. بعد از آن اصلا هیچ تغییری در بازی ایجاد نمی شد! حتی بعد از این که به عنوان مثال کاملا نیروی دشمن را از بین می بردیم شاهد کوچک ترین تغییری نمی شدیم. هنوز در دیالوگ ها حر?? از جنگ داخلی بود و حتی بازی سازها حوصله این را نداشته بودند که چادر های طر?? بازنده را حذ?? کند و بهانه ای بچه گانه آورده بودند ؛ به این صورت که " دشمن هنوز کاملا از بین نر??ته و عده در چادرهایشان در گوشه کنار اسکاریم قصد شورش می کنند" !!! ولی در کنار آن نمی شود داستان زیبای گروه های بازی و ماموریت های جانبی را کنار گذاشت. در این داستان ها چنان کششی وجود داشت که بازی باز را تا آخر با خودش می آورد و نمی گذاشت به چیز دیگری ??کر کند. واقعا اگر چنین داستانی برای داستان اصلی بازی و جنگ داخلی انتخاب می کردند شاهد یک خروجی داستانی قوی در کل بازی بودیم. پردازش داستان ؛ در داستان اصلی خیلی ضعی?? و برعکس در ماموریت های جانبی به خصوص ماموریت Dark Brotherhood کاملا قوی و به نحو احسنت انجام شده بود. اگر بخواهیم از بیست نمره به قسمت داستان اصلی این بازی نمره بدهیم به علت داستان کلیشه ای و ارباب حلقه ای وار آن شاید 10 زیاد باشد ولی داستان های قوی جانبی بازی واقعا به کمک داستان اصلی می آیند و روی آن را می پوشند. داستان بازی از 20 نمره نمره 16 را می گیرد.

برای مشاهده تصویر اصلی (1024x576) روی این نوار کلیک کنید.

صحنه نبرد با یک اژدها

 

گرا??یک :

همان طور که می دانید یکی از مهمترین عوامل زیبایی یک اثر امروزه بخش ظاهری آن است. بخشی که ما آن را می بینیم و حس می کنیم. بله ، همان بخش گرا??یکی بازی. شاید یک گیم پلی در محیطی زیباتر بسیار بهتر به نظر آید تا یک محیط زشت و بی روح. اگر بخواهیم قسمت گرا??یکی بازی به دو قسمت تقسیم کنیم ،می شود: جلوه های هنری و جلوه های تکنیکی. همان طور که یک نقاش از رنگ های زیبا و قلموی مخصوص در هر قسمت است??اده می کند ، باید از قسمت هنری مغزش نیز است??اده کند و سعی کند یک اثری بکشد که زیبایی بیشتری داشته باشد. در بازی هم ، چنین چیزی را شاهد هستیم ، ولی قسمت تکنیکی بسیار گسترده تر و عظیم تری در بازی سازی داریم. تکسچر دهی ، مدل های سه بعدی ، نور پردازی و... همه می تواند بر اثر آخری کمک ??راوانی کند. اگر بخواهیم به جلوه های هنری اسکایریم نگاه کنیم کاری جز این که بلند شویم و ک?? بزنیم نمی توانیم بکنیم. کوهستان های بر??ی زیبا ، رود های پر آب ، درختان کاج زیبا ، جنگل های قشنگ ، نور پردازی ??وق العاده خورشید ، طراحی زیبا و ??انتزی جادو ها در بازی و دود کارگاه های آهنگری در شهر های زیبا و رویایی همه ی و همه باعث می شود که اثر در نگاه آخر یک شاهکار از نظر گرا??یک هنری شناخته شود. اگر بخواهیم از نظر تکنیکی گرا??یک را بشکا??یم ، بازهم شاهد یک کار گرا??یکی ??وق العاده بودیم. ولی گاها وجود یک باگ در بازی باعث می شد که تکسچر ها لود نشود و با کی??یتی بد و نامطلوبRender می شدند. حتی اگر این مشکل را نادیده بگیریم و با پچ های ریلیز شده حل کنیم باز هم شاهد بی کی??یتی در بعضی از نقاط بازی می شدیم. به عنوان مثال دسته ی شمشیر ها که کی??یتی کاملا نامطلوب داشتند. و یا اثر ا??تادن اژدها بر روی زمین که اصلا کسچر دهی و مدلینگ جالبی نداشت. نکته گرا??یکی بد دیگر باگ های گرا??یکی بازی بود. به عنوان مثال گاهی اوقات که منبع نور درون بازیکن قرار می گر??ت ، می دیدم سایه به طرز ??جیهی ایجاد می شود.در کنار آن نکات زیبای زیادی نیز داشتیم که نباید از آن ها چشم پوشی کرد. طراحی زیبای مو روی بدن حیوانات ، طراحی زیبای صورت ، نورپردازی حر??ه ای در Inn ها ، طراحی زیبای اژدها ها ، آسمان زیبای شب و روز در بازی ، بارش زیبای بر?? و باران ، آبشار ها و رود هایی که از میان کوه ها عبور می کردند و... همه و همه باعث می شد انسان از این گرا??یک زیبا لذت ??راوانی ببرد. اگر بخواهیم در کل نتیجه گیری کنیم قسمت جلوه های هنری بازی از 10 نمره ، نمره 10 و قسمت جلوه های گرا??یکی به علت یک سری بی توجهی ها در مدلینگ و تکسچرینگ، به علاوه باگ های گرا??یکی نمره 8 از 10 را می گیرد و در کل قسمت گرا??یکی بازی 18 از 20 نمره داده می شود.

 

 

برای مشاهده تصویر اصلی (1024x576) روی این نوار کلیک کنید.

گرا??یک زیبا و سرسام آور

صداگذاری :

تا به حال شده است که در حین یک بازی به هر دلیلی صدای بازی را قطع کنید؟ در آن لحظه شاهد هستید که به هیچ عنوان بازی آن لذت قبلی را ندارد. یکی از عوامل مهم در بازی ها وجود صدا و موسیقی است و این ویژگی ??قط در بازی های Musical و Rhythmic مهم نیست بلکه در همه ی سبک ها از عوامل مهم به حساب می آید. موسیقی این نسخه ازبازی را آقای Jeremy Soule نوشته است. همان طور که موسیقی های Jeremy Soule در دو نسخه ی قبلی درخشید و بسیار خوب Compose شده بود در این نسخه نیز شاهد موسیقی های زیبایی از وی بودیم. تغییرات موسیقی هم بسیار خوب کار شده بود. وقتی کنار رود می ر??تیم موسیقی ملایم و صدای آن کم تر می شد ، وقتی بالای کوهی بودیم موسیقی تغییر می کرد و وقتی در حین جنگ بودیم موسیقی ریتم تند تری می گر??ت و هیجانی تر می شد. یکی از موسیقی های زیبای این نسخه ، موسیقی منوی اصلی بازی بود که آن را در تریلرهای قبل از ریلیز بازی نیز شنیده بودیم. این موسیقی در هنگام نبرد با اژدها نیز پخش می شد و با یک نعره ی بلند اژدها شروع می شد. واقعا چنین موسیقی در حین نبرد با اژدها یک شاهکار به تمام معنا بود و آن صحنه هارا لذت بخش و ??راموش نشدنی کرده بود. جالب است بدانیم که اگر موسیقی های داخل بازی را کنار همدیگر بگذاریم چیزی حدود 4 ساعت می شود! اگر بخواهیم به بخش موسیقی بازی از 10 نمره ؛ نمره ای بدهیم ، جرئت نداریم کمتر از 10 نصیبش کنیم. در بخش صداگذاری نیز تیم Bethesda بسیار عالی کار کرده بودند. صدای کشیدن شمیر ، حمله با تبر ، پرتاب تیرکمان ، زدن جادو ، پاشیدن خون ، نعره ی اژدها ، باز شدن در ، جاری شدن رود ، بر?? و بوران و از همه مهم تر دیالوگ های بازی بسیار خوب و زیبا گذاشته شده بود. همان طور که می دانید در این نسخه بازی 60000 خط دیالوگ وجود داشت که این رقم یک رقم باور نکردنی و نجومی است! با این حال هرگز صدای یک گوینده را پشت سر هم نمی شنیدیم! در این بازی 70 گوینده ماهر صداگذاری کرده اند و در بعضی نقاط هم از گویندگان دیگر نیز است??اده شده است. بخش صداگذاری بازی آن قدر تمیز و بی اشکال درست شده است که بازیکن اصلا احساس نمی کرد که تنها یک ن??ر دارد صحبت می کند و یا صدای NPC ها را دارد از درون یک استودیو گوش می دهد. واقعا این بخش بازی شاهکار ساخته شده بود و عیبی نمی توان در آن پیدا کرد. به این بخش هم نمره 10 از 10 داده می شود و در کل بخش صدای بازی نمره کامل 20 از 20 را می گیرد.

 

 

برای مشاهده تصویر اصلی (1565x978) روی این نوار کلیک کنید.

گرگینه ها ، یکی از انواع موجودات در بازی

 

 

گیم پلی :

مهم ترین بخش هر بازی گیم پلی اون بازی است. طرز کنترل شخصیت ، دوربین ، ر??تار NPC ها با پلیر ، هوش مصنوعی و عوامل ریز دیگر. دوربین این نسخه مثل نسخه های قبل در حالت استاندارد ، اول شخص است ولی می توانیم آن ها به سوم شخص تغییر دهیم و حتی ??اصله دوربین با کرکتر را عوض کنیم. این از نکات مثبت و جالب بازی می باشد. اگر سری Elder Scrolls را بازی کرده باشید حتما می دانید که قدرت انتخاب در این سری با سری های نقش آ??رینی دیگر ت??اوت زیادی دارد. در اکثر نقش آ??رینی ها شاهد هستیم که بازی کن در یک راه به یک دوراهی بر می خورد و حال باید انتخاب کند که کدام راه را پیش بگیرد. ولی در سری Elder Scrolls این سیستم کمی پیچیده تر است به طوری که شما راه های گوناگونی می بینید که اکثرا مستقیم هستند و چند راهی بین شان نیست ، و شما باید حالا راه خود را انتخاب کنید! به عنوان مثال یک بازی نقش آ??رینی در مورد "گروه قاتلان" است. شما در طول آن ماموریت می گیرید که شخصی را بکشید ، حال شما حق انتخاب دارید که آن شخص را بکشید و یا آزادش کنید . اما در سری Elder Scrolls بیشتر انتخاب ها سر راه اصلی بازی هستند. یعنی این که شما اصلا انتخاب کنید که می خواهید یک دزد شوید ، یک قاتل شوید یا یک جادو گر. درست است که در این سری انتخاب های ریز نیز وجود دارد ولی انتخاب های اصلی در سر این است که چگونه و کدام راه را پیش بگیرم؟ در این بازی سه راه اصلی برای ادامه دادن بازی وجود دارد ، شما می توانید یک جادوگر شوید که اگر در آن راه پیش بروید به مرور زمان می توانید برای خودتان یار احضار کنید ، با گلوله های آتشین ، یخین یا برقی دشمنان خود را بکشید و یا حتی مسیر راه یا??تن به هد?? خود را تعیین کنید. راه بعدی این است که یک جنگجو شوید. به انتخاب خودتان یک تبر ، شمشیر ، یا خنجر بردارید و به راه بی ا??تید و مردانه بجنگید. می توانید در ج??ت دست خود شمشیر بگیرید ، می توانید در یکی سپر و در دیگری شمشیر بگیرید و یا می توانید دو دسته یک اسلحه سنگین را حمل کنید و با آن بجنگید. راه دیگر برای ادامه این بازی این است که شما یک دزد شوید. شما خیلی راحت می توانید بشینید ، مخ??یانه حرکت کنید ، و دشمنان را دور بزنید. در تاریکی ها حرکت کنید و از پشت به دشمنان خود حمله ور شوید. می توانید آن ها را دور بزنید ، جیب آن ها را بزنید ، می توانید شبانه به خانه یکی از اهالی شهر دستبرد بزنید و اموالش را بدزدید و اگر لو ر??تید در نبرد می توانید از کمان برای مبارزه است??اده کنید. این سه راه ، همان عنصر مهمی است که در بازی های نقش آ??رینی و... به آن بر می خوریم . این سه راه همان Class ای است که شاید در بازی های دیگر دیده باشیم. ولی این بازی بر خلا?? بازی های دیگر این طور نیست که شما در اول بازی یک Class انتخاب کنید و حالا در آن قدم بگذارید. شما در طول بازی تجربه کسب می کنید و خودتان انتخاب می کنید که می خواهید چه راهی را پیش بگیرید ؛ بدون این که داده ای به کامپیوتر بدهید! حتی شاید بخواهید در هر کدام از این سه راه کمی پیشر??ت کنید و مهارت کسب کنید! باز هم کسی جلویتان را نگر??ته است و می توانید این کار را انجام دهید. از نکات بسیار خوب گیم پلی بازی همین است که در طول بازی Class آدم مشخص می شود و این انتخاب اول بازی صورت نمی گیرد. شاید بسیاری از نقش آ??رینی باز ها یک Class را انتخاب کنند و ببینند که چنین کلاسی را نمی خواستند و اون چیزی که مد نظرشان بود را شاهد نمی باشند پس مجبور می شوند از اول بازی کنند. ولی در این نسخه اصلا شاهد چنین چیزی نیستیم. این سیستم جدید واقعا حرکت جدید و قشنگی در سیستم انتخاب کلاس بازی می باشد و بسیار قابل تحسین است. علاوه بر انتخاب راه انتخاب گروه هایی که قصد دارید در آن عضو شوید نیز نکته ی مهمی در این بازی به حساب می آید. شما می توانید در گروه دزد ها عضو شوید و یک دزد به حساب بیایید. اگر یک دزد شوید ر??تار مردم نیز با شما تغییر می کند و گاها می بینیم که گارد ها به ما اخطار می دهند که اگر ببینند که داریم با ق??ل در خانه ای از این شهر ورمی رویم حساب ما را می رسند. در نسخه ی قبلی این سری (Oblivion) سیستم کلاس های کاملا ??رق می کرد. همچنین بر همین اساس سیستم لول گیری ( Leveling ) نیز مت??اوت بود. به این صورت که اگر شما انتخاب می کردید که می خواهید یک جادوگر باشید با ا??زایش مهارت (Skill) شمشیر زنی لول نمی گر??تید و باید تنها در همان زمینه مهارت کسب می کردید. ولی در اسکایریم شاهد چنین چیزی نیستیم. شما با ا??زایش هر مهارتی می توانید لول آپ کنید و لول بگیرید. در هر بار که لول گر??تید می توانید بسته به انتخابتان به استقامت (Stamina) ، جادو (Magicka) و یا میزان خونتان (Health) اضا??ه کنید. همچنین در هر لول یک Perk می گیرید که با آن می توانید یک ویژگی جدید را آزاد کنید. به عنوان مثال با آزاد کردن یک پرک می توانید از این به بعد به گارد های شهر رشوه بدهید تا اگر جرمی مرتکب شدید چشم پوشی کنند. این سیستم Skill ها و Level گیری در بازی درست است شاید کمی کلاسیک به نظر برسد ؛ ولی در اصل همان سیستم قدیمی بهینه سازی شده و حالا سیستمی قوی تر و جدید تر بیرون آمده است.

سیستم ماموریت (Quest) هم بسیار جالب کارسازی شده است. این بازی به مقدار نامحدود ماموریت دارد! بله تعجب نکنید! شما می توانید تا ابد اسکایریم را بازی کنید! همان طور که می دانید بازی شامل 9 شهر اصلی و صد ها غار و خانه و کلبه و جنگل است. در هر کدام از این غار ها و سیاه چاله ها محیطی جدید را شاهد می باشیم . این سیستم ماموریت دهی بازی طوری عمل می کند که شما را وادار کند که به این غارها و سیاه چاله ها سری بزنید و آن جاهایی را که ندیده اید را ببینید. به عنوان مثال وارد شهری می شوید و زنی به شما می گوید که دخترش را ??لان دزدان دزدیده اند و در ??لان غار برده اند و حال از شما می خواهد که به کمکش بروید و دخترش را آزاد کنید. داستان های مت??اوتی در این سیستم شکل می گیرد و شما را وادار می کند که به گوشه کنار دنیای وسیع این بازی سر بزنید.

همان که ابتدا اشاره شد این بازی کاملا جهان باز و Open World است. شما می توانید در هر لحظه هر کجا بروید و ماجراهای جدید را تجربه کنید! دنیای جدید را ببینید و با مردم جدید آشنا شوید. ازمهمترین نکاتی که گیم پلی بازی را شیرین کرده همین جهان باز بودن بازی است. شما به هر کجای اسکایریم می توانید سر بزنید و با مردم جدیدی ملاقات کنید و لذت ببرید.

نکته ی جالب دیگراین بازی ، اعتیاد آوری آن است. یکی از عوامل اصلی که این بازی را اعتیاد آور کرده است ، ??ضا پردازی بصری ??وق العاده آن است.??ضای بصری زیبای شهر ها ، غارهای تاریک ، جنگل ها و کوه های بر??ی همه و همه بازیکن را وادار می کند که کمی بیشتر به بازی کردن ادامه دهد و از مهمترین ویژگی های خوب این بازی به شمار می آید.

و اما یکی از نکات بد اسکایریم ؛ انیمشین های آن بودند. ما شاهد انیمشین های بهتری نسبت به نسخه های قبلی بودیم ولی باز هم کار ساز نبود و خیلی بیشتر باید روی انیمیشن ها کار می شد. انیمشین ها خیلی خشک بودند و با این که گ??ته شده بود که خیلی روی حرکت پلیر و NPC ها کار کرده اند ولی باز هم شاهد باگ های حرکتی بودیم. سیستم مسیر یابی بازی خوب بود ولی خطی بودن آن باعث مصنوعی شدن بازی شده بود. همه ی ا??راد شهر از روی یک خط برای حرکت کردن است??اده می کردند و این از نکات بد بازی بود. همچنین در یک شهر وسیع اصلا شاهد یک ??ضای شلوغ و پلوغ شهری نبودیم! شهری که باید پراز سروصدا ، کالسکه و اسب ، انسان ، ??ریاد ها و... باشد اصلا اون جور که می بایست ساخته نشده بود. شهر ها بسیار خلوت بود و آرام بود و خیلی صداهای کمی در شهر شنیده می شد. و تنها سازندگان بازی صدای ??ریاد ??روشنده ای را برای جلوگیری از یکنواختی گذاشته بودند. همه ی مردم دور تا دور شهر ایستاده بودند و تنها ما بودیم که در وسط شهر می دویدیم یا راه می ر??تیم. تنها حرکت جزئی از مردم شاهد بودیم و کاملا احساس می کردیم که داریم با یک مشت کامپیوتر احمق در یک شهر قدم می گذاریم! البته نباید کودکانی که دور تا دور شهر می دویدند و بازی می کردند ( و گاها از ما درخواست می کردند که با آن ها بازی کنیم) را ??راموش کنیم. اگر همه ی مردم طبیعی تر (مانند ر??تار کودکان دور تا دور شهر) ر??تار می کردند ، ??ضای شهری (??ضای غیر بصری آن) بهتری را شاهد بودیم.

و اما مهمترین نکته ی بد گیم پلی بازی هوش مصنوعی NPC ها می باشد. متاس??انه اصلا اون چیزی که انتظار می ر??ت به وقوع نپیوست. هوش مصنوعی NPC های بازی خیلی سرسری و بدون دقت نوشته شده بود. درست است که نوشتن هوش مصنوعی برای چنین بازی هایی بسیار سخت و دشوار است ولی انتظار می ر??ت که تیم Bethesda کار بیشتری روی این قسمت بکند. انیمشین های خشک و ??ضای بد غیر گرا??یکی (مواردی که مربوط به جلوه های بصری نباشد) شهر ها اثر مستقیم روی این هوش مصنوعی ضعی?? داشتند به طوری که وقتی توی شهر راه می ر??تید احساس می کردید که بین چند کامپیوتر برنامه نویسی شده دارید قدم می گذارید. حال که ??ضا ها طبیعی ، کمبات ها طبیعی ، عوامل گرا??یکی طبیعی بودند چه خوب بود که هوش مصنوعی NPC ها بیشتر می شد تا کاملا شاهد یک بازی طبیعی باشیم و کاملا محو در آن شویم. ما در بازی شاهد 9 Hold یا همان شهر هستیم. یکی از عواملی که بر هوش مصنوعی بازی تاثیر داشت همین عامل ، یعنی ؛ زیادی شهرها است. در هر شهر مردمی با ر??تار مختل??ی وجود دارند ، شاید برای سازندگان سخت باشد که در 9 شهر عوامل مختل?? رو اثر بدهند و دستور خروجی ر??تار مت??اوتی بدهند ، پس اگر به جای 9 شهر تقریبا خلوت ، 3 شهر شلوغ در بازی قرار می گر??ت ؛ هم کار خودشان راحت تر می شد و هم طراحی هوش مصنوعی NPC در مقابله با اعمال و ر??تار مختل?? آسان تر و ساده تر می شد و دیگر نیازی به پیچیدگی های خاص نداشت. هوش مصنوعی تنها در رابطه با ارتباط NPC ها با عوامل و حوادثی که رخ می دهد نیست ، بلکه ما شاهد هوش مصنوعی ضعی??ی در حرکت و کمبات های بازی نیز بودیم. در این چنین بازی هایی که دشمن های بسیار مت??اوتی (از ماهی گر??ته تا اژدها ) وجود دارد ، کار طراحی هوش مصنوعی کامپیوتر در حین نبرد و کمبات بسیار سخت تر می شود. برای نبرد با ماهی باید یک گونه حمله کرد ، وقتی اژدها می آید باید طور دیگری حمله کرد. اژدها آتش پرتاب می کند ، پس باید پشت سنگ یا کاوری نشست ، تا به ما آتشش برخورد نکند ، وقتی خرس حمله می کند ، باید از جلوی آن کنار برویم تا با حملات سنگینش ما را ندرد! ولی آن چیزی که شاهد بودیم آن بود که NPC ها شمشیرشان را در می آوردند و بدون این که آنالیز کنند که دشمنشان چیست و چه نوع حمله ای به آن خوب است سریع حمله ور به او می شدند. واقعا یکی از عواملی که انسان احساس می کرد هوش مصنوعی خیلی جای بیشتری دارد همین حین کمبات ها بود.همچنین در حین حرکت هم شواهد کمبود هوش مصنوعی مشاهده می شد. به عنوان مثال وقتی حرکت می کردیم ، Follower های ما نیز دنبالمان می آمدند. مشکلی که این جا وجود داشت این بود که آن ها گاهی اوقات جلوی راه را می گر??تند و نمی گذاشتند حرکت کنیم! بعد هم همین طور به صورتمان نگاه می کردند! این یکی از مشکلات قدیمی بازی ها بود که جدیدا در بسیاری بازی ها حل شده است ولی در اسکایریم باز هم این مشکل را دیدیم.

همانطور که اشاره شد یکی از راه های بازی کردن دراسکایریم ، حالت مخ??یانه بود که این هم اصلا خوب در نیامده بود. علت اصلی خوب در نیامدن آن هم نداشتن هوش مصنوعی مناسب بود. دو عامل مهم در حین Sneak یک سرعت حرکت بود و دیگری نور. حتی اگر در نور با سرعت حداقل حرکت می کردیم باز هم NPC ها وجود مارا درک نمی کردند! حال کا??ی بود کمی سریع تر راه برویم ، حتی اگر در تاریک ترین و گوشه ترین نقطه ی Stage هم باشیم سریع متوجه حضور ما می شدند! با این که یکی راه های گذراندن بازی ، مخ??یانه حرکت کردن بود ، ولی اصلا این قسمت خوب ساخته نشده و بیشتر حوصله سر بر بود تا هیجان آور. اگر بخواهیم باز هم مثال برای کمبود هوش مصنوعی در این بازی بزنیم ، می توانیم به این اشاره کنیم : مثلا در شهری در حال دویدن هستیم ، ??ردی را می بینیم و می خواهیم جیبش را بزنیم ، به پشت طر?? می رویم ، سپس به حالت Sneak ر??ته و خیلی راحت جیبش را می زنیم! بدون این که طر?? مویی ببرد! خب مشخصا طر?? باید متوجه مان بشود. ??ردی که خیلی سریع دارد می دود وقتی بنشیند دیگر ناپدید می شود؟ در کل می توان گ??ت که چون شاهد هوش مصنوعی پایینی در این بازی بودیم ، پلیر به علت داشتن هوش سلطان بازی می شد. در آخر سیستم هوش مصنوعی خیلی ضعی??ی را شاهد بودیم ، ولی هر چه بود نسبت به نسخه ی قبل کمی پیشر??ت کرده بود ، هرچند که بسیار کم بود.

مسئله ی آخر در بخش گیم پلی مسئله ی کمبات ها در بازی بود. در این نسخه از بازی می توانستیم در هر دست یک اسلحه بگیریم. کمان ، شمشیر ، تبر ، جادو ، عصای جادوگری ، خنجر ، سپر ، مشعل و... از جمله این اسلحه ها بودند. واقعا ترکیب آن ها در بازی لذت چندانی را به بازیکن القا می کرد و خیلی در زیبایی بازی اثر گذاشته بود. غیر از بحث هوش مصنوعی در کمبات ها بقیه موارد عالی بود و در بازی کمبات های عالی و عرق ریزی را شاهد بودیم. با موسیقی ??وق العاده ای که اجرا می شد واقعا لذت نبرد ها مخصوصا نبرد با اژدها ها چند برابر می شد و وقتی بعد از 15 دقیقه نبرد با یک اژدها ، نهایتا شکستش می دادیم بسیار حس خوب و خوشایندی می گر??تیم.بخش گیم پلی بازی بسیار جذاب بود و خروجی عالی داشت. ولی به علت هوش مصنوعی پایین نمره ی آن کمی کمتر از آن چه باید می شد می شود. هر چند در هر حال بخش های جذاب دیگر مشکل آن را پوشش می داد. بخش گیم پلی از 40 نمره ، نمره ی 38 را می گیرد.

 

 

برای مشاهده تصویر اصلی (1565x880) روی این نوار کلیک کنید.

یکی از مراحل بازی

Tags == تگ ها

 

در قسمت های بالا جنبه های مختل?? بازی مورد نقد و بررسی قرار گر??ت و نمره ای کلی به آن قسمت ها داده شد. اما برخی نکات هستند که به قسمت مربوطه صدمه ای چندانی نمی زنند ؛ ولی نکات بدی در بازی به حساب می آیند. همچنین برخی نکات خوب شاید در بخش های بالا بر روی جنبه ای از بازی تاثیر نگذارند اما در خروجی کلی تاثیر به جا و مهمی داشته باشند. در قسمت تگ به بررسی نکات خوب و بد بازی می پردازیم و با توجه به اهمیتشان از نمره ی کل بازی کم یا به آن اضا??ه می کنیم.

 

قصر نقاشی شده!===+6

ساختن اثر خوب کار بسیار سختی است و هر کسی نمی تواند یک اثر خوب را خروجی دهد. شاید هرساله به مقدار خیلی زیادی بازی های قشنگ بیرون بیاید که مانند یک کاغذ زیبای نقاشی شده اند. شاید شما آن بازی ها را مورد ستایش قرار دهید و آن را شاهکار بنامید. ولی اگر حال بجای یک ورق زیبا یک قصر زیبای نقاشی شده را ببینید چه می کنید؟ آن هم شاهکار است ولی پس چه ت??اوتی با اولین نقاشی دارد؟ ساختن یک اثر زیبا با ??ضای کوچک کار بسیار سختی است ولی اگر همان اثر زیبا حال در یک ??ضای وسیع تر قرار گیرد می توان گ??ت ساختن آن کار استادانه است. محیطی بسیار وسیع بازی ضربه ای به زیبایی بازی نزده بود و چیزی از آن کم نکرده بود. مقایسه ی آن با دیگر بازی های هم عصر خود مانند مقایسه یک قصر نقاشی شده با یک ورق نقاشی شده است. هردو شاید زیبا باشند ، اما این کجا و آن کجا؟

سلام کامپیوتر ، هوش من از تو بیشتر است!=== -5

یکی از بدترین حس هایی که می توانیم داشته باشیم این است که داریم در بین یک مشت کامپیوتری بازی می کنیم که چیزی نمی ??همند! یکی از مهم ترین دغدغه های امروزی این است که هوش کامپیوتر را به انسان برسانند. پس داشتن هوش مصنوعی کم هم به بازی لطمه می زند و هم انگیزه ی بازی کردن را از پلیر می گیرد!

 

باگ ، باگ ، باگ!!! === -8

گاهی در حین برنامه نویسی بازی ها مشکلاتی رخ می دهد که سرانجام خروجی های اشتباهی می گیریم. این گونه اشتباهات باعث می شود بازی ها در جلوی چشمانمان زیبا به نظر نرسد. به عنوان مثال می دیدیم که ماموتی از هوا پرتاب می شود روی زمین! یا هنگام صحبت با یک ن??ر طر?? یکد??عه در حین صحبت کردن می ر??ت! این مشکلات همیشه در بازی های بزرگ دیده می شود. متاس??انه بزرگ ترین مشکلات این سری بازی ها همین باگ های نابه هنجار آن ها است.

 

سیستمی نو!=== +2

تنها است??اده از الگوهای قدیمی گیم باعث نمی شود که یک بازی ساخته شود و همیشه نو آوری در آن لازم بوده است. در این نسخه از بازی شاهد یک سیستم جدید از لول گیری و انتخاب کلاس بودیم که واقعا قابل تحسین بود. برخی از این نوآوری ها نه تنها بر روی خروجی خود بازی تاثیر می گذارد ، بلکه بازی های بعدی نیز از این سیستم ها می توانند است??اده کنند.

 

شخصیت پردازی کامل! === +3

شخصیت های بازی می توانند نقش دکوری را در بازی داشته باشند ، همچنین می توانند نظر دهند ، واکنش نشان دهند و شخصیتی داشته باشند. در چنین بازی هایی که شخصیت ها تک به تک پردازش شده اند ، خروجی نهایی بهتر، با کی??یت تر و جذاب تری می دهند.

 

ماجراجو! === +5

یکی از دلایل مهمی که یک گیم باعث می شود که همیشه در ذهن گیمر ها باقی بماند و همیشه به آن ها حسی دهد تا وادارشان کند که کمی بیشتر آن را بازی کنند قصه های کوچک و بزرگ در حین بازی است. شما در حین این که بازی می کنید شاید مادری را ببینید که ??رزندش را گم کرده ، ??رد کوری را ببینید که استادش یعنی "خداوندگان دیوانگی" را گم کرده ، ??ردی را ببینید که ورشکست شده باشد و یا با مرد نیرومندی ملاقات کنید که قصد دارد با شما دعوا کند. همه این ها ماجراهایی را به دنبال خود دارد که شما را وادار می کند دنبال خود بکشاند. آن وقت شما دلتان می خواهد تجربه کنید که به عنوان مثال خون آشام بودن یا گرگینه بودن چگونه است و چه لذتی دارد؟ ماموریت های مختل?? انجام می دهید و با داستان ها و ا??راد مختل?? روبرو می شوید و ماجراجویی می کنید.

 

برای مشاهده تصویر اصلی (1024x576) روی این نوار کلیک کنید.

کلام آخر :

 

قبل از هر حر??ی باید ذکر کنم که باید باید باید این بازی را تجربه کنید در غیر این صورت یکی از زیباترین تجربه های یک گیمر را از دست میدهید.تیم Bethesda که بعد از 5 سال دوباره نسخه ای جدید از بازی ای که در سال 2006 شاهکار شناخته شده بود و میانگین نمراتش 9.5 از 10 بود را وارد بازار می کند. در نسخه ی قبلی یعنی Oblivion ما شاهد یک داستان حماسی و ??انتزی بودیم ، پر از جادو و ات??اقات عجیب و غریب. ولی در این نسخه ما اصلا چنین داستانی را ندیدیم! چون در سرزمینی بودیم که مردم آن شهر همه به ??کر جنگ با عزت و ا??تخار ، با شمشیر و زره بودند. برخلا?? انتظار این نسخه از بازی بسیار رئالیست تر و واقع گرایانه تر نسبت به بقیه ی نسخه های بازی ساخته شده و علت آن هم داستان این نسخه -که در سرزمینی به نام SKYRIM روی داده بود- بود. پس کمتر شاهد محیط های جادویی بودیم و بیشتر جهانی پر از یخ ، تبر و خون می دیدیم. نمی توان این نکته را یک نکته ی بد بازی شناخت ، زیرا بسیاری ؛ شاید از رئالیست تر شدن بازی خوششان بیاید ، ولی از مهمترین علت معرو?? شدن سری Elder Scrolls همین جادویی بودن آن بود که در این نسخه به حداقل رسیده و بیشتر ??ضای وایکینگی بود تا یک ??ضای Elder Scrolls ای! ولی در هر حال بازی با گرا??یک نو ، محیطی رویایی و خارق العاده ، سیستمی جدید و جهانی بسیار وسیع پا به عرصه گذاشته بود. ما شاهد یک شاهکار بودیم و کی??یت بازی آن چنان زیاد بود که صد در صد حق گوتی شدن (GOTY = Game Of The Year) را داشت.

 

نمره کل : 95 از 100

[saeed kratos 8]

نقد وبررسی بازی the witcher 2 assassin's of kings

 

 

The Witcher 2 : Assassins of Kings

سازنده : CD Project RED

ناشر : Atari و Namco Bandai و Warner Bros.

سبک : اکشن نقش آ??رینی

پلت??رم : PC و Mac OS و Xbox 360

تاریخ انتشار : ۱۷ می ۲۰۱۱ نسخه رایانه های شخصی و ۱۷ آپریل ۲۰۱۲ نسخه Xbox 360

درجه سنی : M ( بزرگسال )

شاید خیلی از بازیکنان The Witcher را تنها یک بازی کامپیوتری بدانند و از پیشینه آن بی خبر باشند. این سری از بازی ها از روی کتابی به نام The Witcher ساخته شده اند که نویسنده ای لهستانی به نام آندره ساپکوسکی (Andrzej Sapkowski) آن را خلق کرده است. کتابی که شامل داستان های کوتاه ??انتزی-حماسی می شود که سرگذشت جادوگری (Witcher) به نام گرالت (Geralt) را روایت می کند. او جزو جادوگران شکارچی هیولاها است که با تمرینات خاص بدنشان را تقویت کرده اند تا قدرت های جادویی بدست بیاورند. این قدرت های جادویی به آن ها این امکان را می داد که بتوانند با این هیولاهای درنده مبارزه کنند. این کتاب ها آنقدر مشهور و محبوب شدند که از روی آن ها ??یلم، بازی و رمان های گرا??یکی (Graphic Novel) هم به وجود آمدند. رمان های گرا??یکی این داستان ها به The Witcher Saga یا Blood of the Elves Saga معرو?? هستند. این سری کتاب ها مانند سایر داستان ها و ا??سانه های اروپایی المان هایی از قبیل خوبی و بدی، مبارزه انسان ها با نژادهای مختل?? مانند Elfها، هیولاها و... را در خود جای داده بودند. داستان سرایی بسیار زیبا و هیجان انگیز از عواملی بود که باعث شد این عنوان به صنعت بازی های کامپیوتری راه پیدا کند. استودیوی لهستانی CD Projekt RED با درک درستی که از داستان بومی خودشان داشته، توانسته بازی ای را خلق کند که از هر جهت، بی نظیر باشد. دنیایی که آن ها در این بازی به وجود آورده اند، از شخصیت های خشن، بی رحم و خودخواه زیادی تشکیل شده است.

 

داستان

 

همان طور که در ابتدا توضیح داده شد، بازی از روی کتابی ساخته شده که داستانی حماسی و بسیار زیبایی دارد. داستان بازی کمی بعد از ات??اقات نسخه اول رخ می دهد. جایی که بازیکنان برای اولین بار گرالت، شخصیت اول بازی را مشاهده کردند. او از معدود Witcherهایی است که بازمانده و این موضوع باعث اهمیت قدرت های او شده است. در مقدمه توضیح دادیم که Witcherها گروهی بودند که تمرینات سختی را برای مبارزه با هیولاها انجام می دادند. بازی از جایی شروع می شود که شخصیت اصلی که همان گرالت است، در زندان به هوش می آید و پس از مدتی توسط شخصی به نام روچ (Roche) مورد بازجویی قرار می گیرد. در این بازجویی ها مشخص می شود که چه ات??اقاتی ا??تاده که گرالت به زندان ا??تاده است. صحبت های گرالت، بازی را به جایی می برد که جنگی میان خانواده سلطنتی تمریا (Temeria) به وقوع پیوسته است. گرالت که به دستور شاه ??ولتست (Foltest) پا به این جنگ گذاشته، وظی??ه دارد تا ??رزندان او را که به دست نیروهای دشمن ربوده شده اند، نجات دهد. قسمت های ابتدایی بازی و شرح ات??اقاتی که برای گرالت ا??تاده، در سوال و جواب هایی به نمایش درمی آیند که میان گرالت و روچ رد و بدل می شوند. با هر سوالی که روچ از گرالت می پرسد، قسمتی از داستان ??اش می شود. از همان لحظات ابتدایی، صحنه های حماسی و ??وق العاده زیبای بازی به نمایش درمی آیند که می توان آن ها را با ??یلم های The Lord of the Rings مقایسه کرد. گرالت با کمک هایی که به شاه می کند، کم کم به قهرمانی تبدیل می شود که همه او را ستایش می کنند.

 

 

 

 

اما سرنوشت، ماجرای عجیبی برای او رقم زده است. زمانی که شاه، ??رزندانش را پیدا می کند و آن ها را به جای امنی می ??رستد، او توسط ??ردی مرموز که به ظاهر دوست است، به قتل می رسد. گرالت این صحنه را مشاهده می کند، اما مو??ق نمی شود که قاتل را دستگیر کند. او بالای پیکر بیجان شاه می ایستد. در همین لحظه محا??ظان شاه ??را می رسند و گرالت را به جرم کشتن شاه دستگیر می کنند و او را به زندان می اندازند. اینجاست که قهرمان به من??ورترین ??رد این منطقه تبدیل می شود، اما روچ پس از بازجویی او را ??راری می دهد تا گرالت بتواند قاتل اصلی را از بین ببرد. در همین زمان گرالت در رویاهایش، خاطره های عجیبی می بیند. رویاهایی که در آن ها مرگ گرالت به نمایش درمی آیند. حال گرالت که نمی داند منشاء این رویاها از کجاست، برای پیدا کردن قاتل، راهی سرزمین های مختل?? می شود.

داستان به طرز بسیار زیبایی بیان می شود و بازیکنان از همان لحظات اولیه بازی مجذوب صحنه های بسیار زیبای آن می شوند. داستان بازی به قدری زیبا و هیجان انگیز است که واقعاً نمی توان آن را رها کرد. از آنجایی که داستان، یکی از قسمت های بسیار مهم بازی های نقش آ??رینی است، این عنوان نیز از داستانی بسیار قوی برخوردار است که هیچ مشکلی نمی توان در آن پیدا کرد. The Witcher 2 بر خلا?? سایر بازی های نقش آ??رینی غربی که بیشتر یک سوژه تکراری را به شکل های مختل?? روایت می کنند، نکات جدیدی را در خودش قرار داده است. وجود شخصیت های مختل?? در این بازی، باعث شده که داستان بسیار پر بار باشد. شخصیت پردازی ها بسیار عالی صورت گر??ته و بازیکنان در طول بازی بیشتر با شخصیت هایی که می بینند، آشنا می شوند. همچنین اگر از آن دسته از بازیکنانی هستید که نسخه اول این عنوان را بازی نکرده اید، می توانید به ژورنال هایی مراجعه کنید که در بازی قرار دارند. مهمترین قسمت های نسخه اول در این بخش برای شما بازگو خواهند شد.

 

 

گرا??یک

 

به جرأت می توان گ??ت که تا این لحظه هیچ بازی نقش آ??رینی ای با این کی??یت برای PC عرضه نشده است. سازندگان با است??اده از موتور بازیسازی اختصاصی خود که RED Engine نام دارد، عنوانی بسیار زیبا و چشم نوازی را ساخته اند. محیط های بازی از قسمت های بزرگی تشکیل شده اند که همه آن ها از جزئیات بسیار زیادی برخوردار هستند و کم و کاستی در آن ها دیده نمی شود. نورپردازی از قسمت هایی است که باعث شده محیط بازی بسیار زنده و زیبا به نظر برسد و باعث به وجود آمدن سایه هایی بسیار خوب شده است. بازی از با??ت های بسیار باکی??یتی برخوردار است و این موضوع باعث شده تا جزئیات به خوبی در بازی دیده شوند. ??یزیک عالی از دیگر قسمت های جالب توجه بازی است. تخریب پذیری های بسیار خوبی را در این بازی شاهد هستیم که در سطح وسیعی صورت می گیرند. حال زمانی که این تخریب ها با چند ا??کت تصویری دیگر مانند آتش و گرد و خاک ترکیب می شوند، صحنه ای حیرت انگیز را در بازی به وجود می آورند. به طور مثال، در صحنه ای از بازی، اژدهایی بزرگ به سمت شما حمله می کند و در این لحظه علاوه بر اینکه آتش آژدها زمین را در بر گر??ته، شاهد تخریب محیط و ا??کت های تصویری دیگر خواهید بود. دیدن چنین چیزهایی در بازی، باعث می شود که این عنوان جزو بازی هایی قرار بگیرد که گرا??یک آن ها محک جدی ای برای سیستم های مختل?? است. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که بازی روی سیستم های نه چندان قوی هم بسیار زیبا به نظر می رسد و بازیکنان می توانند از این بازی لذت ببرند. طراحی شخصیت های بازی که دیگر جای خودش را دارد. است??اده از چند ضلعی های (Polygon) زیاد برای طراحی هر کدام از شخصیت های بازی، نشان دهنده این موضوع است که زیبایی همه آن ها برای سازندگان مهم بوده است. طراحی لباس ها و ادوات نظامی نیز بسیار عالی است. در این قسمت ها می توان طراحی هنری زیبای بازی را مشاهده کرد و به همین دلیل شاهد طرح های بسیار زیبایی روی لباس ها، شمشیرها، دیوارها و دیگر قسمت های بازی هستیم. واقعاً وص?? گرا??یک این بازی بسیار سخت است و همان طور که گ??ته شد، Assassin’s of Kings در این قسمت بی رقیب است.

 

 

 

موسیقی/صداگذاری

 

همان طور که انتظار می ر??ت، موسیقی های حماسی بسیار زیبایی برای این بازی ساخته شده اند. کار آهنگسازی این عنوان را آقای آدام اسکوروپا (Adam Skorupa) انجام داده که قبلاً موسیقی های زیبای نسخه اول را هم ساخته بود. موسیقی های ??انتزی با حال و هوای حماسی، ??ضای بسیار خوبی را در بازی خلق کرده اند. کاری که باعث شده بازیکنان با این عنوان ارتباط عمیقی برقرار کنند. 23 قطعه مختل?? با ریتم های مت??اوت برای این بازی ساخته شده که در قسمت های مختل?? شنیده می شوند. موسیقی در قسمت هایی که بازی بسیار هیجان انگیز می شود یا صحنه خاصی را به نمایش درمی آورد، بار اصلی را برای انتقال حس به دوش می کشد. در کنار موسیقی های خوب، صداگذاری نیز خودنمایی می کند. تمام کسانی که برای این بازی صداگذاری کرده اند، بازیگر بوده اند. کسانی که به خوبی ??ضای بازی را همانند یک ??یلم درک کرده اند و خود را در نقش شخصیت های آن قرار داده اند. دوگ کاکل (Doug Cockle) بجای شخصیت گرالت، آنتونی بیرن (Antony Byrne) در نقش شاه ??ولتست، آیری هیوز (Eiry Hughes) بجای شخصیت ساسکیا (Saskia) و مارک هیلی (Mark Healy) بجای روچ در این بازی به صداگذاری پرداخته اند. البته حرکت لب شخصیت ها کمی با دیالوگ ها ناهماهنگ است که این ناهماهنگی چندان مشخص نیست، اما می شد این مشکل را در بازی شاهد نباشیم.

گیم پلی

 

از همان لحظات ابتدایی که بازیکن خودش را در جنگی بزرگ می بیند، شاهد گیم پلی بسیار هیجان انگیز و ن??س گیر بازی خواهید بود. در حالت عادی، بازی بیشتر حالتی اکشن دارد و به بازی هایی مانند Assassin’s Creed شبیه است. اما ت??اوت از آنجایی شروع می شود که گرالت، کم کم قدرت های جادویی بدست می آورد و بازیکن باید قدرت های او را ارتقاء دهد. به هر حال این بازی یک عنوان نقش آ??رینی است و المان های این سبک، نقش پر رنگی در آن ای??ا می کنند. The Witcher 2 بر خلا?? سایر عنوان های نقش آ??رینی، پیش روی شما Questهای بسیار زیادی که خیلی از آن ها به بازی ارتباطی ندارند، قرار نمی دهد. مأموریت های مختل??ی در بازی وجود دارند که می توانید آن ها را انجام دهید، اما این مراحل بسیار معقول و به اندازه هستند و هیجان بازی را هم ح??ظ می کنند. این مأموریت های جانبی برخی از جزئیات داستانی را هم ??اش می کنند و به پایان رساندن آن ها برای کسانی که می خواهند از همه چیز بازی مطلع شوند، کار الزامی ای خواهد بود. از طر?? دیگر، تنوع گیم پلی از عواملی است که بازی را از یکنواختی دور می کند. در کنار مراحل اکشن، باید برخی از مأموریت ها را به صورت کاملاً مخ??ی به پایان برسانید که در برخی موارد هیجانی بیشتر از قسمت های اکشن در بر دارند. حتی در برخی از این مراحل می توانید آیتم های ??وق العاده ای بدست بیاورید که ارزش بسیار زیادی دارند.

 

برخی از آیتم هایی که در طول بازی بدست می آورید، روی قدرت های گرالت تأثیرگذار هستند و باعث می شوند که او قدرت بیشتری کسب کند. برای همین باید به چیزهایی که بدست می آورید، دقت کنید. گرالت در مبارزه ها بسیار شجاع و بی باک ظاهر می شود و می تواند ضربه های ترکیبی بسیار زیادی را انجام دهد. انیمیشن های او بسیار عالی کار شده اند و بسیار روان هستند. مشخص است که سازندگان برای طراحی حرکات گرالت در زمان مبارزه ها، نیم نگاهی به بازی ای مانند Assassin’s Creed انداخته اند، چرا که برخی از حرکات گرالت به ??نونی که شخصیت های سری بازی های Assassin’s Creed اجرا می کنند، بسیار شبیه هستند.

اما بسیاری از آن ها جدید هستند و باعث می شوند که این موضوع چندان به چشم نیاید. The Witcher 2 در خلق برخی از قسمت ها، از سبک و سیاق اثر شگ??ت انگیز Demon's Souls هم وام گر??ته که خود CD Projekt هم قبلاً در مصاحبه ها به آن اشاره کرده بود. گرالت برای مبارزه دو شمشیر در اختیار دارد که می تواند از هر دوی آن ها است??اده کند. همچنین قدرت های جادویی او نیز بسیار کارآمد هستند. حتی نوع مبارزه ها نیز به شکلی طراحی شده که باید از جادوها است??اده کرد. سازندگان برای جذاب تر شدن مبارزه های بازی، از صحنه های Quick Time Event هم است??اده کرده اند. در بسیاری از مبارزه های تن به تن شاهد این سبک بازی خواهید بود. کنترل بازی روی PC بسیار خوب طراحی شده و با ماوس و کیبورد به راحتی می توان بازی را پیش برد، اما برای اینکه بازی برای کسانی که با کنترل بازی به این وسیله مشکل دارند، راه حل بسیار خوبی در نظر گر??ته شده است. بازی به خوبی با کنترلرهای Xbox 360 هماهنگ است. زمانی که به وسیله این کنترلرها بازی می کنید، تمام المان های کنترلری بازی نسبت به دکمه های کنترلر Xbox 360 تغییر می کنند. به طور مثال در مبارزه های QTE بجای دکمه های Keyboard، دکمه هایی مانند X ،B ،A و Y به نمایش درمی آیند. تنها نکته ای که در این بازی ما را آزرده خاطر کرد، وجود باگ هایی است که در زمان گیم پلی به وجود می آیند. باگ هایی که در برخی موارد بسیار آزار دهنده می شوند. درست است که این باگ ها باعث نمی شوند که بازی را از اول شروع کنید، اما وجود آن ها باعث شده که گیم پلی بازی بی نقص نباشد. تنها موردی که می تواند در این عنوان به یک مشکل اساسی تبدیل شود، همین مسئله است.

 

 

 

نتیجه گیری

استودیوی CD Projekt RED معنی واقعی یک بازی نقش آ??رینی غربی را نشان داد. هر چیزی که از یک بازی بسیار خوب باید انتظار داشت، در The Witcher 2: Assassins of Kings قرار دارد. داستان ??وق العاده زیبا، گیم پلی ای هیجان انگیز و گرا??یکی تحسین برانگیز از عوامل اصلی مو??قیت این بازی به حساب می آیند. این عنوان مدت ها می تواند یکی از برترین بازی های نقش آ??رینی ای باشد که تا کنون راهی بازار شده است. شاید تنها نسخه کنسولی آن بتواند رقیبی برای خودش باشد.

 

امتیاز نهایی 9.5 /10

[saeed kratos 8]

[h=2]نقد و بررسی Fallout 3[/h]

 

شرکت سازنده : Bethesda Game Studios

شرکت ناشر : Bethesda Soft works

تاریخ انتشار : 28 , Oct 2008

درجه بندی سنی : Mature

سیستم : PC , X360 , PS3

سبک :Action Role-Playing Game

نـــقـــــــد نــــــســـــخــــــه ی PC

 

 

مقدمه

 

از جمله پروژه هایی که شرکت Bethesda به طور مخ??یانه و همزمان با دیگر پروژه ها و RPG بزرگی به نام OBLIVION انجام می داد ، بازی Fallout 3 بود . شرکت Bethesda در سال 2004 ، موقعی که هنوز مشغول کار بر روی شاهکاری قدرتمند به نام OBLIVION بود ، تصمیم به ادامه سری شاهکار Fallout که دوران ویرانیهای جنگ هسته ای در سال 2277 ( 36 سال بعد از Fallout 2 ) را نشان می دهد ، گر??ت . تا هنگام انتشار Oblivion اخبار زیاد و تریلری از بازی نبود ، تا اینکه حدود یک سال بعد از انتشار Oblivion ، هنگامی که خاطر گیمرها از این بازی کمرنگ تر شده بود ، شاهد تریلر ها و عکسهایی از بازی Fallout 3 شدیم . تریلر ها و عکسها که نشان می دادند بازی دارای قدرت گرا??یکی و ??یزیکی ??وق العاده است ، نظر بسیاری از گیمرهای جهان را به سوی خود جلب کردند . این بازی با نوع آوری هایی که در زمینه ی گیم پلی و ??یزیک از خود بروز داد ، توانست در بسیاری از سایت ها لقب بهترین RPG 2008 به ویژه در PC را ازان خود کند . نکته ای دیگر که از روی تریلر ها کاملا مشخص بود ، گرا??یک و همچنین هوش مصنوعی بازی بود که بسیار شبیه بازی Oblivion بود ؛ منتها کمی برازنده تر و پیشر??ته تر . و متاس??انه همین زمینه ای شد برای راضی نبودن بعضی از گیمر های پر انتظار از بازی ؛ زیرا شرکت Bethesda موتور گرا??یکی را که برای Oblivion , Morrowind به کار برده بود ، موتور گرا??یکی Gamebryo ، برای Fallout 3 نیز است??اده کرده بود . با این وجود ، با وجود تمام نوع آوری ها ، این عوامل چیزی از وجود بازی کم نکرد .

 

 

گرا??یک

 

Engine بازی ، قبلا برای دو بازی Oblivion و Morrowind هم به کار ر??ته بود . پس مشخصا باید انتظار داشت گرا??یکی نظیر آن ها داشته باشد . گرا??یک بازی محیطی ویران و دارای خرابه ها را نشان می دهد که بر اثر جنگ هسته ای پدید آمده است . بیشتر محیط های خراب دارای جزئیات و Texture های بالایی اند و در طراحی شکل Material ها چیزی کم نگذاشته اند . نور پردازی Lighting بازی به طور تقریبا عالی است ، ولی در نور پردازی Bump Mapping بازی خیلی کم و کسری دیده می شود . شما در زمین های ویران شده بیشتر ا??کتهای قابل مشاهده را از قبل رندر شده می بینید که این چندان جالب نیست . بسیاری از اجسام به غیر از شخصیتها و دشمنان درون بازی سایه آنچنانی ندارند . نورپردازی نور خورشید در قسمتهای مختل?? روز به خوبی مشاهده می شود . انعکاس نور خورشید و چراغها بر روی سطحی براق درون بازی ، مثل لباس شما ، ( اگر ??لز براق باشد ) ، به طرزی زیبا و واضح کار شده است . شما ت??اوت نورپردازی را در شب و روز کاملا حس می کنید . هنگام تاریکی هوا ، نور چراغ ها به صورتی زیبا از داخل پنجره ها و شیشه ها به بیرون پخش می شود و محیط تاریک شب را روشن می کند . آسمان در شب نیز دیدنی ست ، دارای ستاره هایی که چشمک می زنند و از خود صدای لطی??ی بروز می دهند . شما صداهای جالبی از موجودات شبزی را در شب می شنوید ، همان صداهایی که در زندگی روزمره نیز در شب هنگام می شنوید . نورپردازی کلیه ی اجسام قابل حرکت به طوری طبیعی و با توجه به زاویه ی تابش نور به آن جسم کار شده است . نوری که از لیزر ت??نگ لیزری خارج می شود و بدن شخص مقابل را جزغاله می کند ، بسیار دیدنی و چشمگیر است . امواج رادیو اکتیو حاصل از بمب هسته ای ، در خیلی مکان ها در هوا به صورت ذره هایی معلق قابل مشاهده است ، و با کمی دقت می توانید هواستان را جمع کنید تا وارد آنجا نشوید . گرا??یک محیط های تخریب شده بر اثر جنگ هسته ای ( ماشین آلات ، درختان و... ) ، نیز بسیار زیبا و همراه با جزئیات است .

 

 

 

??یزیک : ??یزیک بازی به طور کلی خوب ، و بسیار شبیه بازی Oblivion است . مشکلی که در این بازی نیز مانند Oblivion وجود دارد ، به هنگام پرش و دویدن است . در دویدن شما احساس می کنید 2 گرم وزن دارید و احساس سبکی شدید می کنید . علاوه بر آن پا ها به درست بالا و پایین نمی شوند و چه در پله ، چه در تپه و چه بر سطح صا?? عکس العمل ها یکسان است .

هنگام شلیک ت??نگها ، آثار آنها به خوبی موضع شلیک شده را ویران می کند . شما در شلیک ت??نگ معمولی شاهد خرد شدن هستید ، ولی در ت??نگ لیزری شاهد بخار بلند شدن ، و در چکش ها و پتک ها و چماق ها شاهد آسیب های جزئی تر. برخورد بدن شما با اجسام درون بازی عکس العمل های جالبی از خود نشان نمی دهد .

 

صداگذاری

 

صدا گذاری بازی ، در مجموع بسیار خوب است . نه تعری??ی دارد ، نه اشکالی برای گر??تن . صدای پای راه ر??تن ، صدای برخورد یک جسم با یک جسم دیگر و ... . در شب صداهای گوناگونی را مربوط به شب می شنوید که این محیط را برای شما لذت بخش تر میکند . صدای اسلحه ها خوب کار شده ، صدای ت??نگ و Rifle لیزری صدای متناسب و بروز می دهد و صدای سوختن ناشی از لیزر برخورد کرده به جسم مقابل نیز به گوش می رسد . سلاح های دیگر در بازی نیز چیزی کم ندارد . صداگذاری هر سلاح متناسب با آن صورت گر??ته است . صداگذاری شخصیت ها نسبت به Oblivion بسیار بهتر شده ، صداهای متنوع تر و بیشتری برای مردم و شخصیت ها انتخاب شده ، مخصوصا پدر شخصیت اصلی که صدای یک بازیگر معرو?? خارجی را دارد . در این مورد بازی واقعا از بازیهای دیگر برتری هم دارد . صدای هیولا ها ، جانوران ، هرکدام صداهای مختل??ی از خود بروز می دهند . به طوری که قبل از اینکه مورد حمله ی یک زامبی قرار بگیرید ، از صدای او تشخیص می دهید چه کسی است و چه حد تا شما ??اصله دارد . بقیه ی هیولا ها از جمله موش صحرایی ، عقرب ، سگ ، گرگ و ... همینگونه اند . صدای بازی در محیط های مختل?? ، و در شب و روز مت??اوت است . اگر دشمن به شما خیلی نزدیک شود ، یا به شما آسیب زیادی وارد کند ، صدای ن??س ن??س بلند شخصیت شما شنیده می شود . صدای بمب ها و مین های ان??جاری و پلاسمایی نیز بسیار زیبا و متناسب است . در این بازی بر خلا?? بسیاری از بازی ها ، مشکل ا??ت ??ریم صدا وجود ندارد و البته کاملا هم طبیعی است . یعنی صدای شخصیت ها ، گلوله ها ، ت??نگها ، ضربه ها و ... درست به موقع و پس از انجام آن شنیده می شود .

 

موسیقی بازی در Main Menu و هنگام Level Up و گاهی در دموهای بازی شنیده می شود . همچنین در طول بازی شما در Pipboy ــتان رادیو دارید و می توانید در هنگام راه ر??تن ، غذا خوردن ، و ... به رادیو و موسیقی هایش گوش دهید و سرگرم شوید .

 

 

داستان

 

در هوای ناپاک Washington .D.C که بر اثر بمب های هسته ای پر از ذرات رادیو اکتیوی و امواج خطرناک شده است ، جایی مناسب برای زندگی انسان ها وجود ندارد . در این ویرانی هایی که پر از موجوداتی اند که ژنهایشان تغییر یا??ته و به شکل وحشتناکی رشد پیدا کرده اند . تنها جای مطمئن برای زندگی مکان های زیر زمینی به نام Vault می باشد . در یکی از این مکان های زیر زمینی به نام Vault 101 ، کودکی به دنیا می آید . این کودک رشد می کند ، تکامل می یابد تا اینکه به 19 سالگی می رسد و پدرش ، همدم او و تنها کسی که برای او باقی مانده بود ، به طرز نام??هومی نا پدید می شود .

او تصمیم می گیرد به دنبال پدرش و همچنی یا??تن علت غیب شدن ناگهانی او ، از Vault ??رار کند . او به دنبال آثار پدرش ، و همچنین کسانی که با او ملاقات داشته اند ، می رود و تمام تلاش خود را برای پیدا کردن پدر عزیز خود می کند . او در این س??ر سخت و پر ماجرا با دشمنان و هیولاهایی که هم اکنون صاحب Wasteland شده اند و کنترل آن را بدست خودشان گر??ته اند ، می جنگد ؛ سختی های زیادی را پشت سر می گذارد و دوستان زیادی را با خود همراه می سازد . سرانجام متوجه می شود که پدرش به همراه یکی از همکاران خود ، Doctor Li ؛ یکی از کار کنان و دانشمندان Rivet City برای انجام پروژه ای مهم و خطر ناک تلاش می کرده است : پاک سازی آب از مواد رادیو اکتیو و ایجاد یک آب آشامیدنی سالم برای همه ا??راد . او به دنبال پدرش ، به سمت یکی از Vault های دیگر راه می ا??تد و او را از آنجا بیرون می آورد . او تصمیم می گیرد که به پدرش در انجام پروژه ی پاکیزه کردن آب ، به نام Project Purity ، کمک کند . و اینجا است که Enclave ها مانع راه آنان می شوند . James ( پدر شخصیت اصلی ) در حال انجام مراحل آخر پروژه است ، که سر و کله ی سربازان Enclave پیدا می شود .

داستان بازی ، همان ماموریت های اصلی بازی است که شما در طول بازی انجام می دهید ، منتها بینابین این ماموریت ها ، ماموریت هایی ??رعی هم وجود دارد که آنها نیز برای خود داستانی دارند و اگر آنها را انجام دهید از لذت ویژه ای برخوردار می شوید .

 

گیم پلی

شاید بعضی ها بگویند گیم پلی بازی کاملا بی عیب و نقص و بهترین قسمت بازی است ، اما یک مشکل اساسی در بازی وجود دارد ، آن هم عاری بودن بازی از هر گونه وسیله ی نقلیه است ! شما در طول مراحل ??اصله های زیادی را باید در Wasteland با پای پیاده و در این دنیای تیره و پر از هیولا بپیمایید . در بازی مثل بازی Far Cry 2 ، لا اقل می شد گ??ت که آن ??اصله های زیاد را با ماشین پیمودن یک حالی دارد ، حالا هر چقدر هم که خسته کننده باشد ، اما در این بازی این مسئله واقعا اعصاب خردکن است . از این مسئله بگذریم ، بازی دارای هرگونه امکانات برای گیمر است که او را سرگرم کند . نقشه ی Wasteland ـی که شما در آن گشت و گذار می کنید ، بسیار بزرگ است و ماموریت ها و اماکن مختل??ی در سرتاسر آن مشاهده می شود . محیط بازی شاید بعد مدتی کسل کننده شود ، اما محیط بازی بر طبق یک محیط تخریب شده بر اثر بمب هسته ای طراحی شده است ؛ اگر خوشتان نمی آید بازی نکنید . شهر های زیادی در سرتاسر Wasteland موجود است که بیشترشان از جمله Megaton ، Rivet City در ماموریت های اصلی نقش دارند و بعضی نیز اگر خودتان به دنبال انجام ماموریت های ??رعی بروید به آنها می رسید و ماموریت های جالبی نیز در آنجا می گیرید ؛ مثلا شما در بازی یک دهکده پیدا می کنید که بر اثر حمله ی Super Mutant ها دچار قحطی شده و مردم آن از خانه ها بیرون نیامده اند ، سران دهکده به شما ماموریتی می دهند که Super Mutant های اطرا?? دهکده را از بین ببرید . یا شما باید در مگاتون لوله های آب را تعمیر کنید ، یا یک بمب اتمی که در مرکز شهر قرار دارد را خنثی کنید ! همین تعمیر لوله های آب ، خود نیاز به یک Skill متوسط برای Repair می خواهد . یا خود بمب اتم ، هم می توانید آنرا خنثی کنید ، هم می توانید آن را به کار بیندازید ، و به مکانی بروید و شاهد منظره ی زیبای ان??جار مگاتون باشید ! ماموریت های بازی همانطور که گ??ته شد بسیار متنوع ، جالب و دارای انتخاب های گوناگون است . در بازی Skill های گوناگونی ( حدود 10 – 20 ) است که هر کدام را طی Level Up کردن می توانید بالا ببرید . در بازی همچنین شما با انجام کارهای خوب ( مثل کشتن آدم های بد ) Krama می گیرید ، و با انجام کارهای بد ( مثل کشتن مردم و گداها ) Krama از دست می دهید .

 

شما بازی را در حالت یک نوزاد آغاز می کنید ! نوزادی که تازه به دنیا آمده و پدرش بالای سرش است و به او و مادرش دلگرمی می دهد . شما در همان ابتدا برای او نام ، جنسیت و اهلیت ( آسیایی – آ??ریقایی – آمریکایی – اروپایی ) را تعیین می کنید . همچنین می توانید شکل خود را هم بسازید . سپس بعد مدتی که توانایی راه ر??تن پیدا می کنید ، Skill های اولیه ی خود را زیاد می کنید . این مراحل را شما تا 19 سالگی طی می کنید ، و تا آن موقع کارهای جالبی در Vault 101 ، مثل جشن تولد 10 سالگی ، ر??تن به کلاس امتحان ، آموزش تیر اندازی ، صحبتهایی در زمینه های مختل?? با پدر و... را تجربه می کنید . همچنین در جشن 10 سالگی شما وسیله ای به نام Pip boy 3000 به شما داده می شود که همه اعضای Vault پس از مدتی باید از آنها داشته باشند . شما در سن 19 سالگی شکلی که خودتان ساخته اید را پیدا می کنید ، سر انجام آنجا است که پدرتان ناپدید می شود . شما به دنبالش از Vault ??رار می کنید و به دنیای بیرون وارد می شوید . مانند بازی Oblivion ، قبل از ورود به دنیای بیرون ، می توانید یک بار دیگر شکل و همه چیز خود را تغییر دهید . Pip boy شما در پیدا کردن پدرتان ، و س??ر های پر پیچ و خم و شکار های وحشتناکی که در پیش دارید به شما کمک زیادی می کند . Pip boy در این بازی همان طومار Oblivion بود که با زدن کلید Tab می آمد و نقشه ، موقعیت و ... را نشان می داد . Pip boy شما به شما در انواع Map ها نشان می دهد در چه موقعیتی هستید ، میزان تخریب و سلامتی شما را نشان می دهد ، از چه ناحیه ای آسیب دیده اید ( پا ، کمر ، سینه ، سر ، دست ) ؟

همچنین آیا رادیو اکتیوی هستید یا نه ، اگر هستید چه مقدار ؟ و بسیاری چیز های دیگر . همچنین مهمات شما ، سلاح های شما ، دارو های شما ( در این بازی برای بهبود جان ، رادیو اکتیوی و ... باید دارو مصر?? کنید با پیش دکتر هایی که درون شهر ها و مراکز مهم هستند بروید ) ، ماموریتهای شما ، نوار های شما ( در اول بازی شما نواری بدست می آورید از پدرتان و بسیاری نوارهای دیگر .... ) ، نوشته هایی که در طول بازی بدست آورده اید . همچنین در Pip boy شما رادیو بر روی انواع امواج مختل?? مثل Enclave Radio , Galaxy Radio هست که با توجه به مکانی که هستید موج می دهد و با پخش آهنگ هایش و سخنرانی هایش شما را سرگرم می کند . همچنین باید توجه داشته باشید که رادیو ها در محیطهای باز و قابل آنتن دادن کار می کند و در تونل هایی که خیلی بسته اند ، و بعضی غار ها ، خوب آنتن نمی دهد .

شما در بازی جنگ های زیادی را پشت سر می گذارید ، سیستم جنگی بازی دو نوع است : 1- سیستم جنگی V.A.T.S : V.A.T.S یا The Vault-Tec Assisted Targeting Systemنقش بسیار مهمی را در سیستم جنگی بازی ای??ا می کند ، در این حالت ، جنگ به صورت Real Time ، Pause می شود ، و سیستم به گونه ای می شود که شما اعضایی از بدن دشمن را برای شلیک انتخاب می کنید ( بر روی هر عضو احتمال برخورد تیر به آن به صورت % نوشته شده است ، شما با توجه به آن شلیک می کنید ) ، و بعد بازی دوباره به صورت Real-Time می شود و شما شلیک کردن و برخورد کردن یا نکردن تیر به آن عضو انتخاب شده را به طرز بسیار زیبا و دیدنی مشاهده می کنید .

صورت دیگر جنگیدن ، همین جنگیدن معمولی در حین انجام بازی ، یا Real Time Combat است . یعنی دشمن به شما شلیک می کند و شما هم شلیک می کنید و اگر خوش شانس باشید تیر به او می خورد ، این روش هم بسیار سرگرم کننده و جالب است ، منتها بهترین روش همان روش V.A.T.S است که محدودیت دارد و شما نمی توانید هر ثانیه برای هر دشمنی از آن است??اده کنید !

درون بازی دشمن های زیادی وجود دارد ، جانورانی که رشد شدیدی یا??ته و به شکل چندش آوری بزرگ شده اند مثل موش صحرایی ، مورچه ، عقرب ، خرچنگ ، سوسک ، گرگنما . بعضی نیز به حالت معمولی اما عجیبند ، مثل سگ ها و گرگ ها . جانوران عجیبی نیز در بازی وجود دارد که معلوم نیست از کجا پدید آمده اند ! از جمله ی آنها می توان به Super Mutant ها اشاره کرد که هیکلی تقریبا دو برابر انسان ها دارند . همه ی این جانوران ( رشد یا??ته ، عجیب ، معمولی و ... ) خود مدل ها و درجه های مختل?? دارند . مثلا Super Mutant ها شامل مدل های Brute و Master و معمولی می باشند .

سلاح های بازی به تعداد بسیار زیاد ، گوناگون و متنوع وجود دارد و در نوع خود بی نظیر است . شامل ت??نگ لیزری ( laser Pistol ) و Rifle لیزری که از خود لیزر داغ و سوزان بیرون می دهند ، Assault Rifle ، Chinese Assault Rifle ، Magnum ، Sniper ، Hunting Rifle ، Combat Shotgun ، Pistol معمولی ، Missile Launcher ، Rocket Launcher ( می توانید این سلاح را خودتان بسازید ) ، Fat Man ( سلاحی که بمب اتم پرتاب می کند و بسیار خطرناک است ) ، و دیگر سلاح ها . هر کدام از این سلاح ها به میزان خود و متناسب با وزن و ساختمان و قیمت آن ، تخریب وارد می سازد . سلاحی مثل Pistol معمولی ??قط یک سوراخ کوچک ایجاد می کند ، سلاحی مثل Fat Man یک ان??جار بزرگ اتمی که مواد رادیو اکتیو را در هوا پخش می کند . جالب این است که مواد پخشی رادیو اکتیوی حاصل از این سلاح ، درست مانند طبیعت واقعی ، پس از مدتی آثارش می روند . در بازی گدا ها و پیرمرد های زیادی در طول بازی وجود دارند که می توانید به آنها آب بدهید و از بعضی آنها نیز ماموریت بگیرید . همچنین روبات هایی در بازی وجود دارد ، بعضی ها را باید کشت ، بعضی ها نیز رادیو می گویند ، بعضی ها نیز در خانه ی شما هستند ( اگر داشته باشید ) و به شما جک می گویند یا اخبار روز را می گویند .

 

 

هوش مصنوعی

 

هوش مصنوعی نقص هایی دارد ، ولی در مجموع خوب است . اگر Oblivion را بازی کرده باشید ، این نقص ها دیگر نیازی به گ??تن ندارد ! شما می توانید به پشت یک دشمن به صورت Sneak وارد شوید ، بعد به او تیر بزنید و ??رار کنید . می توانید او را پشت میله یا جسمی گیر بیندازید ، و مشاهده می کنید او به جای اینکه جسم را دور بزند ، درون جسم می دود ! هوش مصنوعی بازی در زمینه ی Sneak عالی کار شده ، شما می توانید پشت دشمن بروید و به او به طور ناگهانی شلیک کنید و او نیز مخش می پاشد روی دیوار . اگر صدایی ایجاد کنید یا در جلوی چشم او در نور ظاهر شوید ( و با ??اصله ی کم ) ، او متوجه شده و حمله ور می شود ولی اگر Skill تان بالا باشد و مراقب سر و صداها باشید ، او به سختی متوجه می شود . جنگیدن رو در رو با یک دشمن ، چندان خوب کار نشده است . اگر به او تیر بزنید ، او همینطور این ور آن ور می دود و مثل دیوانه ها عمل می کند و حتی یک پناه هم نمی گیرد . شما می توانید در جنگیدن با یک عقرب ، همینجور از او ??اصله بگیرید ، به او تیر بزنید ، ??اصله بگیرید ، تیر بزنید و همینطور این عمل را ادامه دهید تا کشته شود ! البته باید مواظب باشید . اگر به شما برسد ، نیشش یک سوم جان شما را می تواند کم می کند ! در کل ??قط نقصهای هوش مصنوعی را گ??تم ، در بقیه ی موارد در حد قابل قبول و مانند بازی های دیگر همزمان خود است ، ولی خوب ، بهتره از این به بعد Bethesda کمی بیشتر بر روی هوش مصنوعی وقت بگذارد .

نتیجه گیری

 

Bethesda پس از 4 سال زحمت و کار بر روی این بازی ، بازی بسیار خوبی را ارائه داده است . این RPG سرگرم کننده ، برای همه کسانی که عاشق RPG های پر از ماموریت اند ، مخصوصا کسانی که گیم پلی و داستان یک بازی را بر دیگر عوامل آن ترجیح میدهند ، بهترین و سرگرم کننده ترین گزینه است . این بازی با قرار دادن یک گیم پلی عالی ، ماموریت های متنوع ، سلاح های منتاسب ، داستان زیبا ، یک محیط وسیع و مناسب برای گیمر ها ، یک RPG شاهکار ارائه داد که هنوز هم سر بسیار از گیمرها را گرم کرده و می کند و همچنین توانسته است لقب بهترین RPG را از بهترین سایتها از آن خود کند.

 

 

امتیاز بازی

 

گیم پلی 9.5

گرا??یک 9

صداگذاری 9

داستان 8.7

هوش مصنوعی 8.6

امتیاز کل : 8.9

سایتهای دیگر :

 

Gamespot 9/10

IGN 9.6/10

PC Gamer 91/100

Gamezone 9.2/10

Worth Playing 9.6/10

Thunderbolt 10/10

Videogamer 9/10

GameSpy 5/5

[saeed kratos 8]

نقد بازی mass effect 3

 

 

سبک بازی: Action Role-Playing

سازنده: BioWare

ناشر: Electronic Arts

زمان انتشار بازی:

تاریخ انتشار (شمسی): ۱۶ اس??ند ۱۳۹۰

تاریخ انتشار (میلادی): 06 Mar 2012

 

بیست دقیقه‌ از شروع بازی نمی‌گذرد که متوجه می‌شوید قضیه خیلی جدی است. ریپرها به زمین حمله کرده‌اند، قبل از اینکه حتی انسان‌‌ها بتوانند اسلحه‌های خود را به سمتشان هد?? بگیرند ساختمان‌های چند صد طبقه را با خاک یکسان می‌کنند و شهرها را یک‌به‌یک ??تح می‌کنند. مس ا??کت 3 لحظه‌ای برای اینکه به بازیکن بگوید نبرد عظیمی در راه است درنگ نمی‌کند. وقت برای ??رمانده شپرد هر لحظه کمتر و کمتر می‌شود و این‌بار هد?? او از همیشه واضحتر است: زنده ماندن. شپرد دوستان و دشمنان زیادی دارد، اما حالا وقت آن رسیده است که همه آن‌ها را کنار هم برای زنده ماندن متحد کند. مس ا??کت بزرگتر، شخصی‌تر و پرهیجان‌تر از همیشه بازگشته است تا پایانی شایسته برای یکی از مو??ق ترین سری بازی‌های این نسل بسازد.

 

شپرد بعد از قربانی کردن یک منظومه پر از Batarian برای جلوگیری از ظهور دوباره ریپرها، به زمین ??راخوانده شده است، از همه درجاتش خلع شده است که ناگهان ریپرها ??را می‌رسند. زمین در آتش جنگ می‌سوزد و شپرد وقت چندانی برای متحد کردن همه نژادها ندارد. نژادهایی که کینه‌های چند صد ساله دارند و حتی در حین تلاش برای بقا نیز دست از تلاش برای ضربه زدن به یک دیگر بر نمی‌دارند. ??رمانده شپرد مانند دو نسخه قبلی دیگر ??قط یک سرباز نیست، یک دیپلمات است که باید هرطور شده است برای هم‌رزمانش نیروی کمکی ب??رستد. اما شپرد ثابت کرده است که حاضر است حتی از جانش برای بقای بشریت و امنیت کهکشان بگذرد.

 

علی‌رغم همه هشدارهای شپرد، دولت‌های کهکشان تصمیم گر??تند تا وجود ریپرها را انکار کنند و حالا که واقعا این خطر پنجاه هزارساله دوباره بازگشته است نه زمین و نه هیچ سیاره دیگری در هیچ نقطه‌ای از دنیا آماده مقابله با آن‌ها نیست. همه سیارات یک به یک مقابل ریپرها شکست می‌خورند، بعضی زودتر و بعضی دیرتر. این‌بار تصمیمات شپرد از همیشه سخت‌تر شده اند و تاثیرگذاری تصمیمات گذشته‌اش بیشتر از قبل مشخص می‌شوند.

 

 

 

کهکشان از همیشه آسیب پذیرتر است. کوارین‌ها مشغول جنگ با گث‌ها هستند. کروگان‌ها حاضر به همکاری با تورین‌ها و سالارین‌ها نیستند و سربروس، که قویترین پشتیبان بشریت در نبرد قبلی بود، اهدا?? نامشخص خودش را دنبال می‌کند و تمایلی ندارد بگذارد هیچ چیز جلویش را بگیرد، حتی ??رمانده شپرد. شپرد دیگر دنبال جمع کردن تیم مناسب نیست، ماموریت‌های و??اداری اعضای گروه جای خود را به ارتباط موثر با آن‌ها داده است. هر تصمیمی که شپرد گر??ته است یا قرار است بگیرد روی رابطه‌اش با دوستانش تاثیر می‌گذارد. شپرد اینبار وقت بیشتری برای شناختن دوستانش دارد، این تاثیرگذاری داستان و سخت شدن تصمیمات مس ا??کت 3 را چندین برابر می‌کند.

همه ماموریت‌های بازی این‌بار در یک راستا خلاصه شده‌اند و دیگر خبری از ماموریت‌های پراکنده نیست و همه آنها به جمع‌آوری دارائی‌های جنگی (War Assets) و بالا بردن میزان آمادگی کهکشانی ختم می‌شوند. این تغییر مهم بیش از پیش به ??ضاسازی بازی کمک می‌کند، همه دنیا در حال جنگ است و شپرد تنها کسی است که می‌تواند همه آن‌ها را برای این جنگ آماده کند.

 

تصمیمات مس ا??کت 3 نسبت به نسخه‌های قبلی سخت تر شده‌اند. دیالوگ‌های بازی اکثرا یا تماما Paragon و یا تماما Renegade هستند و خبری از دیالوگ‌های خنثی مثل نسخه‌های قبلی نیست. تصمیمات قبلی بازیکنانی که ??ایل ذخیره خود را از مس ا??کت یک و دو به بازی منتقل کرده‌اند تاثیرات جالب و بعضا متعجب کننده‌ای روی جریان بازی خواهند گذاشت.

 

بازی با یک شخصیت جدید خیلی از تصمیمات بازیکن در نسخه‌های قبلی را نادیده می‌گیرد، هرچند در مورد بعضی از تصمیمات مهم به او حق انتخاب می‌دهد اما مطمئنا تجربه داستانی بازی با یک شخصیت کاملا جدید به خوبی یک شخصیتImport شده نیست. اما نکته عجیب اینجاست که وقتی شپرد شما از نسخه دوم به بازی منتقل شود، بازی با Level او در انتهای مس ا??کت 2 آغاز خواهد شد، یعنی درست در همان ابتدای بازی شخصیت شما می‌تواند به مرحله 30 رسیده باشد و چند قدرت منحصر به ??ردش را تا آخرین مرحله ارتقا داده‌ باشد، هرچند با این وجود هم گیم‌پلی بازی می‌تواند سخت و چالش برانگیز باشد، اما چند ساعت اولیه بازی جذابیت خود را از دست خواهد داد.

 

 

مراحل ساخت شخصیت نسبت به قبل تغییر چندانی نکرده است. کلاس‌های همیشگی با قدرت‌های جدید و قدیمی هرکدام نسبت به شیوه بازی هر بازیکن طراحی شده‌اند و هرکس می‌تواند شپرد خود را دقیقا مطابق سلیقه‌اش بسازد. هرچند بعضی از قدرت‌های یکسری کلاس‌ها بعد از چند مرحله ارتقا Overpower می‌شوند و شپرد می‌تواند با تلاش خیلی کمتری دشمنانش را تار و مار کند. یکی از قابلیت‌های جدید شپرد در این بازی سیستم جدید Melee است که برای هر کلاس منحصر به ??رد و جذاب طراحی شده است. اگر کلاس شما سرباز است، Omni Tool شپرد تبدیل به یک خنجر می‌شود و شکم دشمنانتان را س??ره می‌کند، اگر کلاس شما Adept است، شپرد با یک حمله بایوتیک استخوان‌های دشمنانش را خ??رد می‌کند. در نگاه اول ممکن است این سیستم بیش از حد قوی به نظر برسد، اما با توجه به هوش مصنوعی بهبود یا??ته نمی‌توانید دائما به میان میدان بدوید و دشمنان را با Melee از پای دربیاورید.

 

سیستم مبارزات بازی نسبت به نسخه قبل پیشر??ت زیادی داشته است، حرکت‌های شپرد نرم تر و سریعتر شده است و او امکان مانور بیشتری در صحنه مبارزه دارد. شپرد می‌تواند غلت بزند، بپرد و سریعتر یک جان پناه به جان پناه دیگری حرکت کند. نزدیک شدن مکانیزم گیم پلی بازی به دیگر بازی‌های سوم شخص صر??ا در حرکات شپرد خلاصه نمی‌شود. محیط‌های بازی بزرگتر شده اند و المان‌های پلت??ورمر بازی بیشتر شده است، شپرد از نردبان‌ها بالا می‌رود، از سطحی به سطح دیگر می‌پرد بیشتر از قبل با محیط اطرا??ش تعامل برقرار می‌کند. هد??گیری بازی نسبت به نسخه‌های قبلی بهینه تر شده است و بیشتر از قبل لذت یک اکشن سوم شخص را به بازیکن منتقل می‌کند.

 

هوش مصنوعی مس ا??کت یکی از بهترین‌هایی است که تابحال تجربه شده است. دشمنان متنوع با تاکتیک‌های خاصی حمله می‌کنند و بازیکن را هم مجبور می‌کنند تا با تاکتیک خاصی بازی کند. دشمنان سعی می‌کنند بازیکن را دور بزنند و یا با ساختن مسلسل‌های خودکار جلوی عبور رو از برخی گذرها را بگیرند، بازیکن در مس ا??کت 3 بیشتر از قبل باید بر همراهانش تکیه کند، آن‌ها را به سمت مشخصی ب??رستند و از قدرت‌های آنان به موقع است??اده کنند. بر عکس خیلی از بازی‌های دیگر در مس ا??کت 3 ا??راد حاضر در تیم کار دیگری به جز راه ر??تن در صحنه می‌کنند: جان شما را در مواقع ضروری نجات می‌دهند.

 

 

سیستم Customization سلاح‌ها آنطور که قول داده شده بود گسترده نیست، اما تنوع اسلحه‌ها بالاتر ر??ته است. این سیستم هرچند امکانات زیادی به بازیکن نمی‌دهد، اما می‌تواند اسلحه‌های او را کارآمدتر و قوی تر از گذشته کنند. سادگی و سرعت این سیستم به کارآمدی آن می‌ا??زاید. ارتقاء‌های اسلحه در محیط بازی و یا مغازه‌های مختل?? پیدا می‌شوند و می‌توانند بسته به سلیقه مخاطب اسلحه او را قوی تر، سبک تر، سریعتر یا دقیقتر کنند. هرچند این سیستم به قدر کا??ی گسترده نیست و دست بازیکن برای شخصی سازی اسلحه باز نیست و از نظر بصری‌هم تاثیر چندانی روی بازی ندارد، اما سیستم خوشایند و کارآمدی است.

 

ماموریت‌های جانبی سری مس ا??کت هیچوقت شاهکار نبودند، اما شاید ماموریت‌های جانبی تنها بخش مس ا??کت 3 باشند که نسبت به نسخه قبلی بدتر شده اند. ماموریت‌های جانبی یکنواخت، خسته کننده و تکراری هستند. ماموریت‌های جانبی به آسانی و از محیط اطرا?? به دست می‌آیند و به آسانی هم تمام می‌شوند. خبر بدتر این است که خیلی از این ماموریت با سیستم جدید اسکن کهکشان انجام می‌شوند که به اندازه سیستم قبلی خسته کننده، اعصاب ??َرسا و بی حاصل است، اما لااقل کمتر از نسخه قبل طول می‌کشد. ماموریت‌های جانبی دیگری هم که در بازی وجود دارند اکثرا بسیار ابتدایی و بدون پردازش مناسب هستند، معمولا در یک محیط کوچک و بسته، یک درگیری صورت می‌گیرد و ماموریت به پایان می‌رسد.

 

یکی دیگر از تغییرات مهم مس ا??کت، کمرنگ شدن سیستم RPG آن است. این نه تنها به بازی ضربه نزده است، بلکه برای اولین بار از زمان انتشار اولین نسخه مس ا??کت، این سری بازی بالاخره تکلی??ش را با سبکش مشخص کرده است. مس ا??کت دیگر جایی میان نقش آ??رینی یا اکشن سوم شخص سردرگم نیست، بازی یک اکشن سوم شخص تمام عیار است که المان‌های RPG دارد. سیستم نقش آ??رینی بازی آسان و به سرعت قابل ارتقاء است و به تجربه اکشن بازی کمک بسیاری می‌کند.

 

 

حالت مالتی پلیر مس ا??کت 3 یکی از مهمترین تغییرات آن نسبت به نسخه‌های قبلی است. در حالت تک ن??ره با جمع کردن War Assetها، بازیکن نیروی نظامی خود را ا??زایش می‌دهد و با بازی کردن حالت چند ن??ره می‌تواند با بالا بردن آمادگی کهکشانی راحت تر به بالاترین میزان نیروی نظامی برسد و بهترین پایان ممکن را داشته باشد. این به این معنا نیست که کسی مجبور است حالت چند ن??ره را بازی کند، اما بدون آن؛ جمع کردن همه War Assetها کار چندان آسانی به نظر نمی‌رسد. Bioware مو??ق شده است به خوبی ارتباط سازنده ای میان بخش تک ن??ره و چند ن??ره مس ا??کت برقرار کند. حالت چند ن??ره بازی خیلی ساده و در عین حال لذت بخش است، چهار بازیکن به صورت Co-Op برای انجام ماموریت‌های مختل?? و مقابله با دشمنان در کنار هم قرار می‌گیرند. گیم پلی بازی چالش برانگیز و لذت بخش است و تجربه تیمی خوبی محسوب می‌شود، اما مکانیزم‌های آپگرید و طراحی شخصیت سطحی و بدون در نظر گر??تن تجربه بازی مخاطب طراحی شده اند. برای به دست آوردن آپگریدها، اسلحه‌ها، شخصیت‌های جدید و یا حتی شخصی سازی شخصیت خود به وسیله انتخاب رنگ لباس و رنگ پوست، بازیکن باید بسته‌های مختل??ی را خریداری کند که بصورت ات??اقی آیتم‌های مختل??ی به او می‌دهند. بنابراین مهم نیست چقدر خوب بازی کنید یا اصلا چقدر بازی کنید، مهم این است که شانس چقدر با شما یار باشد. ممکن است بعد از چند ساعت بازی گرانترین بسته عرضه شده را خریداری کنید و آیتم‌هایی که به آن دست پیدا می‌کنید همان آیتم‌هایی باشند که قبلا داشته اید. از همه بدتر Bioware این بسته‌ها را نه ??قط با پول خود بازی، بلکه با پول واقعی از طریق وبسایت خود نیز می‌??روشد، بنابراین تعجب نکنید اگر یک بازیکن با Level یک، اسلحه‌ها و امکاناتی بهتر از شما داشت. مالتی پلیر مس ا??کت 3 تجربه لذت بخشی است، اما بهترین نیست و می‌توانست خیلی بهتر باشد.

 

 

یکی از مزیت هایی که نسخه X360 نسبت به سایر نسخه ها دارد، قابلیت است??اده از کینکت برای صدور ??رامین صوتی مختل?? به جای است??اده از سیستم قدیمی Power Wheel است. بر خلا?? آنچه که تصور می‌شد، این سیستم ??وق‌العاده کارآمد است و کا??یست بازیکن تنها با صدا زدن هم‌تیمی و قدرتی که مایل به است??اده از آن است، درست حین مبارزه بدون لحظه‌ای توق?? از آن است??اده کند. اگر شپرد زیر آتش شدید گیر ا??تاده است تنها با گ??تن Cover Me می‌تواند از ا??رادش کمک بگیرد، درها را باز کند، آیتم جمع کند و یا بازی را ذخیره کند. در پیشبرد داستان نیز بازیکن می‌تواند با با خواندن دیالوگ‌های مختل?? آن‌ها را انتخاب کند و خود را بیشتر در دنیای ??رمانده شپرد احساس کند. نکته قوت این سیستم طراحی دقیق آن است که اکثرا بدون هیچ خطایی دستورات و ??رامین را شناسایی و اجرا می‌کند و با چندین زبان و لهجه سازگار است.

 

 

صداگذاری بازی مثل همیشه عالی است. صداپیشگان قدیمی و جدید مثل همیشه به دنیای مس ا??کت زندگی می‌بخشند و موسیقی مس ا??کت که در کنار آهنگسازان قدیمی به حضور کلینت منسل (آهنگساز مرثیه ای برای یک رویا و ماه) از همیشه گوش نوازتر است. گرا??یک بازی با کمی پیشر??ت نسبت به نسخه قبل از سطح انتظارات عقبتر است. هرچند نسخه PC به نسبت نمایش بهتری نسبت به کنسول‌ها دارد اما نهایتا دنیای گرا??یکی مس ا??کت قدیمی است و حر??ی برای گ??تن ندارد. هرچند سازندگان برای جبران این کمبود، در نسخه سوم رنگبندی‌های متنوع و دنیاهای شگ??ت آوری طراحی کرده اند که ارزش دنیای بازی را نظر هنری بسیار بالا می‌برند، اما از نظر تکنیکی با توجه به بازی‌های دیگری که همزمان با مس ا??کت عرضه می‌شوند انتظار مخاطب از یکی از بهترین بازی‌های نسل بیشتر از این است. دنیای مس ا??کت همیشه همراه با مشکلات تکنیکی بوده است و این نسخه هم از این مشکلات جان سالم به در نبرده است، انیمیشن‌هایی که بعضی وقت‌ها عجیب و غریب می‌شوند، حرکات لب گاهی با دیالوگ همراه نیست و در موارد نادر ا??ت ??ریم یا دیر لود شدن تکسچر روی نسخه کنسول ات??اق می‌ا??تند اما هیچکدام آنقدر آزار دهنده نیستند که آسیبی به تجربه بازی بزنند.

 

 

داستان مس ا??کت 3 نسبت به نسخه‌های قبل پیشر??ت زیادی داشته است. رابطه شپرد با دوستانش از گذشته عمیق تر می‌شود، تصمیمات گذشته اش خودشان را نشان می‌دهند و تصمیمات جدید هرکدام تاثیر زیادی نه ??قط روی رابطه او با دوستانش بلکه روی سرنوشت نژادهای مختل?? می‌گذارند، بازیکن باید با دقت همه چیز را بررسی کند، حتی یک دیالوگ ??رعی ممکن است باعث مرگ یا زندگی یکی از شخصیت‌ها شود. اما همه این خوبی‌ها درست قبل از پایان بازی است. چند دقیقه آخرین بازی از ح??ره‌های داستانی رنج می‌برد و ناگهان با Deus ex machine به پایان می‌رسد. بطور جداگانه هرکدام از پایان‌های بازی به خوبی طراحی شده اند، اما تکلی?? همه تصمیماتی که بازیکن از ابتدا تا انتهای بازی گر??ته بود چه می‌شود؟ داستان بازی به پایان می‌رسد بدون آنکه مخاطب پس آیند چند سال بازی خود یا حتی پاسخ بسیاری از سوالات خود را بداند. مشکل پایان بازی تاریک بودن آن یا حتی گ??نگ بودن آن نیست. پایان بازی ناگهانی و بدون ملاحظه است و بدون هیچ زمینه ای ناگهان دنیای مس ا??کت را به سمت ??لس??ه بدبینی و Transhumanism می‌برد. هر دوی اینها می‌توانست با قدری چینش بهتر بازی را نه ??قط از نظر دراماتیک، بلکه از نظر محتوایی غنی کند اما Bioware به دلایل نامشخصی تصمیم گر??ت بازی را آنطوری که هست به پایان برساند.

 

درست جایی که به نظر می‌رسد داستان در دنیای بازی‌های کامپیوتری جدیدترین قربانی پیشر??ت تکنولوژی شده است، Bioware با شجاعت سری بازی را عرضه می‌کند که تکیه اصلی اش بر داستان است. داستانی که نه ??قط به وسیله سازندگان روایت می‌شود، بلکه بخش عظیمی از روایت آن به عهده خود بازیکن است. حتی با توجه به پایانی نا امید کننده، مس ا??کت 3 تجربه ای لذت بخش و به یاد ماندنی است که به عنوان پایان یک سه گانه، این سه گانه را بیشتر از گذشته در ذهن بازیکنان ماندگارتر می‌کند. مس ا??کت 3 ضع??‌هایی دارد، اما به قدری لذت بخش است که گیمرها تا مدت‌ها مشغول آن خواهند ماند.

 

امتیاز نهایی 9.5/10

امتیاز جهانی 9.4/10

[edzio 3]

سعید جان اگه میشه نقد مس ا??کت 1 و 2 رو هم بذار:51: اصلا نمیدونم داستانس چی به چیه و چه جوریه.

[edward 3]

معر??ی بازی Lords Of Fallen

 

CI Games قبلا به صورت رسمی از عنوان نقش آ??رینی خود با نام “Lords of the Fallen??? (اربابان سقوط کرده) رونمایی کرده بود. به تازگی اندک اطلاعات جدیدی از این بازی منتشر شده است که بیشتر در مورد پایه و اساس گیم‌پلی آن است و قرار است نکات بیشتری از بازی به خصوص داستان آن در E3 ??اش شود.

این استودیوی بازی‌سازی در ابتدا تصویری از شخصیت اصلی این بازی منتشر کرده است و اطلاعاتی در مورد “Harkyn??? به ما داده است. تصویر «هارکین» به خوبی می‌تواند یک شخص “من??ور و متواری از جامعه??? را نشان دهد. هارکین، تنها کسی است که قادر به پایان دادن به نبردهای طولانی خدایان ??الن و کسانی که سال‌ها پیش او را ترد کرده بودند، خواهد بود.

اربابان ??الن، به گ??ته‌ی سازندگان، یک بازی «چالش‌برانگیز» خواهد بود و اندکی به «دارک‌سولز» شباهت خواهد داشت. این بازی برای پی‌سی، پلی‌۴ و ایکس‌باکس ۱ خواهد آمد. CI Games استودیوی سازنده‌ی اسنایپر: روح جنگجو در راس ساخت این بازی قرار دارد، اما گ??ته می‌شود که بیشتر روند ساخت بازی توسط اعضای با سابقه‌ی استودیوی آلمانی “Deck 13″ انجام می‌شود.

آن طور که وعده داده شده، اربابان ??الن دو سال است که در حال ساخت بوده و به گ??ته‌ی «توماش گوپ» -چهره‌ی سرشناس دو بازی ویچر ۱ و ۲ که اکنون تهیه‌کننده‌ی اجرایی این بازی است- این بازی “یک بازی هاردکور است و ما زمان زیادی صر?? آن کرده‌ایم.??? هد?? سازندگان انتشار این بازی در سال آینده است.

این بازی یک اکشن-نقش‌آ??رینی چالش‌برانگیز است و به گ??ته‌ی آقای گوپ، وقتی شما به مکانی قدم می‌گذارید و مجبور هستید در آن مکان ۱۰ دشمن را از میان بردارید، جنگیدن با آن‌ها تقریبا ۱ ساعت به طول خواهد انجامید. وی ادامه داد:

“مثل وقتی که در «مورتال کمبت» می‌جنگید، مثل وقتی که در «تکن» می‌جنگید، به همین دلیل است که خیلی طول می‌کشد. این‌جا احتمالا «دارک‌سولز» هم مثال خوبی باشد. اما باید گ??ت که ما بسیاری از کارها را مت??اوت انجام دادیم. به عنوان مثال، ما یک درخت مهارت داریم. من باید این‌جا از «سرزمین‌های مرزی» (Borderlands) اسم ببرم، چون چیزی شبیه به مهارت‌های اکشن در این بازی داریم.???

وی همچنین در مورد تکامل شخصیت در بازی این نکته را ا??زود:

“«دارک‌سولز» و «سرزمین‌های مرزی» را نام می‌برم، از لحاظ شباهت به پرورش شخصیت خودتان در بازی.???

این مسئله این را نشان می‌دهد که این بازی بر اساس گسترش مهارت‌ها ساخته شده است، بر اساس ارتقا دادن داشته‌ها و این یعنی بازی سخت است.

گوپ در واکنش به نکته‌ی بالا با “بله. بله. بله. بله!??? گ??تن تاکید خود بر این مسئله را نشان داد. اما آیا این بازی قرار است از دارک‌سولز هم سخت‌تر باشد؟ گوپ در این‌باره زیاد مطمئن نیست. ظاهرا این بازی “نیاز است بازی شود تا درک شود??? و “از آن بازی‌هایی است که بهتر از آن‌چه نشان می‌دهند هستند??? و این نه به این معنا که این بازی “ظاهر خوبی ندارد و خوب نشان نمی‌دهد.???

“کار کردن بر روی یک بازی مولتی‌پلت??رم «پی‌سی و کنسول‌های نسل بعد» خیلی بهتر از «پی‌سی و کنسول‌های نسل حاضر» است. بسیار بسیار راحت‌تر است. دستگاه‌های جدید عملکرد بهتری دارند و با آن‌ها به چیزهای بیشتری دسترسی پیدا خواهیم کرد. ظر??یت‌ها به خوبی شناخته شده‌اند و قرار است چیزهای زیادی که در نسل قبل نداشتیم را داشته باشیم. همه‌ی آن المان‌های چشم‌نواز مثل دایرکت‌ایکس ۱۱، تسلیشن، آنتی‌الیازینگ و هیچ‌کدام به قیمت گیم‌پلی تمام نخواهند شد.???

وی همچنین در مورد ساخت بازی برای نسل بعد گ??ت:

“ساخت بازی در حال حاضر برای نسل بعد، چون تجربه‌ی اول است، بیشتر طول می‌کشد و اگر شما می‌خواهید یک دنیای پر جزئیات و قوی بسازید، به ا??راد بیشتری نیاز دارید. این یعنی وقت بیشتر، هزینه‌ی بیشتر و تکرار و تمرین بیشتر. البته یک بازی نسل بعد را می‌توان با تیمی به اندازه‌ی تیم ساخت بازی نسل حاضر ساخت، اما به نظر من اگر می‌خواهید از امکانات و ??واید سخت‌ا??زار بالاتر است??اده کنید باید تعداد ا??راد بیشتری را در تیم خود داشته باشید.???

مثل گذشته چیز زیادی از قابلیت‌های آنلاین این بازی گ??ته نشده است و وی تاکید کرد که این بازی با این‌که تیم سازنده به بخش‌های آنلاین نیز ??کر می‌کند، عمدتا تک‌ن??ره خواهد بود.

اربابان ساقط شده، در یک دنیای ??انتزی بسیار بزرگ و پرجزئیات جریان دارد. جایی که خدایان انسان‌ها را مایوس کرده‌اند و بازی‌کننده باید نقش یک انسان به نام هارکین را که می‌خواهد در مقابل نیروهای ??راطبیعی غیرقابل مهار ایستادگی کند برعهده بگیرد. بازی‌کننده در این بازی در سراسر دنیای ساخته شده س??ر خواهد کرد و به عمق مناقشات آن‌هایی که از خدایگان ??الن پیروی می‌کنند و آن‌هایی که در مقابل او مقاومت می‌کنند شیرجه خواهد زد. در طول س??ر آن‌ها با تصمیماتی روبر می‌شوند که هر دو جبهه را دچار دگرگونی خواهد کرد و بازی‌کننده با تغییر شخصیتی روبرو می‌شود که خط داستانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

همان طور که گ??ته شد این بازی اکشن نقش آ??رینی چالش‌برانگیز در سال آینده برای کنسول‌های نسل بعدی، و رایانه‌های شخصی عرضه خواهد شد.

به نقل از: http://gamecenter98.ir

 

دانلود تریلر از مراسم E3 (رمز ??ایل هم آدرس سایت مرجع هست-top2 download)

[edward 3]

نقد بازی Dragon age lll

سری بازی های Dragon Age یکی دیگر از عناوین دوست داشتنی استودیوی BioWare هستند که در این نسل به مو??قیت بسیار خوبی دست پیدا کردند. بازی Dragon Age III: Inquisition مدتی پیش توسط این استودیوی معر??ی شده و حر?? و حدیث های زیادی پیرامون آن زده می شود. اطلاعات مختل??ی نیز تا این لحظه از بازی منتشر شده که در این مطلب به معر??ی برخی از آن ها می پردازیم. اولین موضوعی که می توانیم به آن اشاره کنیم، این است که به دلایل داستانی در این بازی، تنها می توانید یک انسان را به عنوان شخصیت اصلی کنترل کنید. بازی به شما ۲ راه پیشنهاد خواهد کرد.

یکی اینکه از Save نسخه های قبلی شخصیت انسان را به عنوان شخصیت اصلی بازی انتخاب کنید یا اینکه خود بازی شخصیت انسانی ای را به شما می دهد که یک Inquisitor است. همچنین به نظر نمی رسد که نژادهای دیگری مانند Dwarfها و Elfها بتوانند به چنین قدرتی در بازی دست پیدا کنند. سازندگان بازی به این موضوع اشاره کرده اند که شخصیت اصلی به شکلی طراحی شده که بازیکنان با او ارتباط بهتری قرار کنند. همچنین تیم سازنده سعی کرده تا شخصیت اصلی کاملاً با صدا طراحی شود تا تأثیر بیشتری در بازی داشته باشد. این موضوع که قهرمان بازی یک انسان است، باعث شده که دیالوگ های بیشتری برای او طراحی شوند. در کنار این موضوع، دیگر داستان قبلی ای در بازی وجود ندارد که بخواهید آن را به پایان برسانید.

روند داستانی بازی مشخص است و کاملاً در جریان آن قرار خواهید گر??ت. در DAIII با محیط هایی مواجه می شوید که بسیار بزرگتر و پرجزئیات تر از Dragon Age II طراحی شده اند. به همین دلیل، در بازی با مأموریت های جانبی و مکان های مختل??ی روبرو خواهید شد. بازی های دنباله دار استودیوی BioWare به وسیله Saveها با هم در ارتباط خواهند بود. به طور مثال Save در Mass Effect روی نسخه های دیگر تأثیر می گذاشتند. حال در Dragon Age III نیز داشتن Saveهای بازی های قبلی ارزشمند خواهد بود. انتخاب های شما در نسخه های قبلی روی این نسخه تأثیرگذار خواهند بود.

گر چه به بزرگی سری Mass Effect نخواهد بود، اما باعث می شود تا بازی بر اساس شکلی دنبال شود که شما در نسخه های قبلی با آن روبرو بوده اید. در این بازی با جادوگر پیری مواجه می شوید که نقش محا??ظ دنیای DA را دارد و شاید بتوانیم او را ترسای (Theresa) دنیای Fable در این بازی بنامیم! دیدن شخصیت ??لمت (Flemeth) در نوع خودش جالب است. او بسیار مرموز است و حضورش در بازی جالب خواهد بود. وجود امپراطوری های مختل?? در سرزمین DA باعث زیباتر شدن بازی شده و با توجه به این که DAIII بسیار بزرگتر از نسخه های قبلی طراحی شده، گشت و گذارها در این سرزمین هیجان انگیزتر به نظر می رسند. در این بازی به Orlesia خواهید ر??ت که یکی از قدرتمندترین امپراطوری های Thedas است.

در این امپراطوری بخشی به نام Realm of Ferelden وجود دارد. سازندگان بازی در اینباره می گویند که آن ها دوست داشته اند یک چیز جالب توجه، مرموز، ??راموش شده و گمشده را در بازی قرار دهند. چیزی که سرزمین به آن نیاز دارد. در Dragon Age III با شخصیت های آشنا نیز روبرو خواهید شد و می توانید بازی را با یاران و دوستانی که در نسخه های قبل داشتید، دنبال کنید. البته هنوز نامی از آن ها مشخص نشده، اما دیدن چهره های آشنا بسیار جالب خواهد بود. همچنین در DAIII این امکان را خواهید داشت که یارانتان را شخصی سازی کنید و آن ها را به شکلی که دوست دارید دربیاورید.

BioWare برای هر کدام از شخصیت های بازی قابلیت ها و قدرت های خاصی را طراحی کرده که روی شخصی سازی ها تأثیرگذار باشند. نکته جالب تری که در این بازی با آن روبرو می شوید، این است که در این نسخه می توانید کنترل یک قلعه را بدست بگیرید که به نوعی مرکز ??عالیت ها و هسته اصلی قدرت شما خواهد بود. دیدن این موضوع در بازی بسیار جذاب است و منتظر هستیم درباره این قسمت اطلاعات بیشتری کسب کنیم. گیم پلی بازی بسیار بهتر از نسخه های قبلی شده و دیگر خبری از مبارزه های بی دلیل نیست و با درگیری های تصاد??ی روبرو نخواهید شد. مکانیزم بازی تغییر کرده و مبارزه با دلایل داستانی صورت می گیرد و همچنین معماهای مختل??ی را در طول بازی شاهد خواهید بود که روی قسمت های اکشن تأثیرگذار هستند.

نژادها و شخصیت های بیشتری در بازی وجود دارند که باید با آن ها سر و کار داشته باشید. در نسخه های قبلی شما تنها با انسان ها تعامل داشتید، اما در این نسخه باید با نژادهای دیگر نیز کار کنید. موضوع آخری که ممکن است در این بازی نظر شما را به خودش جلب کند، شباهت آن به بازی Skyrim خواهد بود. سال گذشته سازندگان این عنوان گ??تند که آن ها بازی The Elder Scrolls V: Skyrim را به شکل کامل و دقیقی بررسی کرده اند تا به وسیله آن بتوانند Dragon Age III را به شکل Open-World طراحی کنند. سازندگان می گویند که این بازی مانند Skyrim دنبال خواهد شد، چون مردم گیم پلی Skyrim را بسیار دوست داشتند. البته Dragon Age در گیم پلی، استانداردهایی دارد که باعث می شود شما در زمان بازی کردن متوجه آن ها بشوید.

[edward 3]

دانلود تریلر برای Dragon Age lll از E3تریلر 1

تریلر 2

تریلر 3

تریلر 4

 

رمز ??ایل : http://www.top 2 download.com

[saeed kratos 8]

ادوارد عزیز یه لط??ی کن برای بازیهایی که نقد میذاری اول سعی کن بهترین و معتبرترین نقدی رو که پیدا میکنی بذار نه همونی که اول پیداش میکنی.دوم این که نمره ی اون نقد و نمره ی متاکریتیک بازی رو اگه میتونی بذار جون نمره ی بازی خیلی مهمه.البته اینها پیشنهاد بود هر جور صلاح میدونی.

محمدرضا جان چشم میذارم نقدهاشونو.حتما سری مس ا??کت رو بازی کن.به یکی از شاهکارترین 3 گانه های عمرت تبدیل میشه.

[edward 3]

ادوارد عزیز یه لط??ی کن برای بازیهایی که نقد میذاری اول سعی کن بهترین و معتبرترین نقدی رو که پیدا میکنی بذار نه همونی که اول پیداش میکنی.دوم این که نمره ی اون نقد و نمره ی متاکریتیک بازی رو اگه میتونی بذار جون نمره ی بازی خیلی مهمه.البته اینها پیشنهاد بود هر جور صلاح میدونی.

محمدرضا جان چشم میذارم نقدهاشونو.حتما سری مس ا??کت رو بازی کن.به یکی از شاهکارترین 3 گانه های عمرت تبدیل میشه.

 

سعید جان شک نکن من خیلی از نقد ها رو میخونم ولی این دوتا بازی که گذاشتم هنوز منتشر نشدند که بخوام نمره بزارم یا اینکه نقد قویی ازشون ژیدا کنم . اما در مورد نقدهای بازی های هک اند اسلش باید بگم که اول ار همه برام مختصر بودن و داشتن تصاویر شامل نقد مهمه چون خوندن یک نقد 100 خطی توی کامپیوتر واقعا سخته و خیلی از کاربرها یک نقد زیاد رو نمیخونند هرچند قوی باشه . مثلا خودم نقد mass effect رو نخوندم . واقعا طولانی بود البته از بی لط??ی خودمه .

در کل چشم ??قط میخواستم بگم که کم کاری نمیکنم ، شیوه ی کاریم ??رق میکنه

[edward 3]

دوستان من . من نقد بازی path of exile رو چند وقت پیش گذاشتم ولی از اونجایی که این بازی یک بازی RPG هم هست اینجا هم با اجازه میذارمش . نمرش رو هم در اولین ??رصت اضا??ه میکنم.

نقد بازمورد علاقه ی خودم که یک بازیه RPG-Hack 'n slash هست ، Path Of Exile :

 

شاید عبارت Free to Play برای اکثر PC Gamer های ایرانی بار معنایی خاصی را به همراه نداشته باشد.زیرا هنگامی که هارد PC ها پر از ترابایت ها بازی های Crack شده باشد دیگر کسی به ارزش واقعی آن ها واق?? است؟

تا چند سال پیش می توانستیم این تحلیل را در کشورمان به اکثریت قاطع تعمیم دهیم. اما Steam حتی در کشور ما هم یک Game Changer واقعی بود! جذابیت های ??وق العاده اکو سیستم اSteam ، سهولت دانلود بازی، سرورهای با کی??یت و تخ??ی?? های عجیب و استثنایی همه و همه باعث شدند تا طی?? وسیعی از گیمرهای ایرانی نیز هر چند محدود و در حد توانشان رو به خرید بازی ها از استیم بیاورند.

وقتی چند سال پیش Valve اعلام کرد بازی کردن Team Fortress 2 از این پس برای همه رایگان خواهد بود صدای خیلی های و اکثرا خریداران قبلی بازی در آمد. در آن برهه کمتر کسی می توانست پیش بینی کند Valve چنین برنامه ی عظیمی را برای بازی های رایگان Steam تدارک دیده است.

بها دادن به عناوین F2P و ایجاد یک Category مهم در استیم برای این عناوین یک استراتژی ??وق العاده ی دیگر از Valve بود تا ا??راد بیشتری را به عضویت در دنیای Gabe Newell وادار کند. باید گ??ت بعد از TF2 چندسالی شاهد عناوین با کی??یت و مجانی پرتعدادی بر روی استیم نبودیم اما اکنون اقرار می کنیم موج جدید بازی های مجانی استیم ما را به معنای واقعی کلمه شگ??ت زده کرده اند.

از شوترهای بسیار با کی??یتی نظیر Tribes Ascend، PlanetSide 2 و Warframe گر??ته تا یک Block Buster واقعی مثل DOTA 2.

این روز ها می توان بدون پرداخت حتی یک دلار ساعت ها با استیم همراه بود و از همراهی با کامیونیتی عظیم آن لذت برد.

تا قبل از برنامه های جدید Valve نیز بازی های مجانی وجود داشتند اما این ??قط یک اسم بی اثر بود!

بازی هایی که مجبور بودید برای لذت بردن و حتی پیشروی در آن ها مدام به خرید های درون بازی اقدام کنید و تقریبا ??راموش کنید که این بازی قرار بود مجانی باشد!

اما موج جدید عناوین Free to Play واقعا بدون پرداخت حتی یک دلار کاملا قابل بازی هستند.

شما خیلی راحت می توانید از Tribes لذت ببرید بدون آنکه به پرداخت های اجباری وادار شوید. این روند برای شاهکاری چون DOTA 2 که از یک پشتیبانی ??نی بی نظیر و محتوا های به روز بی شمار برخوردار است نیز صادق است.

بعد از این مقدمه ی طولانی بگذارید به بازی مورد نقد نیز بپردازیم!

Path of Exile از جدیدترین عناوین مجانی اضا??ه شده به استیم است و بدون شک از بزرگ ترین و با ارزش ترین آن ها. PoE یک Action RPG دیابلو Clone است. که چند سالی توسط استودیوی نیوزلندی Grinding Gear Games در حال ساخت بود.

پیش از پیوستن بازی به استیم استودیوی سازنده در ژانویه 2013 اقدام به انتشار عمومی نسخه ی بتای آن کرد.بازی با استقبال بی نظیری رو برو شد و در عرض 3 ماه و تا مارس 2013 تعداد بازیکنان آن به رقمی بالغ بر دو میلیون ن??ر رسید. این استقبال بی نظیر باعث شد تا استودیوی سازنده مجاب شود PoE می تواند به یک F2P مو??ق تبدیل شود.

و در نهایت نسخه ی کامل بازی حدود یک ماه پیش علاوه بر سایت رسمی سازندگان بر روی Steam نیز منتشر شد.

تجارت استودیوی سازنده در PoE نظیر اکثر آثار مشابه بر روش Microtransaction استوار است. البته این بدان معنا نیست که بازی شما را برای پیشر??ت روند بازی مجبور به پرداخت هزینه های خواهد کرد. بلکه امکانات خریدنی در بازی تنها به شخصی سازی شخصیت ها و برخی آیتم های خاص خواهند پرداخت.

در این بازی صر?? دلارهای بیشتر به معنای میان بر و پیشر??ت ناگهانی در روند بازی نخواهد بود. این مهارت شماست که سرعت پیشر??ت و قدرتمند‌تر شدن کارکترتان را تعیین خواهد کرد.

داستان بازی سر راست، ساده و جذاب است اما بیایید اعترا?? کنیم چه کسی یکAction RPG حتی دیابلو را برای داستان آن بازی می‌کند؟ مگر در دور سوم شروع بازی با کارکتری جدید، دیگر داستان اهمیتی خواهد داشت؟

البته Path of Exile داستان ضعی??ی ندارد. بازی در حالی شروع می‌شود که شما به عنوان یک محکوم به مرگ با یک کشتی به دریایی طو??انی ??رستاده می‌شوید تا دریا سرنوشت شما را تعیین کند. شخصیت اصلی در حالی به هوش می‌آید که در ساحل یک جزیره‌ی مرموز گر??تار شده است. با اولین قدم در این جزیره با انبوهی از زامبی‌ها مواجه خواهید شد و این وضعیت عجیب در ادامه حتی به مبارزه با کوسه‌های مسخ شده نیز خواهد کشید! از این جا به بعد دیگر داستان را کنار بگذارید و به قدرتمند کردن کارکتر خود بپردازید.

مانند تمامی عناوین این سبک هد?? شما در بازی ساختن یک کارکتر نیرومند، جمع آوری آیتم‌های خاص قدرتمند و در اصل بدل کردن شخصیت بازی به یک ماشین کشتار واقعی خواهد بود.

همانطور که پیش از این عرض کردیم، بازی در اصل یک Diablo Clone است. البته شباهت‌های بازی به سری دیابلو بیشتر به نسخه‌ی اول و علی الخصوص دوم آن است. و خبری از اعمال تصمیمات جدید Blizzard پیرامون هسته‌ی گیم پلی دیابلو3 در این بازی نیست.

شاید بزرگ‌ترین تمایز بازی با سری دیابلو را باید در Skill Tree خاص آن دانست. باور کنید وقتی برای اولین بار با درخت مهارتی بازی مواجه می‌شوید شاید از ادامه‌ی آن منصر?? شوید! البته باید گ??ت این سیستم مهارتی در عین پیچیدگی ظاهری بسیار کارآمد و جذاب است و حتی می‌توان گ??ت در گاهی موارد از پادشاه این سبک و سیستم جدید Rune آن پیشی می‌گیرد.

Item Drop در بازی نیز در حد استاندارد‌های بالای این سبک انجام می‌شود و آیتم‌های تصاد??ی نقش مهمی را در روند پیشر??ت و ترغیب شما به ادامه‌ی بازی ای??ا خواهند کرد. یکی از ویژگی‌های خاص بازی اعمال محدودیت شدید آن در حمل آیتم‌ها است. این تصمیم سازندگان گاهی اوقات چنان لحظات دشواری را برای شما رقم خواهد زد که کمتر مشابه آن را تجربه کرده‌اید! لحظاتی که باید به علت کمبود جا و پیدا کردن یک آیتم نایاب و نیرومند با یکی از شمشیرهای محبوب و نیرومند خود خداحا??ظی کنید.

در ابتدای بازی قادر خواهید بود از بین 6 کلاس موجود یکی را انتخاب کرده و شروع به بازی کنید. البته باید گ??ت بازی در اصل از چهار کلاس اصلی و دو کلاس تل??یقی برخوردار است.

به طور مثال Ranger دقیقا مشابه کلاس محبوب دیابلو 1، یعنی Rogue است که مهارت ??وق العاده‌ی آن در تیراندازی، آن را به گزینه‌ای ایده آل برای نبرد از راه دور تبدیل می‌کند.

Marauder نیز همان Tank کلاسیک است که همه چیز را که بر سر راهش قرار بگیرد را نابود می‌کند و متخصص نبردهای تن به تن است. حال با تل??یقی دقیق از این دو کلاس و ترکیبی از نقاط قوت و ضع??شان کلاسDuellist متولد می‌شود که هم در نبرد تن به تن مهارت‌های قابل قبولی دارد و هم قادر به است??اده از سلاح‌های دور برد است. البته این کلاس نه تمام مهارت‌های تیراندازی رنجر را دارد و نه نیروی بدنی Marauder را، و چیزی در حد ??اصل این دو قرار می‌‌گیرد.

در طر?? دیگر با Templar و Wizzard مواجه هستیم. تمپلار توانایی‌های مبارزاتی و بدنی قوی، همراه با Intelligence را داراست. ویزارد همان جادوگر کلاسیکی است که قدرتش بر اسپل‌هایش و مبارزه از راه دور استوار است. نتیجه‌ی تل??یق این دو کلاسShadow است که علاوه بر مهارت‌های جادویی دوربرد توانایی‌های مبارزاتی نزدیک و تن به تن و نیز ویژگیhit-and-run را نیز داراست. مانند دوئلیست این کلاس نیز علاوه بر اتخاذ نقاط قوت دو کلاس نامبرده از برخی نقاط ضع?? هر دو نیز برخوردار است.

البته در بازی یک کلاس ه??تم نیز وجود دارد که یک کلاس ترکیبی کامل است، متشکل از نقاط ضع?? و قوت همه ی کلاس های نامبرده. بازی کردن با این کلاس تنها پس از اتمام بازی امکان پذیر خواهد بود.

همانطور که پیش از این یادآور شدیم بازی از هر لحاظ به شدت وام دار Diablo 2 است. این امر در طراحی هنری نیز تسری می‌یابد تا آن جا که گاهی تصور می‌کنید با یک دیابلو دوRemaster شده طر??ید! البته این به معنای تقلید صر?? سازندگان نیست. بلکه هنر آن‌ها را در نزدیک شدن به مرزهای کی??یت بی بدیل آثار Blizzard می‌رساند.

از لحاظ ??نی نیز بازی در سطح مطلوبی قرار دارد. گرا??یک بازی چشم نواز و پرجزییات است. انیمیشن مبارزه‌ها و حرکات شخصیت‌ها نیز نرم روان و طبیعی است. البته این گرا??یک ??نی نسبتا پیشر??ته مانع از اجرای بازی بر روی سیستم‌های معمولی نمی‌شود. و اکثر گیمرها می‌توانند به راحتی آن را بر روی سیستم‌هایشان اجرا نمایند.

بازی به طور کامل صداگذاری شده است. امری که در اثری با این مشخصات واقعا قابل تقدیر است. موسیقی نیز در سطح مطلوبی قرار دارد. به طور مثال هنگامی که در یک سیاه چال مشغول مبارزه هستید احساس می‌کنید درست همان موسیقی‌ای در حال پخش است که باید!

بازی از یک بخش چند ن??ره ی نسبتا کم محتوا نیز برخوردار است که البته با توجه F2P بودن بازی نمی توان آرا یک ضع?? بزرگ قلمداد کرد. این بخش تنها یه یک حالت player-versus-player محدود می شود که البته بی نقص هم نیست زیرا با توجه به پارامترهایMatch Making این بخش در پیدا کردن مبارزین هم تراز نمی توان به راحتی مبارزات پیاپی را تجربه کرد و یا??تن رقبا کار ساده ای نیست.

در پایان باید گ??ت Path of Exile بازی ارزشمندی است. البته ارزش‌های تولیدی بازی و کی??یت ساخت آن به هیچ وجه در حد شاهکاری چون Diablo 3 نیست و شاید حتی نتوان آن را در حد استاندارد‌های TorchLight 2 نیز دانست. اما هنگامی که به یاد بیاوریم با یک بازی مجانی طر?? هستیم بدون شک باید اقرار کنیمPath of Exile ??وق العاده ارزشمند است. و ما را به انتظار می گذارد تا ببینیم پس از مو??قیت این عنوان سازندگان با استعداد استودیوی Grinding Gear Games با امکانات مالی بیشتر در آینده دست به خلق چه عناوینی خواهند زد.پس بدون هیچ اتلا?? وقتی هم اکنون بازی را از Steam دانلود کنید و از یک ماجراجویی هیجان انگیز و البته مجانی لذت ببرید.

[saeed kratos 8]

نقد بازی دیابلو 3 / او می اید و جهنم در تعقیبش

 

 

سبک بازی: Action Role-Playing

سازنده: Blizzard Entertainment

ناشر: Activision Blizzard

زمان انتشار بازی:

تاریخ انتشار (شمسی): ۰۶ مهر ۱۳۹۲

تاریخ انتشار (میلادی): 28 Sep 2013

سایر پلت??رم ها:

PC | PS3 | PS4

 

 

 

بالاخره بعد از مدت‌ها و پس از کش و قوس‌های ??راون، تازه‌ترین دنباله‌ی سری Diablo یعنی Diablo 3 ساخته استدوی Blizzard بر روی کنسول‌ها نیز منتشر شد. شیطانی که مدت‌های مدید در اقامتگاه مطلوبش ( بخوانید پلت??رم PC ) جا خوش کرده بود و باعث صر?? بیش از میلیون‌ها و شاید میلیارد‌ها ساعت از عمر انسان‌‌های ??انی در محدوده و دنیایش شده بود، حالا محل امن خود را ترک کرده تا با عرض اندامی دیگر، توانایی‌هایش را در معرض نمایش قرار دهد. شاید این تغییر پلت??رم برای طر??داران دو آتشه PC باز ??رخنده نباشد اما بدون شک باید گ??ت مهمانی هجوم نیروهای شیطانی به کنسولی‌های خانگی و هرج و مرج و خرابی از پی آن هیچگاه تا این اندازه اعتیادآور و سرگرم کننده نبوده‌است. در ادامه به بررسی میزان مو??قیت‌های این نسخه از سری Diablo و تغییراتش در مقایسه با نسخه‌ی PC خواهیم پرداخت.

 

 

داستان Diablo 3 همانند پیشینان خود از پیچیدگی و عمق زیادی برخوردار نیست ولی به لط?? پرداخت مناسب داستان در منابع ??رعی و پشتوانه‌ی مناسب آثار منتشر شده در این زمینه بعنوان دلیل خوبی برای شمشیر بدست گر??تن و عزیمت به‌سوی جبهه‌های جنگ خوبی در مقابل سیل بی‌پایان شیاطین بد ذات بشمار می‌رود. داستان Diablo 3 از جایی آغاز می‌شود که تمامی پیش‌گویی‌ها خبر از هجوم دوباره‌ی شیاطین به زمین و تسخیر آن و سقوط بهشتیان می‌دهند. این آخرالزمان با سقوط شی‌ای عجیب از آسمان (چیزی نظیر یک شهاب سنگ) و برخوردش به صومعه‌ی متروکه‌ی شهر یعنی New Tristram که در بالای کوه مشر?? به شهر قرار گر??ته آغاز می‌شود. همزمان با این واقعه، اجسادی که سال‌ها پیش مرده‌اند بار دیگر از قبر‌های خود بیرون می‌آیند تا آ??تی بر زندگی ساکنان منطقه شوند. و این همان زمانیست که قهرمان انتخابی شما وارد معرکه می‌شود. وی که ??رزند پسران خدا و دختران انسان (یا اصطلاحا Nephilim) است از قدرت‌های خارق‌العاده‌‌ای برخوردار بوده و به منظور جلوگیری از وقوع آخرالزمان و بدنبال راهی برای جلوگیری از سلطه‌ی شیاطین بر نسل انسان، رهسپار س??ری پر مخاطره و ماجراجویانه می‌شود. همانطور که پیش‌تر گ??ته شد با داستانی ??انتزی جمع‌وجور و قهرمانانه، با روایتی ساده و خطی روبروییم. این داستان بوسیله Cut Sceneهایی با کی??یت از دونوع روایت می‌شوند؛ دسته‌ای تشکیل یا??ته از انیمیشن‌هایی جذاب با حضور کاراکتر‌های اصلی ماجرا و طبق استاندارد‌های روز هالیوودی تهیه شده‌اند و بیشتر برای روایت قسمت‌های حساس و پرزرق و برق داستان بکار می‌روند و با گیرایی خود اصطلاحا "مو بر تن آدمی سیخ می‌کنند". همچنین دسته‌ای دیگر دارای حسی نزدیک به ورق زدن ص??حه‌های پوسیده‌ی کتب باستانی در حین شنیدن سخنان راوی کهنسال داستان، روایتگر ات??اقات هستند. که باید گ??ت هر دو شیوه‌ی روایت بخوبی و با زمان‌بندی‌های مناسب به مخاطب نمایش داده ‌می‌شوند. البته سیر داستانی شما را به محل‌ها و به دیدار شخصیت‌های آشنای Sanctuary هم خواهد برد که با دیدار مجددشان بعد از نزدیک به ده سال و مشاهده‌ی آثار گذر زمان بر چهره‌شان، همزمان با پخش قطعه‌های آکوستیک زیبا و دلنشین قدیمی در معرض هجوم حس‌های نوستالژیک قرار خواهید گر??ت !

 

 

 

 

 

شیوه‌های مختل?? روایات داستان

 

 

تنها میتوان یک کلمه برای توصی?? گیم‌پلی Diablo 3 بکار برد و آن یک کلمه "اعتیاد‌آور" است. و طبق یک نظر کاملا شخصی و به‌دور از مسائل کارشناسانه براحتی میتوان سری Diablo را در زمره‌ی محصولات مخدر و شدیدا اعتیاد‌آور دسته‌بندی کرد (در کنار سایر محصولات معرو?? شرکت Blizzard!). تمرکز اصلی در این بخش بر پیدا کردن سلاح‌ها و زره‌های جدیدتر و قدرتمند‌تر، درو کردن محیط‌های بازی از هرگونه اشیاء قیمتی و جواهرات و قتل عام بی‌دردسر و دلنشین ??رستادگان شیطانی است؛ بطوریکه هر ضربه به دشمن و هر قدم روبرو جلو پیشروی محسوب می‌شود و اگر از وضعیت کنترل کاراکتر‌ها و به خطر ا??تادن جایگاه ماوس و کیبورد در کنترل شخصیت‌های Diablo هستید باید گ??ت جای هیچ نگرانی‌ نیست. اختصاص یکی از Stick‌ها به منظور انجام عمل Dodge (یا همان جاخالی دادن خودمان) و در نظر گر??تن 6 دکمه‌ی مجزا برای انجام ??نون و وارد کردن ضربات بر پیکره‌ی دشمنان به همراه زوایه‌ی عالی دوربین و امکان Lock کردن بر روی دشمنان در کنار رعایت بسیاری موارد ریز و جزئی دیگر میتوان نمره‌ی کامل را به این بخش از Diablo 3 اعطاء کرد. در بازی شاهد حضور 5 کلاس مختل?? هستیم که هر یک قابلیت‌ها و امکانات خاص خود را دارند. از Barbarian قدرتمند و شکست‌ناپذیر در جنگ‌های تن به تن گر??ته تا Wizard باهوش که ترجیح می‌دهد ضربات خود را از ??اصله‌ی دور و مطمئن بر پیکره‌ی دشمنان وارد ساخته و وارد جنجال نبرد نشود. همچنین کلاس راهب (Monk)، شکارچی (Demon Hunter) و نوعی جنگجوی قبیله‌ای به نام Witch Doctor هم در این بخش موجود هستند تا دست شما برای انتخاب قهرمان مورد نظرتان بازتر باشد. در تک تک این کلاس کاراکترها به تعداد مطلوبی قابیلت و مهارت دارند که شمارشان برای هر قهرمان به تعداد انگشتان 4 دست می‌رسد! هر یک از این مهارت‌ها نیز خود به 5 حالت مختل?? شخصی‌سازی می‌شوند که این امکانات شخصی‌سازی خود رنگ و لعاب و جنبه‌ای مت??اوت‌تر به‌ آن می‌بخشند و باعث می‌شوند چندین صد ساعت گیم‌پلی شما هیچگاه خسته کننده نشود و همواره در پی کسب مهارت جدید و یا ارتقاء توانایی‌های قدیمی‌تان باشید. حتی اگر، برای مثال؛ بعد از صر?? 500 ساعت شخصیت‌ کلاس جادوگر را تبدیل به گندال?? نمودید و احساس یکنواختی و سکون بهتان دست داد همیشه می‌توانید کلاس بعدی را انتخاب و داستان را از دید شخصیتی جدید با استعداد‌های جیدد از سر بگیرید. در این حالت دیالوگ‌ها و Cut-Scene ها متناسب با کاراکترتان تغییر پیدا می‌کند و قدری از سنگینی تکراری بودن داستان کم می‌کند. در انتخاب عملکرد هر دکمه و تخصیص ??ن مورد نظر برای هرکدام هم آزادی عمل نسبی دارید، برای هر دکمه وظی??ه‌ی خاصی مشخص شده به این صورت که به یک دکمه‌ مشخص تنها میتوانید ??نون محا??ظتی اختصاص دهید و از بین مهارت‌های محا??ظتی، موردی برایش انتخاب کنید. که این روش برای بازیکنان تازه وارد و نوپا مناسب‌تر است. اما میتوانید با ??عال‌کردن گزینه‌ی Elective Mode این محدودیت در تخصیص مهارت‌ها را از میان برداشته و با آزادی عمل کامل، چینش مورد نظرتان را اعمال نمایید.

 

 

 

 

همچنین یکی از تغییر رویه‌های به‌جا و مورد استقبال عامه‌ی نسخه‌ی کنسولی Diablo 3، تغییر سیاست سازندگان در ??راوانی غنایم نایاب و منحصر ب??رد است. اگر نسخه‌ی PC را تجربه کرده باشید حتما به این مساله واق??ید که در آن نسخه بدست آوردن ابزار آلات قدرتمند و بدرد بخور بسیار دشوار و مستلزم صر?? ساعت‌های متمادی بود. حتی این امکان وجود داشت که در میانه‌ی راه دست از جستجو در محیط بازی برداشته و با مراجعه به Auction House (اتاق مزایده) بازی و یا Forumهای مستقل و مختص ??روش ادوات Diablo 3 و گشت‌وگذار در آنجا برای تامین مایحتاج خود اقدام کنید، که در مواردی وادار به پرداخت پول واقعی و نه سکه‌های طلایی دنیای Sanctuary??? می‌شدید. اما درنسخه‌ی کنسولی شرایط بقدری مت??اوت‌تر است، در کنسول‌ها صندوقچه‌ها و دشمنان دست‌و‌دل‌باز ترند و بی هیچ چشم داشتی شما را با ??واره‌ای از آیتم‌ها شست‌‌و‌شو می‌دهند. اما اشتباه نکیند این ??راوانی به قیمت ساده‌تر شدن درجه سختی و کاهش ارزش آیتم‌های نادر نیست. مثل همیشه بدست آوردن اسلحه‌های نارنجی رنگ (از لحاظ نایاب بودن) و یا حتی سبز رنگ زمان‌بر و سخت است اما حداقل تضمین برای پاداش گر??تن بعد از کشتار سیلی از دشمنان و امید به یا??تن سلاحی ا??سانه‌ای بیشتر از پیش شده است. سیستم Crafting هم در بازی حضور موثر داشته و باید گ??ت هیچگاه به این خوبی پرداخته نشده بود. دو زمینه‌ی Blacksmith و Jeweler در بازی حضور دارند که با ارتقاء هرکدام میتوانید زره و سلاح‌های منحصر ب??رد و قدرتمند‌تر و Gem‌های بی‌نظیر و قیمتی برای خود ??راهم کنید. امکان بدست آوردن مواد خام برای ساخت این وسائل باارزش، همانند سایر آیتم‌ها به صورت متعادل و حساب شده در طول بازی میسر می‌شود. دقت درطراحی و پرداختن به جزئیات بقدری بالاست که با در نظر گر??تن سبک بازی و نمای باز دوربین که در به تصویر کشیدن جزئیات بسیار بالای بکار ر??ته در طراحی این شخصیت‌ها، دشمنان و زره و سلاح هر دو دسته ازنمایی دور شرمنده میشود، واقعا جای تحسین دارد و هر چقدر از نزدیک‌تر به مطالعه‌ی جزئیات هر آیتم بپردازید بیشتر وادار به تحسین سازندگان می‌شوید.

 

 

 

 

 

گرا??یک نسخه‌ی کنسولی Diablo 3 جایگاهی کمتر از شاهکار ندارد. جنبه‌های هنری اثر که نیاز به معر??ی و بررسی ندارند و به لط?? قدرت بی‌همتای تیم طراحی خوش ذوق Blizzard، محیط‌های بازی به شدت ن??س‌گیر و از حیث کی??یت چشم‌نواز خلق شده‌اند و گشت‌و‌گذار در آنها به لط?? رنگ‌بندی عالی و دقت بیش از حد و وسواس‌گونه به جزئیات هیچگاه خسته‌کننده و ملال‌آور نمی‌شود. در کنار این شاهکارهای بصری موسیقی‌متن زیبا و گوش‌نواز پخش شده در هر یک از محیط‌ها و ا??کت‌های صوتی متعدد و است??اده‌ی بجا از هرکدام باعث القاء اتمس??ر زنده و گیرای هر یک از محیط‌ها می‌گردد بطوریکه هر سنگ بیرون زده از دیوار کاملا در جای خود حس شده و صدای چکه‌ی آب از سق?? نمور گودالی زیرزمینی بسرعت شما را از پشت نمایشگر خود بداخل دنیای کم نظیر Diablo منتقل می‌کند. تعدد بالای مراحل هم یکی دیگر از برگ‌های برنده و عوامل مو??قیت در این بخش است و طی?? گسترده‌ای از انواع مقبره‌های غبار گر??ته و خو??ناک تا راهرو‌های زیبای بهشتی، از صحراهای بی‌آب و عل?? تا جنگل‌های سر سبز و تازه باران‌خورده را شامل می‌شود. و قبل از اینکه بیشتر نگران شوید باید گ??ت به تعداد کا??ی دخمه و انباری تنگ و تاریک برای گشتن و غارت وجود دارد. البته اگر بشود صادقانه‌تر گ??ت به "تعداد نامحدود" دخمه برای جستجو گشت‌و‌گذار موجود است. یکی از نوآوری‌های لایق تحسین سازندگان چینش محیط‌ها و قرارگیری ورودی‌های تصاد??ی است که باعث شده ساعت‌های گرانبهای صر?? شده برای گشت‌و‌گذار در محیط‌ها هرگز تکراری نشوند. و هیچ محلی در طی مراجعات مکرر قابل پیش‌بینی و از پیش تعیین شده نباشند. این کار بوسیله‌ی ایجاد دنیایی منحصر ب??رد در هربار اقدام به شروع بازی جدید میسر شده و باید گ??ت که ایده‌ای نابی است که کاملا به‌جا و به‌خوبی پیاده‌سازی شده‌است. همچنین درجه‌های سختی مختل?? که تعداد و جایگشت‌شان به چند ده نوع می‌رسد باعث کم زیاد شدن و تغییر نوع دشمنان و اضا??ه شدن محیط ها و دخمه‌های مخو??‌تر و شیطانی‌تر به محیط‌های سابق می‌گردد که این این عامل و عامل قبلی هر دو دست به دست هم میدهند و باعث می‌شوند Diablo 3 به یکی از بهترین عناوین با ارزش تکرار بالا بر روی کنسول‌ها تبدیل گردد.

 

 

 

 

و اما می‌رسیم به بررسی جنبه‌های تکنیکی و ??نی Diablo 3. در ابتدا باید گ??ت راهی که Blizzard به آن قدم گذاشته، راهی پرمخاطره است و به خاطر سخت‌ا??زار محدود و طراحی قدیمی و 8 ساله‌ی کنسول‌ها به شدت سنگلاخ و مرگبار است. قبل از این عناوین متعددی سعی در آوردن این سبک مختص PC بروری کنسول‌های خانگی کرده بودند، عناوینی نظیر Dungeon Siege 3، Sacred 2 و عنوان آرکید Torchlight که هرکدام یا به طور کامل با شکست مواجه شدند و یا به عنوانی نص??ه نیمه و سایه‌ای از ابهت اصلی خودشان بر روی کنسول بودند. پس قبل از اظهار نظر در مورد این زمینه و مقایسه کورکورانه‌ی نسخه‌ی PC و کنسولی از حیث تکنیکی باید دانست که جان سالم بدر بردن از این مهلکه مستلزم قربانی کردن بخشی از کی??یت‌ و تکنیک‌های پیشر??ته‌تر است. با این مقدمه و زمینه‌سازی میتوان از گرا??یک تکنیکی Diablo 3 به عنوان یک معجزه بر روی کنسول ها یاد کرد. ح??ظ کردن نرخ ??ریم باورنکردنی 60 در بازی با این وسعت و آنهم در هنگام پردازش صحنه‌ی نبرد‌ی شلوغ با حضور ده‌ها دشمن ریز درشت و 4 بازیکن که هرکدام در لحظه صدها جادو و ضربه با ملحقات گرا??یکی و تکنیکی خاص خود بر همدیگر وارد می‌آورند واقعا ??راتر از حد انتظار و در یک کلام خارق‌العاده و بی‌نظیر است. در بسیاری از هم سبکان Diablo بر کنسول‌ها تمامی بازیکنان (حتی در حالت آنلاین) موظ?? به حضور در یک قاب و محدوده و حرکت در نزدیکی هم می‌شوند، آنهم علارغم قربانی کردن نرخ ??ریم و کاستن از ا??کت‌های متعدد گرا??یکی و بصری، درحالیکه، برای مثال؛ در Diablo 3 هر یک از بازیکنان میتوانند از جناحی مت??اوت وارد جنگلی پر از دشمنان شیطانی شده و با زد و خورد راه خود ازمیان خون و گوشت و اعضای قطع شده و استخوان‌های پراکنده شده‌ی دشمنان بازکرده و در میانه‌ی جنگل به هم برسند و از رشادت‌ها و غنایم بدست آورده‌شان برای یکدیگر رجز بخوانند. حتی جادوگر گروه قهرمانان می‌تواند حسن ختام عملیات پاکسازی جنگل را با راه اندختن گردباد‌هایی عظیم به پایان برساند که در این هنگام با دیدن تاب خوردن و چرخیدن لباس‌های خود و اعضای قطع شده‌ی دشمنان و استخوان‌های اسکلت نگون بخت حول محور گردباد بی‌اختیار لب به تحسین گشوده و وقوع معجزه را با چشمان خود مشاهده میکنید. البته در مواردی نادر، آنهم به هنگام انجام بازی در مد‌های Co-op شاهد بروز Screen Tearing و ا??ت ??ریم هستیم که با توجه به عظمت جنبه‌های مثبت این بخش میتوان براحتی از این تعداد محدود کاستی‌ها صر??نظر کرد.

 

 

 

 

 

برخلا?? نسخه‌ی PC، برای اجرای Diablo 3 نیاز به اتصال دائمی به شبکه‌ی اینترنت ندارید و میتوانید بصورت آ??لاین (حالا چه بصورت تک‌ن??ره و یا Co-op) به انجام بازی مشغول باشید. در مد Co-op آ??لاین میتوانید تا چهار ن??ر از دوستان خود را به همراه خود به مبارزه با شیاطین متخاصم ببرید که در این حالت تصویر به چهار قسمت تقسیم نشده و مجبور هستید در هنگام کنکاش ر??قایتان در Inventory شان همگی نظاره‌گر وی باشید که این خود نکته‌ی من??ی ریز و ناچیز در این مد بحساب می‌آید. اما در مد Co-op آنلاین، به لط?? سرورهای قدرتمند و بکرتر کنسول‌ها میتوانید براحتی با جمعی از دوستان خود تشکیل تیم داده و رهسپار نبرد خیر و شر شوید. که پیشنهاد می‌شود اگر قصد انجام بازی را دارید بدون هیچگونه شک و تردید بصورت چندن??ره وارد عمل شوید و مطمئن باشید شیرینی این همکاری تا مدت‌ها در دهانتان مزه خواهد کرد.

 

 

 

چهار قهرمان در قابی کوچک نمی‌گنجند ??????!

 

 

در پایان نیازی به پنهان کردن واقعیت نیست، نسخه‌ی کنسولی Diablo 3 از لحاظ تکنیکی نسبتا ضعی??‌تر از نسخه‌ی PC آن است. اما در سایر زمینه‌ها یا با همتای خود برابر است و یا در برخی موارد از آن پیشی میگیرد.

 

 

امتیاز بازی 9.5/10

امتیاز جهانی 8.9/10

منبع بازیسنتر

[saman mi 7]

تنها rpg که بازی کردم همین بازی بود کلا نگاهم رو به این سبک عوض کرد وبیشتر علاقه مند شدم ممنون بابت نقد:4:

[edward 3]

چقدرحسرت میخورم که نمی تونم بازیش کنم . سعید این بهتره یا path of exile ?

[saeed kratos 8]

تنها rpg که بازی کردم همین بازی بود کلا نگاهم رو به این سبک عوض کرد وبیشتر علاقه مند شدم ممنون بابت نقد:4:

چاکرم سامان جون.مرسی که خوندی.این بازی ??قط ??قط ??قط یه شاهکاره و بس.

[saeed kratos 8]

چقدرحسرت میخورم که نمی تونم بازیش کنم . سعید این بهتره یا path of exile ?

ادوارد تورو خدا این حر??و نزن داداش.تمام بازیای خوبی که میبینی وجود دارن مثل path of exile و ون هلسینگ ??قط و ??قط و ??قط از یه بازی الگوبرداری میکنن و اون هم دیابلوئه.معیار خوب بودن یه بازی توی این سبک مقایسه اش با دیابلوئه.دیابلو مثل استاندارد و مادر این سبک action rpg با دوربین ایزومتریک هستش.هیچ بازی توی این سبک با دیابلو قابل برابری نیست (شاید ??قط یه کم تورچ لایت نزدیکش باشه که تازه اونم در حد برابرش نیست)

[saeed kratos 8]

نقد بازی dragon age origins

 

 

سبک نقش ا??رینی

 

سازنده bioware

 

ناشر EA

 

سال عرضه 1388

 

پلت??رمها pc ps3 xbox36

 

 

بازی های نقش آ??رینی که برای PC عرضه می شوند، اصطلاحا به PC Style RPG معرو?? هستند و جزو آن دسته از بازی هایی هستند که طر??داران بی شماری را به خود اختصاص داده اند. سر آمد این بازی ها را می توان سری بازی های World of WarCraf دانست که دیگر به استاندارد بازی های نقش آ??رینی PC تبدیل شده است. انجام این بازی روی PC خیلی روان تر از کنسول ها است و به همین دلیل این سبک از بازی ها زیاد روی کنسول ها طر??دار ندارد. اما با عرضه بازی هایی مانند Demon’s Souls نگرش کلی نسبت به این بازی ها روی کنسول ها عوض شد. استودیوی بازی سازی BioWare سازنده بازی Mass Effect بازی نقش آ??رینی را در سبک PC Style RPG برای PC ،Xbox 360 و PS3 عرضه کرده است که Dragon Age: Origins نام دارد.

 

 

داستان:

 

داستان بازی مانند اکثر بازی های نقش آ??رینی روایت گر ماجراجویی قهرمانانی است که علیه تاریکی به مبارزه می پردازند. داستان بازی به شدت تمی حماسی دارد و صحنه های خشنی را هم به نمایش می گذارد. بازیکن از جایی ماجراجویی خود را آغاز می کند که شش شخصیت اصلی بازی خود را معر??ی می کنند و سرزمینی را که داستان بازی در آن جریان میابد را به دیدگاه خود برای بازیکن توصی?? می کنند. داستان بازی زمانی را در سرزمین Land of Ferelden روایت می کند که موجودی دیو مانند به نام Darkspawn قصد دارد به زودی آشوب بزرگی را به راه بیندازد. به همین دلیل شما مامور می شوید که خود را به گروه The Grey Wardens ملحق کنید. در کل وظی??ه شما این است که از سرزمین کهن خود در برابر تحدیدها محا??ظت کنید. با پیشر??ت شما در بازی بخش های بیشتری از داستان آشکار می شوند. البته شما باید بیش از 3 تا 4 ساعت بازی کنید تا بتوانید بخشی از داستان بازی را ب??همید. اما باید به این نکته هم اشاره کرد که داستان بازی بسیار زیبا روایت می شود.

 

 

گرا??یک:

 

گرا??یک بازی در سطح خوبی قرار دارد. البته با توجه به اینکه بازی های نقش آ??رینی به این سبک محیط های بسیار بزرگی را در بر می گیرند، گرا??یک بازی قابل قبول است. چرا که اگر گرا??یک بازی بهتر از این می شد، ممکن بود اجرای بازی در کنسول ها و شاید PCهای معمولی با مشکل مواجه شود. تمام اشیاء محیط به شکلی قابل قبول طراحی شده اند، اما جزئیات ??راوانی در آن ها دیده نمی شوند. اما طراحی شخصیت ها خیلی بهتر از سایر اجزای محیط انجام شده است و حداقل در این قسمت خود را برتر از بعضی از بازی ها نشان داده است. یکی دیگر از مسائلی که بیشتر در نسخه کنسولی این بازی دیده می شود تاخیر در پردازش با??ت های بازی است. البته این مسئله را می توان با نصب کردن بازی روی هادر برطر?? کرد.

 

 

موسیقی/صداگذاری:

 

صداگذاری بازی یکی از نقاط قوت آن به شمار می رود. موسیقی بسیار زیبایی در حین انجام بازی به گوش می رسد که کاملا با ??ضای آن همخوانی دارد. لازم به ذکر است که موسیقی بازی را آقای اینون زور (Inon Zur) آهنگ ساز بازی هایی مانند Prince of Persia 2008 و Fallout 3 به صورت کاملا ارکسترال ساخته است. یکی از نکات خوب بازی در قسمت صداگذاری این است که دیالوگ های بازی به شدت با احساس هستند و به خوبی این حس را به بازیکن انتقال می دهند. در بازی ا??راد زیادی حضور دارند که هر کدام از آن ها با لهجه های خاص خود صحبت می کنند. در کمتر بازی ای دیده شده است که این همه گویش های مختل?? در آن به کار ر??ته باشد.

 

 

گیم پلی:

 

گیم پلی بازی مانند اکثر بازی های نقش آ??رینی PC است. کنترل شخصیت بازی برای کسانی که این بازی را با PC انجام می دهند خیلی راحت و بدون مشکل است. اما برای کنسول ها کمی مشکل دارد و به راحتی PC نیست. بازی را هم می توان به صورت Real-Time و شبیه سبک نوبتی(Turn-Base) بازی کرد. با زدن دکمه Space می توانید سریعا به منوی ارتقا دسترسی پیدا کنید و در آنجا قدرت های خود را ا??زایش دهید. در بازی روش ها و زاویه دیدهای مختل??ی برای حرکت کردن قرار دارد. می توانید دوربین را به حالت سوم-شخص در بیاورید و یا می توانید با کلیک کردن موس حرکت کنید. درجه سختی بازی تاثیر زیادی در گیم پلی بازی ایجاد می کند. اختلا?? زیادی بین درجه سختی آسان با درجه سختی متوسط قرار دارد. اگر بازی را روی درجه سختی آسان به پایان برسانید، برای شروع کردن بازی روی درجه سختی متوسط با مشکل اساسی رو به رو خواهید شد. باید از اول در روند بازی خود تغییر ایجاد کنید تا بتوانید بازی را در این حالت پیش ببرید.

 

 

نتیجه گیری:

 

بازی Dragon Age: Origins یکی از بازی های نقش آ??رینی خواهد بود که بدون شک شما را ساعت ها پای بازی می نشاند. این بازی جذابیت های خاص خودش را دارد که حتما علاقه مندان به سبک نقش آ??رینی را به خود جذب می کند. اگر شما نیز دنبال بازی ای می گردید که برای اولین بار بتوانید سبک نقش آ??رینی را تجربه کنید، این بازی بهترین خواهد بود.

امتیاز نهایی 9.5/10

[saeed kratos 8]

نقد بازی guild wars 2

 

 

نام بازی:

Guild Wars

2

سازنده: Arena

net

ناشر:

NCsoft

سبک:

MMORPG

پلت??رم: PC

رده بندی سنی ESRB: جوانان (Teen)

 

 

پیش از عرضه‌ی این بازی این کمپانی بلیزارد بود که از ??روش بازی WoW سودهای ??راوانی می‌کرد اما یک تیم سازنده‌ی بی ادعا به نام

Arena Net

تمامی نقشه های بلیزارد را یکی پس از دیگر نقش بر آب کرد. بدون شک شما با بهترین و مجهز ترین MMOی تاریخ صنعت گیمینگ روبه‌رو هستید! و آن بازی چیزی نیست به جز GW2!

 

.:مقدمه:. استدیوی Arenanet بعد از کنسل کردن ساخت آخرین

Expansion Pack

Guild Wars1 ؛شروع به ساخت قسمت دوم این بازی نمودند که به بازیبازان نوید یک بازی کامل در سبک MMORPG را داد. Arena net در قسمت دوم بازی Guild wars نیز سرور این بازی می‌باشد. البته با امنیتی به مراتب بیشتر برای جذب مخاطب بیشتر. ساخت بازی گیلد واز ۲ از سال ۲۰۰۷ شروع شد و با توجه به دموها و تریلرهای ارائه شده از این بازی، به نظر می آید که تاریخ انتشار آن زمانی در اواخر ۲۰۱۱ و یا ۲۰۱۲ باشد.

در قسمت اول گیلد وارز، دزدیده شدن اکانت بازیبازان که توسط هکرها و دزدان اینترنتی برای ??روش پول داخل بازی دزدیده می شد، برای سازندگان بازی معضلی جدی و بسیار بزرگ بود. مهم ترین دلیل مو??قیت کمتر نسخه ی پیشین نیز می تواند همین مسئله و چالش بزرگ باشد زیرا در برخی موارد هکرها کاراکترهایی که برای ارتقای آنان بازیبازان ده ها ساعت یا بهتر است بگوییم صد ها ساعت را پای سیستم می گذراندن را پاک می کردند که به خاطر وجود نداشتن امکان ریکاوری (

Recovery

) اطلاعات که یکی از بزرگترین مشکلات سرور Arena net بود، بازیبازان بخت برگشته چاره ای جز ترک این بازی برای همیشه را نداشتند.

ArenaNet در این بازی هد??ی بزرگ دارد. مطمئنا سازندگان قصد دارند هر نقصی که در بازی های آنلاین وجود دارد را با دقت ??راوان ر??ع کنند تا بازی ای بدون نقص ارائه دهد که لایق به مبارزه دعوت کردن شاهکار های MMO همچون

World of Warcraft

باشد. این بازی که در یک کلام در سبک خود بی نظیر است، به مدت ۷ سال که در دست تولید می باشد. به درستی که عنوان شاهکار لایق این بازی است. پس بهتر است بگوییم شکستی سنگین برای بلیزارد!

===========================================

.:داستان:.

«هر آنچه از یک بازی MMO انتظار دارید»

در Guild Wars 2 شخصیت و کاراکتر های شما و دوستانتان داستانی مت??اوت را دنبال خواهند کرد، این داستان به تصمیماتی که در طول بازی میگیرید بستگی دارد. در طول رسیدن به هد??ی که برای شخصیتتان قرار داده‌اید مراحلی جدید و بسیار لذت بخش و معتاد کننده را تجربه خواهید کرد. مسلما مت??اوت بودن داستان هر شخصیتی که می‌سازید باعث می‌شود تا شما همیشه این موضوع به دغدغه ای برای شما تبدیل شود که بتوانید اکثر داستان هایی که شخصیت های مت??اوت در نژاد های مت??اوت و با قابلیت های مت??اوت دارند را تجربه کنید. برای شروع بازی، باید برای خود قهرمانی بسازید تا او را در بازی کنترل کنید؛ جالب است اگر بدانید که می‌توانید بیوگرا??ی شخصیت خودتان را نیز در بازی قرار دهید! سوالات بسیاری از شما درباره ی شخصیتی که می‌سازید پرسیده می‌شود که در گ??تگو های بین شما و NPC ها تاثیر به سزایی دارد. این جواب هایی که شما درباره ی کاراکترتان به بازی می‌دهید، مستقیما بر روی داستان کاراکترتان تاثیر گذار خواهند بود. ترکیباتی مت??اوتی بین تمام نژاد ها و کلاس ها در بازی GW2 وجود دارد که در حال حاضر ۷,۰۴۷ از این ترکیبات شناخته شده اند.

هر بازیباز به اندازه‌ی یک چهارم شهری که نژادش در آن سکونت دارد را در کنترل خود می‌بیند که ظاهرش متناسب با انتخابات که در طول بازی انجام می‌دهید ور مخصوصا ر??تار شما با سایر NPCها تغییر می‌کند. بد نیست برای آشنا شدن بیشتر با این بازی و پی بردن به داستان نژاد شخصیت شما نگاهی به نژاد های این بازی بیندازیم:

-Asura: شخصیت هایی که با این نژاد می سازید ممکن است جسته ای کوچک تر از آنچه می تواند در سرزمینی به نام Tyria که در گوشه و کنارش گروه ها و نژاد ها با هم در حال پیکار برای پیروزی هستند، داشته باشند؛ اما به اطمینان می‌توان گ??ت که در سحر و جادو کسی نمی تواند خود را بالاتر از آنان حتی تصور کند. این نژاد با تکیه بر هوش بسیار بالای خود برای ابداع جادو ها از این هوش ??وق العاده بهره می‌برد. ساکنان سرزمین معتقدند که آن ها باید با است??اده صحیح از قدرت و مخصوصا هوش بالایشان ??رمانروایی کنند. Asura

 

-Sylvari: شاید این نژاد عجیب ترین نژاد در بازی باشد. داستان جالبی از گذشته ی این نژاد وجود دارد و آن این است که مدت ها پیش سربازی خسته و از جنگ برگشته و یا احتمالا ??رار کرده(!)دانه ای از گیاهی ناشناخته و عجیب را در اعماق جنگل Maguuma Jungle کاشت. سالیان سال و قرن ها گذشت و این گیاه به حیات خود در آن جنگل ادامه داد و رشد این گیاه عجیب در حدی بود که ریشه هایش تمام جنگل را پوشانده بود و کل جنگل را در چنگال خود اسیر کرده بود، ۲۵ سال پیش از شروع خط داستانی این بازی، درخت بالاخره شکو??ه زد و موجودی که بعد ها Sylvari نام گذاری شد از آن بیرون آمد. آنان چشمانی عریض دارند و به دنبال تثبیت خود در این جهان هستند.

-Charr: نژادی پر از امید و اعتماد به ن??س و با پشتکاری باور نکردنی که در مبارزه ها حر?? اول و آخر را می‌زنند. هیچ مانعی نمی تواند آنها را از رسیدن به هد?? والایی که برای قوم خود دارند باز دارد. آنها از شکست، ظلم نژاد های دیگر و ??رمانروایان ظالم و جنگ های بی شماری که در آنها حضور داشته اند، جان سالم به در برده اند. آنها پس از هر شکست در جنگ بلا??اصله با تجدید قوا قلمرو های خود را که اکنون به دست دشمن تسخیر شده را به سرعت پس می گیرند در عرض مدت خیلی کوتاهی با ساخت و ساز خانه ها و ساختمان های کلیدی برای اداره ی آن بخش و محا??ظت از آن، دوباره شهر خود را بازسازی می کنند و زندگی را باری دیگر در آن بخش از سرزمین خود جاری می کنند. این نژاد قدرتمندترین سلاح در سرزمین Tryia را دارا می‌باشند و به دلیل اختلا?? میان مردمشان، به چالش کشیده شده اند.

- Norn: Norn ها شجاع ترین و بی رحم ترین نژاد این بازی هستند. Nornها موجوداتی هستند که علاقه ای به تبعیت از ??رد یا گروه خاصی ندارند و از کسی تبعیت نمی کنند. محل زندگی آنها کوه ها و غار های بیشمار بازی است، پس در هر جایی از نقشه احتمال حضورشان می رود. در باطن خود روحی وحشی دارند و هر کاری را که مایل باشند در طول بازی انجام می‌دهند و کسی که به این امر اعتراض کند را به وحشیانه ترین شکل ممکن در هم می‌کوبند. در کل و با همه‌ی وحشیانه‌گری هایشان نژادی دوست داشتنی هستند و بازیبازانی که این مژاد را برای شخصیت خود انتخاب می‌کنند به هیچ وجه از این انتخابشان ناامید نمی‌شوند. آنها در اتحاد بهترین‌اند و دشمنان خود را به بدترین شکل ممکن می کشند!

-Human: می‌رسیم به انسان ها…انسان های این سرزمین -که Tryia نام دارد- همیشه برای جنگیدن آماده هستند تا از ارزش های خود د??ع کنند. متاس??انه ۳قرنی می‌شود که مقدار قابل توجهی از قلمروی خود را از دست داده اند. دشمنان سالهاست که آن ها را در ??شار زیادی قرار داده‌اند. ح??ظ بزرگترین شهر آن ها که

Divinity

’s Reach نام دارد یکی از بزرگترین اهدا?? آنان است که به عنوان منبع امید برای مردم آن ها می باشد. ولی به لط?? استقامت و همبستگی انسان ها و به خصوص غرورشان، نژاد انسان زنده مانده است و انسان ها در این سرزمین با توجه به ضعی?? شدنشان نسبت به گذشته همچنان یکی از قدرت های برتر اند و هنوز ن??س می‌کشند و به خود قول داده اند که تا آخرین ن??س های عمرشان، از سرزمین هایی که برایشان باقی مانده د??اع کنند و در تلاش برای ح??ظ روح والا مقام انسانیت -که قرن هاست در آن ها وجود دارد ولی رو به ضع?? و کاستی است-هستند.

 

 

.:گیم پلی:.

«اخطار: ترک کردن بازی بسیار سخت تر از تجربه ی آن است!»

 

در GW2 آنقدر غرق در ماجراجویی می‌شوید که لحظه‌ای از انجام بازی احساس تکراری بودن و خستگی به شما دست نخواهد داد. استخوان بندی بازی های MMORPG شامل ا??زایش سطح تجربه (که در بیشتر بازی‌ها XP خوانده می‌شود)، جمع آوری تجهیزات و مبارزه با دیگر بازیبازان حاضر در بازی می‌باشد. تا به امروز در این سبک بازی‌ها از سیستمی کلیشه‌ای برای این سبک که در مرحله‌ی اول بازیباز از یک NPC ساکن در بازی ماموریتی دریا??ت می‌کرد و بعد از پیمودن مسیری طولانی به محل ماموریت می‌رسید و آن را انجام می‌داد و باز هم همان مسیری که در ابتدا پیموده بود را طی می‌کرد تا به همان NPC برسد و پایان ماموریت خود را اعلام کند و جایزه و XP خود را دریا??ت کند.

گیم پلی شامل جنب و جوش مداوم بازیباز، تصمیم گیری سریع برای د??اع کردن و دور کردن بدن کرکتر خود از ضربات دشمنان، ضربه زدن و ترکیب کمبو‌های مختل?? می‌باشد. در بازی برای مبارزه، شما به ده قدرت مخصوص خود محدود می‌شوید، به طور کلی Skill

Slot

ها در این بازی به این صورت است که ۵ تا از این Slot ها توسط خود بازیباز کنترل می‌شود و ۵ تای باقیمانده آن توسط کلاس و اسلحه ای که است??اده می کند، انتخاب می شود.‌ به طور مثال بازیبازانی که شخصیتشان را در کلاس واریور قرار داده‌اند (Warrior) ، همیشه ۵ اسکیل اول ثابت خواهند بود و درست همانی است که بازیبازان دیگر در این کلاس از آن بهره خواهند برد و تغییر نخواهد کرد و ۵ تای باقیمانده این Slot ها به آیتم‌های موجود در بازی مانند آیتمی که جان شخصیت شما را به حالت اولیه(پر) برمی‌گرداند و… این Skill Slot ها توسط خود بازیباز کنترل می‌شوند. اسکیل ها -که به نوعی سلاح بازی هستند که بیشترین میزان Damage را بر سر دشمنان وارد می‌کنند- در این بازی می توانند با هم ترکیب شوند و یک ضربات Combo را به وجود بیاورند. گیم‌پلی بازی بسیار درگیر کننده و سریع می‌باشد. دل کندن از این بازی به این سادگی‌ها که به نظر می‌رسد نیست! Skill

bar

 

سازندگان سیستمی جدید را به بازی اضا??ه کرده‌اند که به بازیبازان این اجازه را می‌دهد که گروه هایی تشکیل دهند که اعضایش در لول (Level) بالاتری نسبت به خود بازیباز باشند. گروه می تواند بدون هیچ مشکلی با همدیگر به ماجراجویی بپردازند، که به لط?? این سیستم جدید و نداشتن محدودیت لول بندی بازیبازان در تشکیل دادن یک گروه، ماجراجویی در GW2 مت??اوت تر خواهد بود. این بازی به کار های ان??رادی بازیباز نیز توجه زیادی شده و اکثر کار هایی که با گروه خود می‌توانید انجام می‌دهید، ان??رادی هم قابل انجام می باشند؛ ولی تمام ماموریت های را نمی‌توانید به تنهایی انجام دهید و برای انجامشان تشکیل یک گروه الزامی می‌باشد. عنوان GW2 ویژگی‌های بسیاری را در دل خود جای داده است. یک از این ویژگی‌های برتر که بازی را از سایر عناوین هم سبک جدا می‌کند نبود

Quest

به طور معمول برای انجام ماموریت است، پس هرگز الزامی نیست که برای گر??تن یک ماموریت به سراغ یکی از NPCهای بازی بروید و یک از او ماموریتی را دریا??ت کرده و پس از انجام ماموریت، خبر آن را به دهنده‌ی ماموریت برسانید. بنابراین ات??اقات بازی را هنگامی که در حال وقوع هستند می‌بینید. این ویژگی

Dynamic Event

نام دارد که برحق به سایر بازی‌سازان مدعی این سبک نشان داده است که با تقلید و تکرار یک گیم‌پلی مو??ق نمی‌توان بازی‌ای ساخت که چنین در بین بازیبازان بلوا به پا کند! ??رض کنید در حال گشت و گذار در منطقه‌ی خود هستید؛ ناگهان ات??اقی جلوی چشم شما در حال به وقوع پیوستن است در این حالت یک پیغامی که حاوی هشداری‌ست که به شما می‌گوید که شما نزدیک یکی از این رویداد ها هستید. جالب است بدانید که یک DE می تواند تا ۲۰ مرحله و ساعت‌ها ادامه پیدا کند! خیال‌پردازی درباره‌ی آسان بودن رد کردن این ماموریت‌ها را به ??راموشی بسپارید! زیرا برای رد کردن یک مرحله و ر??تن به مراحل بعدی، چیزی بیشتر از ه??ت‌خان رستم را باید طی کنید! پس به این سادگی نیست که شما به راحتی از مرحله ۱ به مرحله ۲ و بعد به مرحله ۳ بروید. همانطور که در جنگل‌های وسیع گشت و گذار می‌کنید، ناگهان ماموریتی به روی ص??حه نمایش داده می‌شود. برای مثال محل زندگی چندین NPC که در جنگل واقع است، توسط گروهی از حیوانات مورد حمله قرار گر??ته…پس از کش و قوس های ??راوان از معرکه جان سالم به در می‌برید و مردم را نجات می‌دهید. یکی از حیوانات مجروح‌ در حال ??رار است. به دنبال او می‌روید که با سردسته‌ی اشرار مهاجم مواجه می‌شوید. مسلما وقت بسیاری و انرژی زیادی می‌برد که او را شکست دهید؛ ولی این پایان کار نیست! خیلی مواقع برای اینکه دیگر این اشرار به سراغتان نیایند مجبورید با کسانی که به این موجودات ??رمان می‌دهند هم دست و پنجه نرم کنید! البته این تا حدودی انتخابی اجتناب ناپذیر است، زیرا با این اعمال شما مسلما ا??رادی هستند که به خون شما تشنه گشته اند! خوشبختانه در مبارزات تنها نخواهید بود؛ در هر زمانی دوستان شما و دیگر بازیبازان می‌توانند به کمک شما بیایند. نگران دریا??ت XP نباشید! زیرا هر شخص میزان تجربه (Experience) خود را جداگانه کسب می‌کند و همین‌طور تجهیزاتی متناسب با سطح تجربه خود دریا??ت می‌کند. سازندگان بازی صراحتا گ??ته‌اند که این رویداد ها یعنی DEها به شکلی است که بعد اینکه به پایان رسیدند و ماموریت شما تمام شد، پس از ماه ها و سالها و ساعت‌ها بعد دوباره این DE ها می توانند به حالت اول برگردند. این رویداد ها حتی روی سرزمین Tyria هم تاثیر گذار خواهند بود و اگر شما یا هم‌گروهی‌هایتان جلوی پیشر??ت دشمنتان را نگیرید آن ها می توانند جهان را به تصر?? خود دربیاورند که این امر باعث باخت راحت شما و در یک کلام Game Over شدن شما می‌شود هرچند در بازی هنوز زنده‌ خواهید بود. در مبارزات شما با دیگر گروه ها عوامل زیادی تاثیر مستقیم و یا غیرمستقیم دارند برای مثال روز و شب بودن و لول بازیبازان و طرز بهره بردن شما از محیطی نسبتا تخریب پذیر هم می توانند بر روی ات??اق ا??تادن این رویداد ها تاثیر گذار باشند.

 

 

انجام هر عملی در بازی، پاداش خودش را دارد، همین امر باعث همکاری بیشتر بین بازیبازان می‌شود. این حس لذت بازی کردن را چندین برابر می‌کند. برخلا?? بیش‌تر عناوین هم سبک، هد?? بازی، رسیدن به آخرین سطح تجربه در کمترین زمان نیست. هد??، لذت بردن از محتویات بازی هست. شما برای هر کاری که می‌کنید میزان XP‌ای مشخص کسب می‌کنید. ویژگی های ناب بازی در این خلاصه نمی‌شود؛ همه بازیبازانی که بازی GW2 را تجربه می‌کنند، می‌توانند به طور همزمان نقش Tank (دریا??ت ضربات مهاجم)، ضربه زننده یا DPS و یا پزشک گروه یعنی

Healer

را بازی کنند. این مهارت بازیباز می‌باشد که بداند کی و کجا از این قدرت ها است??اده کند و تیم خود را از مرگی حتمی نجات دهد!

بازی GW2 دارای بخش مبارزه جذابی که در آنها با بازیبازان دیگر وارد مبارزه می‌شوید، می‌باشد. ویژگی اصلی و کلیدی این بخش از بازی آن است که با وارد شدن به ‌این میدان جنگ‌ها، در هر سطح تجربه یا لولی که باشید، به آخرین سطح تجربه یا لول -یعنی لول ۸۰ که رسیدن به آن بسیار مشکل است-، ارتقا می‌یابید. اینجاست که برتری یکی بر دیگری با توجه به روش بازی وی معلوم می‌شود. در بخش مبارزه بر علیه دیگر بازیباز‌ها و یا همان PvP، شما درون میدان‌های جنگی قرار می‌گیرید که هد?? اصلی آن‌ها تسخیر نقطه‌ای می‌باشد. هر چند چنین ایده‌ای جدید نیست، اما گیم پلی بسیار زیبا و درگیر کننده و زیبای بازی، هیچ وقت بازی را برای شما تکراری نمی‌کند.

بخش‌های دیگر گیم‌پلی بازی World Events و World Vs World نام دارند. بخش World Events شامل رویدادهای بزرگی می‌شوند که در زمان‌های خاص در مناطق مختل?? بازی روی می‌دهند. برای مثال موجودی غول‌پیکر مانند یک اژدها به منظقه‌ای از Tyria حمله می‌کند؛ حال شمایید و گروهتان و یک اژدها! بخش دیگر و یا همان مبارزات World Vs World که شامل مبارزه‌ای همزمان بین صدها ن??ر می‌شود. روش بازی‌کردن در این بخش بدین گونه است که گروهی از هر سرور بازی انتخاب می‌شوند و در محیطی بسیار بزرگ به مبارزه با یکدیگر می‌پردازند. در این مبارزه باید ساختمان‌های مختل?? در نقشه را تصر?? کنید و بازیبازان سرور دشمن را به زانو دربیاورید! این است معنای واقعی یک بازی معتاد کننده…کا??یست امتحان کنید! البته همکاری بین اعضای گروه واقعا لازم است مخصوصا در این بخش؛ زیرا اعضای یک سرور باید به گروه‌های مختل??ی تقسیم شوند، سپس گروهی قلعه‌ای را تصر?? کنند و گروهی به دنبال رساندن مواد اولیه مناسب به قلعه باشند تا بتوانند سلاح‌های د??اعی برای د??اع از خود و قلعه و سلاح های خود را تعمیر کنند یا سلاحی با درصد مو??قیت بیشتر در مبارزات را بسازند.

کنترل شخصیت بازی در بازی GW2 بسیار مدل پیشر??ته تری نسبت به بازی‌های هم‌سبک این بازی می‌باشد. می‌توانید شنا کنید، روی زمین سر بخورید، بپرید و ده‌ها طرز حرکت دیگر در این بازی مطمئنا نظر هر بازیبازی را به سوی خود جلب می‌کند مخصوصا اگر بازیباز با این‌گونه بازی ها آشنایی داشته باشد. اما بد نیست اشاره‌ای هر چند کوتاه و سطحی به یکی از ویژگی های زیبا و قابل ستایش این عنوان داشته باشیم؛ شما در این عنوان شاید صحنه های پلت??رمینگ -مطمئنا نه در سطح بازی‌هایی همچون AC و PoP و مانند آنها- هستید که بسیار جالب بوده و توسط منتقدان سایت‌هایی چون گیم‌اسپات از آن به عنوان یکی از شیرین‌ترین لحظه‌های بازی‌های MMO نام برده شده است. شما همچنین این قابلیت را دارید که هنگام حرکت کردن در ??ضای بازی هم زمان هم با دشمنان مبارزه کنید هم طوری حرکت کنید که کمترین ضربات را بخورید یعنی در طول مبارزات می‌توانید از اسکیل های خود است??اده کنید. سازندگان در این‌باره گ??ته‌اند که اگر شما هنگام پرش یا حرکت کردن از اسکیل (Skill)های خود است??اده کنید، کراکترتان با حالتی مت??اوت از حالت عادی آن را اجرا می‌کند.

وقتی به اصطلاح بازیبازان خون و جانتان تمام می‌شود شخصیت شما هنوز به طور کامل نمرده است و وارد حالت Downed State می‌شود و شما در این حالت همچنان می توانید از ۴ اسکیل مخصوص این وضعیت است??اده کنید. راه برگشتن به بازی کشتن یک دشمن است آن هم در این حالت! مطمئن باشید این کار اصلا آسان نخواهد بود و نیاز به تمرین و تکرار دارد تا نحوه‌ی انجامش را یاد بگیرید. حال اگر مو??ق نشوید که دشمنی را در مدت زمانی تعیین شده توسط خود بازی، از پای بندازید و او را از جریان بازی محو کنید، در یک کلام، خواهید مرد! انتظار یک بازی آسان را نداشته باشید! مطمئنا این بازی برای خود MMO بازها هم مشکل خواهد بود در ساعات اولیه ولی آن هنگامی که با محیط و آب و هوای بازی آشنا شدید دیگر دل کندن از آن جنگی عظیم با دیو اعتیاد به بازی را می‌طلبد که هر ثانیه شما را به بازی وابسته‌تر می‌کند! ولی با این حال نگران مردن در این بازی نباشید، به نظر بسیاری از منتقدان این بخش از بازی تشویقی‌ست برای تشکیل گروه و کار گروهی چون وقتی در این حال هستید بازیبازان دیگر می توانند به شما کمک کنند تا دوباره به جریان بازی برگردید. حال اگر نه کسی پیش شما بود و همچنین توانایی کشتن یکی از ا??راد دشمن را ندارید، به اجبار به نزدیکترین مکانی که Portalاش را ??عال نموده‌اید بروید تا دوباره زنده شوید و به بازی کردن ادامه دهید. اما این نکته را به یاد بسپارید که با هربار زمین ا??تادن شما و ورود شما به حالت DS، امتیازی من??ی دریا??ت خواهید کرد که باعث می شود د??عه بعدی که به زمین می‌ا??تید، جان کمتری نسبت به د??عات قبلی داشته باشید -تقریبا یک چهارم جان شما کم می‌شود-. پس باید مراقب باشید که در عرض چند دقیقه اگر ۴ بار به زمین بیا??تید، دیگر بدون اینکه به وضعیت Downed State بروید، خواهید مرد.

اسلحه ها به ۴ دسته تقسیم شده اند:

۱ – سلاح های یک دستی : تبر، خنجر، گرز، ت??نگ کلت مانند، شمشیر و عصای سلطنتی

۲ – اسلحه های دو دستی : شمشیر بزرگ، چکش، تیروکمان بلند و کوتاه،نوعی ت??نگ تک تیراندازی و چوب بلند

۴ – اسلحه های زیر آب : عصای ۳ دندانه، ت??نگ زیر آب و نیزه

۳ – اسلحه های خاص : سپر، مشعل و موارد این‌چنینی Guild Wars 2

 

هیچ یک از کلاس ها نمی‌توانند از تمام اسلحه‌ها است??اده کنند ولی هر کدامشان چندین اسلحه برای انتخاب خواهند داشت. حال زمان آن رسیده است که نگاهی به کلاس‌های بازی بیندازیم:

- Warrior: Warriorها همانطور که می‌توان از نامشان ??همید، در است??اده از سلاح های سرد تواناترین ا??رادی هستند و در جنگ‌ها حر?? اول و آخر را می‌زنند. سرعت، قدرت، استقامت و زره های سنگین تکیه می کنند تا از ویژگی‌های بارز آنان است. آن‌ها همچنین قادرند می‌توانند از ضربات پست سر هم است??اده نمایند

-Ranger: آن‌ها از چشمانی دقیق و بازوانی قدرتمند بهره می‌برند. بهره بردن از این ویژگی ها باعث شده تا بتوانند با کمک تیروکمانی که در دست دارند از مسا??ت هایی دور دشمنان را هد?? گر??ته و به زانو در بیاورند. Ranger ها همچنین می‌توانند از حیوانات اهلی هم برای پرت کردن حواس دشمنان است??اده کند تا آنان را تقریبا مخ??یانه بکشند. است??اده از نقاط ضع?? دشمنان بر علیه خودشان از دیگر ویژگی‌های بارز مبارزین این کلاس می‌باشد.

-Necromancer: توانایی است??اده از نیروهای ??را تصور تاریکی برای زنده کردن مردگان و کشته شدگان، است??اده از روح دشمنان بر علیه خودشان یا دشمنان دیگر و آشامیدن خون دشمن تن هر بازیبازی را هنگام رویارویی با ا??راد این کلاس را از ترس می‌لرزاند. آن ها می توانند یاران کشته شده‌ی گروه خود را زنده کنند تا ارتشی قدرتمند تر از دشمنان خود پذیرایی کنند.

-Elementalist: Elementalist ها از نیرو های طبیعی‌ای مثل آتش، هوا، زمین و آب برای کشتن دشمن است??اده می‌کنند. مبارزه در راه دور از تخصص‌های ا??راد موجود در این کلاس می‌باشد. هرچقدر در مبارزه از راه دور قدرتمند هستند، در مبارزه تن به تن ضعی?? هستند.

-

Guardian

: محا??ظان گروه. آن‌ها از سلاح های دو دستی است??اده می‌کنند.

-Thief: بسیار مورد توجه ا??رادی که با بازی های به سبک مخ??ی کاری علاقه دارند. Thief ها در مبارزه های تن به تن خطرناک و هوشمند عمل می‌کنند. البته به راحتی خون خود را از دست می‌دهند ولی سرعت بالای آنها به راحتی باعث می‌شود که این ضع?? را به ??راموشی بسپارید. پنهان شدن در سایه‌ها ، در آسمان ها و دزدیدن ابزار یا آیتم های دشمن مقابل خود از ویژگی های این کلاس می‌باشد. در یک کلام مخ??ی کاری در سرزمین Tyria چیزی لذت بخش‌تر از نمونه های مشابه در بازی‌های دیگر است!

-

Engineer

: Engineer ها در مبارزه با است??اده از ابزار آلات مکانیکی تبحر خاصی دارند، از ویژگی‌های این کلاس آن است که آن‌ها این توانایی را دارند که با است??اده از سلاح های ??عال شونده مثل Torrent ها کنترل یک منطقه را به دست آورند، از دوستان خود محا??ظت کنند یا اینکه یک منطقه را با مین بپوشانند و از بمب و نارنجک است??اده کنند. هر گروهی به چندین Engineer نیاز دارد! مطمئنا ترکیب این کلاس با کلاس Thief بسیار گروهی خطرناک را تشکیل خواهد داد.

-Mesmer: جادوگران Tyria! آن‌ها از جادوهای بسیاری است??اده می‌کنند. گیج کردن دشمن یکی از مورد علاقه‌ترین کار های این کلاس است. اعضای این کلاس متاس??انه در مبارزه های نزدیک ضع?? بزرگی دارند. ولی از راه دور بسیار قابل تحسین می‌باشند.

همچنین شغل‌های مختل??ی در این عنوان وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم:

۱ – Weaponsmith : اسلحه‌های سرد مانند شمشیر را می سازد.

۲ –

Huntsman

: اسلحه های راه دور مثل تیروکمان و ت??نگ را می سازد.

۳ – Articer : اسلحه های جادویی تولید می کند.

۴ – Armorsmith : زره های سنگین مخصوص نبرد‌های سخت را می سازد.

۵ – Leatherworker : زره هایی با وزن و کی??یتی معمولی می‌سازد که مناسب ا??رادی است که کمتر به طور مستقیم وارد جنگ می‌شوند.

۶ –

Tailor

: خیاط بازی که علاوه بر دوخت لباس زره هایی با وزن کم را هم می‌سازد که سرعت بازیباز را کمتر کاهش می‌دهد.

۷ – Jewelcrafter : جواهراتی مثل حلقه و گردنبند می سازد.

۸ –

Cook

: همان آشپز که غذاهایی پخت می‌کند که توانایی های بازیبازان را برای مدتی کوتاه ارتقا می دهد. کارکتری در نژاد Human و سبک Guardian

 

.:گرا??یک:.

«تابلوی نقاشی!»

 

گرا??یک در این سبک کم کم به کم اهمیت ترین بخش این گونه بازی ها تبدیل گشته بود. اما سازندگان GW2 گرا??یک را ??دای ??روش بیشتر در کشورهایی که از سرعت اینترنت کم و مشکلات این چنینی برخوردار هستند نکردند که علاوه بر اینکه ریسکی بزرگ است و خطرناک بسیار قابل ستایش است که کی??یت را ??دای پول نکرده‌اند (حداقل در این مورد). بر روی تمامی جزئیات به خوبی کار شده و حتی ساده‌ترین منظره‌ها و محیط‌ها هم به خوبی در سرزمین Tyria قرار گر??ته اند. سازندگان از موتور گرا??یکی جدیدی که برای این بازی در نظر گر??ته بودند که خوشبختانه از موتورشان به خوبی است??اده کرده اند و محیط هایی زیبا را خلق نموده اند که به وسیله

Vista point

ها به خوبی این ویژگی بازی را به رخ حری??ان کشیده‌اند. به طور کلی کی??یت با??ت ها در بازی بسیار مناسب می‌باشد و نباید از بازی هایی در این سبک انتظارات بیشتری داشت ??راموش نکنید که سبک این بازی MMO است و باید آن را آنلاین بازی کنید!

==========================================

.:صداگذاری:.

«مرور خاطرات بازی‌های دیگر در موسیقی این بازی»

برای صداگذاری بازی هم از صداگذاران نام آشنایی است??اده گشته برای مثال صدای زیبا و دلنشین Drake در سری معرو?? انحصاری Uncharted از یاد و خاطر بازیبازانی که PS3 دارند هرگز ??راموش نخواهد شد؛ بله، نولان نورث (Nolan

North

) هم در صدا گذاری این بازی نقشی دارد. بر خلا?? بیشتر بازی‌های مشابه تمام Hero ها در طول بازی دیالوگ دارند. همچنین موسیقی بازی توسط Jeremy Soul سراینده و آهنگ ساز سری

Elder Scrolls

ساخته شده که از همین حالا مطمئنا به زیبایی های آن پی برده اید!

 

.:جمع بندی:.

«رقیبی سخت برای Blizzard»

 

در کلام آخر، در دنیای MMORPG ها، Guild Wars 2 جایگاهی ??راتر از یک بازی معمولی دارد. ??قط کا??یست بازی را به طور اورجینال خریداری کنید و برای همیشه از آن لذت ببرید چون به هیچ وجه گیم پلی آن محدود به چند ساعت نمی‌شود! ??قط باید مراقب باشید که اعتیاد به آن پیدا نکنید! زیرا بازی به شدت اعتیاد آور است و هنگام بازی کردن گذر زمان را ??راموش نخواهید کرد! بازی‌ای که بازیسازانش تمامی‌قول‌ها و وعدوه‌های خود را عملی و انتظارات طر??داران خود را برطر?? کردند و حتی می‌توان گ??ت چیزی بیشتر از آن را نیز به آن‌ها تحویل دادند. دنیایی بسیار زیبا همراه با گیم پلی بی نظیر، موسیقی‌ای به یاد ماندنی و تجربه‌ی دوباره‌ی صدای های آشنا و هزاران ویژگی بارز که بعد از مدت ها به حکمرانی بازی‌های سری World of Warcraft پایان داد و بالاخره استدیویی توانست Blizzard بزرگ را از پای درآورد و از آن سبقت بگیرد! حتما این بازی را امتحان کنید…بدون شک یکی از برترین‌های سال ۲۰۱۲ میلادی و ۱۳۹۱ شمسی این بازی بود.

 

.:نمونه‌ای از مهم ترین امتیازات بازی:.

 

Eurogamer

Italy

: 100/100

Cheat

Code Central: 94/100

Ten Ton Hammer: 94/100

Gameblog.fr: 90/100

IGN: 9

Gamespot: 9

 

 

.:امتیاز بازی:.

داستان: ۳۹/۴۰

گیم پلی: ۴۰/۴۰

گرا??یک: ۳۹/۴۰

صدا گذاری: ۳۹/۴۰

امتیاز نهایی: ۳۹/۴۰

[h=3] امتیاز جهانی 9.1/10[/h]

منبع گیم??ا

[saeedtvn 1]

بازی dragon age2 چه جور بازیه جالبه؟

[saeed kratos 8]

بازی dragon age2 چه جور بازیه جالبه؟

خیلی بازی خوب و زیبایی هستش.البته به نظر من شماره ی یکش بهتر از دو بود ولی خب هر دو جزو rpg های عالی هستن.

[saeed kratos 8]

[h=1]نغمه های قدرت مند اژدها / نقد و بررسی Dragon Crown[/h]

استدیو پیر و کهنه کار ATLUS در نسل ه??تم نیز با تمامی تجارب خود در بخش سرگرمی پایه گذار خاطرات شیرینی همچون گذشته بود و هست ، نمونه این توصی?? در بازی جذابی همچون کاترین قابل مشاهده است و مثال بارزی دیگر از انچه گ??تیم بازی تازه منتشر شده ی تاج اژدها می باشد که توسط Atlus با همکاری استدیو

Vanilla

ware

ساخته شده است که عنوانی شگر?? در سبک و سیاق خود به شمار امده و ما در ادامه با نقد و بررسی این عنوان جذاب خدمت شما هستیم . خواهش مندیم با ما همراه باشید .

 

نقد و بررسی بازیDragon Crown

 

تاج و تختی که عاقبتش چنین باشد ! وی چه چیزی را از دست داده و به چه چیزی روی اورده ، تنها جادو و قدرت می تواند او را سر و پا نگه دارد .

 

[h=4]گام به گام با انچه که گذشت . [/h]

بازی تاج اژدها پروژه ای نسبتا گران قیمتی به شمار می آید ، این بازی در برگیرنده 100 میلیون ین میباشد (مبلغی حدود یک ملیون دلار ) و اولین نماش خود را در سال 2011 در نماشگاه E3 همان سال بر جای گذاشت و نشان داد که یک بازی به سبک بومی ژاپنی با ژانر و داستان اروپایی می باشد ، و از همان ابتدا در انحصار کنسول های خانگی و دستی سونی یعنی ps3 و psvita به شمار میر??ت . این بازی اولین تجربه ی HD دومین استدیو سازنده یعنی vinillaware می باشد که ما این شرکت را با بازی های

Odin Sphere , Muramasa: The Demon Blade در ps2 و wii میشناسیم . در واقع همین تجربه ی ناکا??ی این استدیو سازندگان را بر این وادار کرد که به تمامی حدس و گمان های منتقدان درباره ی نسخه های ps3 و psvita پایان دهند ، زیرا منتقدان بر این باور بوند که دو نسخه ی این کنسولی ت??اوت زیادی با هم دارند و سازندگان هم در همان ابتدا این نوید را دادند که چنین چیزی ات??اق نخواهد ا??تاد ، اما این طور که ما مشاهده کردیم در واقع این دو استدیو به وعده ی خود عمل نکرده اند . عنوان dragon crown بعد نمایش خود در E3 دگر خاموش ماند و ??قط از ان تریلر ها و اسکرین شات های کمی به بیرون درز کرد ، این بازی با سکوت خود به دنبال ??ریاد بلندی بود که در همین لحظه که من این نقد و بررسی را می نویسم به این امر مهم دست پیدا کرده است و ما امیدواریم بیش از پیش به مو??قیت دست یابد و برای هردو استدیو سازنده ارزوی ، مو??قیت و پیروزی در اینده را خواستاریم .

 

ایده ی ساخت بازی و چالش های ان .

 

کارگردان خوش ذوق و سلیقه ی این بازی یعنی

George

Kamitani از سیزده سال پیش ایده ساخت این عنوان را در سر می پرواند در واقع بعد از اتمام ساخت بازی Princess Crown به دست همین شخص ، تب و تاب ساخت تاج اژها برای جرجه شدت گر??ت ، اما تا به همین چند سال قبل این ??رد برای ساخت این عنوان خوش ساخت ، در گیر مشکلات متعددی بود ، از یک طر?? هیچ کس حمایت مالی از این مرد را ساپورت نمی کرد و استدیو های سازنده قدمی برای ساخت بر نمی داشتند تا به اینکه اقای Kamitani ایده ی بازی تاج اژدهارا پسندید و به ان مجال ن??س کشیدن را هدیه کرد ، Kamitani ??ردیست که سابقه ی کار با کپکام و بازی Dungeons & Dragons: Tower of Doom را دارد و به گ??ته ی خود ، همیشه ، یک بازی ماجرا جویی به سبک 2D را خواسته و مدام بر اینکه ژانر دو بعدی زنده زنده بماند پا ??شاری کرده است . در ادامه اقای Kashow Oda دست به حمایت بازی زدند ، زیرا ایشان احترام خاصی برای اقای Kamitani قائل بودند و ساخت ازی تاج اژدها برای ps3 و psvita کلید خورد و کار ساخت خود را شروع کرد . در اپریل 2012 شایعات دگر رسما به کار خود پایان دادند و اعلام شد این بازی برای دو کنسول خانگی و دستی سونی منتشر و حتی به کشورهای غربی با زبان انگلیشی صادر خواهد شد . این بازی در همان زمان با محتوای ویژه ، به پیش ??روش گذاشته شد .

تا به این جا ??قط شما را با این بازی و چالش های ان اشنا ساختیم و در ادامه به صورت ترتیبی دست به نقد و بررسی ان خواهیم زد ، امیدوارم از این مقاله نهایت است??اده را ببرید .

 

Dragon’s Crown

ارت باکس بازی دریک نگاه به ما گوش زد می کند با چه عنوانی در طر??یم ، گرچه بازی در ظاهر کوچک به نظر می رسد ، اما بازهم از قدرت و ثروت دنیای ??انتزی و ا??سانه ها صحبت های جالبی به میان می اید .

 

 

 

سازندگان : ATLUS . Vanillaware

ناشر : NIS

America

. ATLUS

کارگردان : George Kamitani

پلت??رم :

play station

3 . play

station vita

سبک : نقش ا??رینی ، اکشن . ماجرا جویی ( دو بعدی )

تاریخ انتشار : مرداد 92

مد بازی : تک ن??ره ا??لاین ، چند ن??ره انلاین .

بازی تاج اژدها ی بازی نقش ا??رینی ، ماجراجویی ، مبارزه ای می باشد که از سبک و سیاق 2D بهره مند است . این عنوان هماند دیگر بازیهای هم سبک خود بیشتر بر سرگرمی و گیم پلی خود تکیه می کند و لحظات جذابی را برای شما احیا کرده تا شما بازی کننده گرامی نهایت لذت از ان را ببرید . تاج اژدها از همه لحاظ بازی نسبتا نابی به شمار میرود که ما در ادامه با نقد خود در اثبات حر?? خود خواهیم کوشید .

داستان : سیر ترتیبی نقد را با سناریوی بازی اغاز میکنم : دنیای زیبا و ??انتزی بر جهان حاکم است ، جنگجویان و جادوگران بر تصاحب قدرت با یکدیگر مشغول به نبرد هستند ، در این مابین پادشاه به یک د??عه ناپدید میشود و قلمرو و تاج و تخت اژدها به خطر ا??تاده و موجودات پلید بر تصاحب قدرت ناباورانه ی آن ، شمشیر ها را از رو بسته اند ، حال در این تاریکی و یاس مبارزان این سرزمین ، خود را اماده کرده تا از مردم و تاج اژدهای خویش به د??اع بر خیزند و دشمن را در جای خود سرکوب کنند ، این دلاوران ا??صانه ای با اتحاد به مناطق مختل?? س??ر کرده تا با با پیدا کردن راه چاره ، قدرت خود را ا??زون کنند . همانطور که متوجه شدید داستان عنوان تاج اژدها با توجه به سبک بازی نسبتا جالب است و همینطور در روند بازی به زیبایی روایت میشود ، نحوه بازگو کردن این سناریو به صورت کات سین ها نبوده و سازندگان از یک گوینده خوش صدا و نقاشی های بسیار زیبا است??اده کرده اند ، و با توجه به دو بعدی این بازی و سبک ان این بهترین روش بوده است که سازندگان می توانستند انتخاب کنند ، علاوه بر این در چه کسی در این سبک به داستان اهمیت میدهد ، نتیجه ??وقالعاده بازی های شبیه به تاج اژدها ، گیم پلی و میزان سرگرم کنندگی ان هاست که این عنوان به شدت مو??ق ظاهر شده است .

گیم پلی : حال میرسیم به مهمترین قسمت بازی های رایانه ای و البته همانطور که میدانید بازی های 2D باید بیش تر از هر عنوانی در ان مو??ق عمل کنند . همانطور که میدانید Dragon Crown یک بازی نقش ا??رینی ماجرا جویی می باشد ، شما همانند بیشتر بازی های نقش ا??رینی ابتدا باید کاراکتر خو را شخصی سازی کنید ، در عنوان تاج اژدها شما نخست باید از بین شش کاراکتر که شامل جنگجو ، امازون ، ال?? ، جادوگر ، ساحره ، کوتوله یکی را انتخاب کرده و به سلیقه ی خود ان ها را چینش کنید ، و بعد از یک مرحله تمرینی با کاراکتر انتخاب شده وارد بازی بشوید . ( البته این نکته را باید در نظر گر??ت که شخصیت ها دارای گیم پلی و قدرت های و قابلیت های مختل??ی از جمله رزم و جادو و … هستند که در روند بازی ، سختی و اسان بودن مراحل تاثیر گذارند ) در ادامه که مرحله اشنایی با بازی را تکمیل کردید وارد قلمرو زیبای خود میشوید که شامل قلعه ها و ??روشگاه و ا??راد بسیار خاصی است و با توجه به راهنمایی و دستورات ما??وق های خود به مناطق دشمن س??ر میکنید تا با ان ها به ستیز پرداخته و قدرت های بیش تر برای پیروزی کسب کنید ، این س??رها به سرزمین های مخو?? و تاریک دارای خطرات و دشمنان بی شماری است که شما باید برای رسیدن به هد?? با ان ها مبارزه کرده و باس های آخر هر قسمت را شکست بدهید و گوهر و یا شخص گرانبها را با خود به قلمرو بیاورید . شما در نبرد با این دشمنان که تنوع به شدت بالایی دارند باید نهایت ابتکار و سرعت عمل را به خرج بدهید زیرا با سیر ترتیبی بازی شدت سختی ان ا??زایش یا??ته و اگر کاراکتری مناسب با بازی خود را انتخاب نکرده باشید سخت تر هم میشود ، زیرا شخصیت ها با قابلیت ها و سبک بازی شما به پیروزی اخر دست می یابند ، به طور مثال اگر با شخصیت ال?? بازی را انجام بدهید و از تیر و کمان نتوانید درست است??اده کنید به سرعت غزل خداحا??ظی را خوانده اید البته شخصیت ها دارای خط سلامتی و معجون ترمیم ان هستند و شما می توانید 9 بار و یا حتی بیشتر با توجه به ذخیره ی خود از دور خارج بشوید ولی اگر نتوانید شخصیت همسان خود را پیدا کنید به سرعت تارومار میشوید ، و نکته ی بدتر Level شخصیت ها است ، زیرا اگر با کاراکتر نا متناسب بازی کنید و بعد از چند مرحله ، در سختی بازی دست و پا بزنید ، نمیتوانید از شخصیت های دیگر است??اده کنید زیرا ان ها هنوز به level کا??ی دست نیا??ته اند و بازی به شدت سخت میشود ، از این سختی بد بازی بگذریم به قابلیت ها در این بازی زیبا می رسیم ، شما علاوه بر تکنیک های کاراکتر خود می توانید با توجه skill ان ها برای ان ها قابلیت و ??ن های رزمی جدید نیز ??راهم کنید ، شما با پول هایی که از دشمنانتان کشته شده خود دریا??ت کرده اید می توانید حلقه های جادو، بمب ، سلاح و قبیل این وسایل را خریداری کنید ، و همچنین سلاح ضرب دیده ی خود را تعمیر کنید ؟! درسته در جنگ با دشمنان سلاح شما قابل تخریب و ضع?? است که اگر با این مشکل رو به رو بشوید اسلحه شما دیگر همانند قبل قدرت کا??ی را دارا نخواهد بود ، و شما باید دست به تعویض سلاح بزنید ، همچنین در بازی شما می توانید بعضی از سلاح های دشمن را بر داشته و بر علیه انان است??اده کنید . نکته ی دیگر صندوق ها و معماهای بازی میباشند که کم و بیش در بازی زیاد هستند ، شما در این عنوان دارای یک همراه همیشگی هستید که وظی??ه ی تجمیع پول ها و باز کردن صندوق های level بر عهده ی وی است ، این ??رد همچنین می تواند در های بسته را برای شما باز کند ، این مردک عیار نیز دارای خط سلامتی نیست و وی در مواقع در گیری پا به ??رار میگذارد . در گیم پلی بازی تاج اژدها علاوه بر این ??رد عیار شما داری همراهان دیگری نیز هستید که شامل همان شش ن??ر میباشند که در ما بین مراحل ??قط دو ن??ر ان ها با شما همراه میشوند ولی یکی دیگر از نقص های بازی میزان شلوغی با این ا??راد است ، وقتی همراهان با شما بر گیم پلی وارد می شوند در مابین در گیری چنین شلوغی ص??حه ی نمایش گر شما را در بر میگیرد که اصلا نمی دانید که چه می کنید و یا دارید به چیز شلیک کرده یا ضربه میزنید ، علاوه بر ان روند بازی به صورت ا??قی نبوده و دارای سمت بالا و پایین نیز هست که واقعا برای بازی با سبک دو بعدی این مسئله بسیار دشوار است . از این ها که بگذری به باس های جذاب بازی میرسیم ، ان ها هیچ وقت تکراری نبوده و شما برای کشتن ان ها همیشه از سبک برو جلو بکش است??اده نمی کنید و از پای در اوردن ان ها بسیار جذاب است . نکته ی دیگر در نقص بازی یک شبهه موس در بازی است که در نسخه ps3 مدام بر روی اعصاب بازی کننده قرار دارد ، شما به وسیله این موس ابزار و وسایل مخ??ی را پیدا می کنید یا گره راه حل معا ها را می گشایید ولی کار با ان در نسخه پلی استیشن سه به شدت سخت است . دیگر نکته ای در گیم پلی این بازی نمی بینم ، روند بازی تاج اژدها بسیار سرگرم کننده است و همیشه دارای سوپرایز های زیادی است و نمی توایم زیاد به ان خرده بگیریم و انتقاد کنیم ولی این گیم پلی دارای معایبی نیز هست که بیشتر در نسخه play atation 3 می باشد .

 

در این تصویر مشغول به مبارزه با دشمنان هستیم ، دشمنانی که سیر تنوع جالبی دارند و نحوه نابود کردن ان ها مت??اوبت است ، همچنین باس ها ، جذاب و نحوه از پای در اوردن ان ها بسیار سرگرم کننده است .

 

گرا??یگ .

تنها توصی??ی که میتوانم درباره این بخش به جا اورم این است که کی??یت بصری تاج اژدها بسیار جذاب ، زیبا و خارق العاده است . در این گرا??یک که همیشه مختص بازی های دو بعدی بوده ما نهایت لذت را از ان میبریم ، بازی با توجه به مکان ها و جوی که بر ان ها حاکم است کی??یت بصری خاص را بر جای میگذارد ، زیرا بازی دارای ??ضا ها و بخش های تاریک ، کثی?? ، زیبا و روشن است که هر کدام به نحوی عالی در بازی پیاده سازی شدند و شما همانند بازی trin 2 دوباره با رنگ های زیبا و جذاب همراه میشوید ، همچنین ??یزیک ضربات و کی??یت ??رد کنترل شونده و دشمنان نیز در نوبه ی خود عالی است .

هوش مصنوعی .

هوش مصنوعی یکی از مهمترین بخش های هر بازی است که همیشه باعث ازار و اذیت گیمر ها شده است ، و تاج اژدها نیز نتوانسته راه حلی برای گریز از این مشکل پیدا کند ، در واقع با صحبت هایی که کردم زیاد ذهن خود را دور نکنید زیرا این عنوان دارای مشکلاتی کمی در این مبحث است ، البته با توجه به سبک و ساده بودن بازی این مشکل در جای خود کمی بزرگ نمایی می کند . هوش مصنوعی این بازی در دشمنان به خوبی کار شده و دشمنان با توجه به سبک مبارزه خود به شما حمله ور میشوند ، به طور نمونه جادوگران به صورت جنگ پارتیزانی یعنی بزن ??رار کن به ستیز می پردازند ، جنگجو ها رو در رو شمشیر می کشند ، پرنده ها به شما از بالا اتش میزنند و بسیاری دشمن دیگر با تکنیک های خاص و ناب دیگر. همچنین دشمنان در بازی اسلحه هایی شما که در گوشه و کنار است برای خود برداشته و بر علیه شما است??اده میکنند که باعث میشود کار برای پلیر سخت تر شود و بازی به شدت از یک نواخت بودن دوری ی جوید . اما همانطور که متوجه شدید ایراد هوش مصنوعی در دشمنان نیست بلکه در همراهان شما است ، یاران شما گاهی اوقات شبیه به یک مرغ می مانند و هر چه شما انجام دهید ان ها نیز تکرار میکنند ، همینطور در مواقعی که تله ای در سد راه شما قرار دارد ان ها مدام به این تله وارد شده و پرت می شوند ، ولی باز دوباره این کار را از سر میگیرند تا اینکه از دنیا بروند ، در واقع این هوش مصنوعی برای همراهان شما ضعی?? عمل کرده و باعث پایین امدن متای بازی شده است .

صدا گذاری و موسیقی .

صدا گذاری بازی تاج اژدها در اندازه ی خود بسیار خوب است و کاراکتر از چند جمله کلیدی بر خوردار هستند و گاهی اوقات در کات سین های نقاشی شده شروع به صحبت می کنند ، اما اصل صدا گذاری مربوط به گوینده ی بازی است که در نقش خود به زیبایی ظاهر میشود و شما را تا اخر بر پای این عنوان می نشاند ، از صدا گذاری که بگذریم به موسیقی می رسیم که با توجه به محیط و جو بازی به خوبی ظاهر شده و شما از این مبحث نیز از بازی راضی خواهید بود ، همچنین موسیقی های دل نوازی در بازی وجود دارند که شما از ان ها لذت خواهید برد . در یک کلام این بخش بازی کامل است و نمیشود به ان خرده گر??ت .

نقدی جالب توجه بر این بازی .

تاج اژدها توانست در روزهای ابتدائی انتشار خود در ژاپن حدود 300.000 را برای هر دو پلت??رم ب??روشد این بازی با گر??تن نمراتی خوبی از سایت های معتبر همچون ای جی ان : 8.5 ، گیم اسپات : 8 ، جویستیک : 4 از 5 ، گیم ترایلز : 9.10 و ??امیستو 34 از 40 ثابت کند که بازی نابی به شمار میرود ، اما نقدهایی جالبی که در باره ی این بازی صورت گر??ت جای توجه دارند . منتقدان به شدت از حس شهوانی بودن کاراکتر های زن ناراحت بودند و اغراق در اندام های تحریک کننده را محکوم کردند ، سازندگان نیز برای د??اعیه خود اعلام کردند که با توجه به تجربیات و انچه از قدیم و ایام از داستان ها گ??ته شده است دست به چنین کاری زدند .

سخن پایانی .

عنوان تازه منتشر شده به تمامی دارندگان کنسول های دستی و خانگی سونی توصیه میشود ، تاج اژدها با متای 8.3 در پلی استیشن 3 و 9.1 در پلی استیشن ویتا ??ریاد می زند که مرا تجربه کنید . امیدوارم این ایپی شگر?? را از دست ندهید ، این بازی برای من که دل خوشی از نقش ا??رینی نداشتم بسیار لذت بخش بود و مدت ها در خاطرم خواهد ماند . در همینجا هم از هر گونه کم و کاستی از شما عذز خواهی می کنم . متشکر از تمامی خوانندگان عزیز .

 

انتهای مطلب را با کاراکتر محبوبم به پایان می رسانم ، وی مرا طوری به دنیای بازی نقش ا??رینی ساده برد که هنوز خودم نمیدانم چطور شد . کاراکتر ال?? دارای محبوبیت و سختی گیم پلی بیشتری نسبت به سایر شخصیت هاست . امیدوارم وی محبوب شما نیز باشد .

 

نکات مثبت : گیم پلی بسیار جذاب . گرا??یک هنری جالب . راوی خوش صدا . نقاشی های چشم نواز . دشمنان عالی . تنوع درگیر کننده . باس های متنوع چه از لحاظ گیم پلی و چه از لحاظ نحوه کشت ان ها . هوش مصنوعی خوب در دشمنان .

نکات من??ی : سختی کار در نسخه پلی استیشن سه چه با موس تصویر بازی و چه در گیم پلی . هوش مصنوعی ازار دهنده همراهان . سختی نا متعادل در انتخاب کاراکتر دلخواه .

امتیاز : 10 /8.5

 

منبع gamesiders

[saeed kratos 8]

[h=1]برادر پشت برادر | نقد و بررسی DARKSIDERS 2[/h]

 

 

Darksiders 2

 

سازنده:VIGIL GAMES

ناشر:THQ

سبک:/RPG/ACTION/ADVENTURE/HACH AND SLASH

پلت??رم:PC/X360/PS3

 

 

 

مرگ کجایی که جنگت رو اسیر کردند؟! این سخنان آخر جنگ یکی از چهار سوار آخرالزمان بود که بیان شد و خواهان انتقام گیری و بهتر است بگوییم اثبات بی گناهی خود از سوی برادر خود یعنی مرگ بود. مجازات به زمین آوردن پیش از موعد مقرر آخرالزمان چیست؟ همان را برای جنگ تصور کنید البته اگر نوستراداموس هم زنده بود شاید باید برای او هم بایستی تصور میکردید. او را ننگی بسته اند و اسیر نموده و حال برادر وی یعنی مرگ برای اثبات بی گناهی وی به زمین خواهد آمد و…کسانی که به دنبال هنرگرایی و محیطی وسیع و ??انتزی و مملو از ترکیب رنگ های مختل?? میگردند بهترین ??رصت است که خود را سیراب کنند. پس…

 

 

زمانی که بی گناه باشید و…

مرگ در جستجوی زندگی است. پیدا کردن راهی برای نجات برادرش و اثبات بی گناهی او و همچنین نجات بشریت. داستان بازی همانطور که اطلاعات دارید ادامه قسمت اول نیست و همزمان با قسمت اول بازی پیش می رود ولی از دیدگاهی دیگر. شاید دلیل اینکار جذب مخاطبان بیشتر بوده است تا با داستان بازی مشکلی نداشته باشند و همینطور کسانی که قسمت اول بازی را تمام کرده اند می خواهند بدانند برادران جنگ زمانی که جنگ برای اثبات بی گناهی خود تلاش می کرد ، مشغول به انجام چه کاری بودند.

داستان بازی با توجه به مدت زمان زیاد بازی کوتاه هست و البته چندان روایت جذابی هم ندارد، بیشتر وقت خود را در سیاه چاله ها و کشتن دشمنان و باس ها و همینطور پیدا کردن آیتم ها صر?? می کنید. البته ممکن است این موضوع برای عده ای که به دنبال داستان و میان پرده های سینمایی هستن چندان خوشایند نباشد اما برای عده ای(از جمله من) می تواند ماجراجویی عظیمی باشد که ات??اقا به این زودی ها تمام نمی شود!

 

 

 

 

ب??رمایید نقش آ??رینی

گیم پلی بازی همان Hack & Slashسابق است با این ت??اوت که عناصر نقش آ??رینی به بازی نیز است??اده شده است یعنی دقیقا همان چیزی که این بازی احتیاج داشت. برای مرگ دو درخت مهارتی مجزا در نظر گر??ته شده است ، یکی به نام Harbinger که در واقع می توانید قابلیت های مبارزه خودتان رو ا??زایش بدید ، مانند یکی سری حملات ویژه و دیگری به نام Necromancer که مربوط به جادو های مختل?? می شود ، به عنوان مثال می توانید یک سپر دور خود ایجاد کرده که برای مدت کوتاهی می تواند جلوی ضربات دشمنان را بگیرد. هر بار که level up می شوید یک skill point بدست می آورید که می توانید یک مهارت را باز کرده که هر کدام از مهارت ها تا درجه سوم ارتقا پیدا می کند.

سیستم آیتم های تصاد??ی بازی همانطور که سازندگان بازی قولش را داده بودند در بازی وجود دارد. مرگ می تواند بعد از شکست دادن دشمنان آیتم های مختل??ی که از آنها به جا می ماند را است??اده کند. آیتم های بازی شامل سلاح ها ، زره ها ، طلسم ها و غیره می شود. البته این آیتم ها را می توانید از صندقچه هایی که گوشه کنار مراحل هستند را نیز پیدا کرد. البته آیتم های دیگری نیز وجود دارند که بعضی شخصیت های بازی آنها را شما در خواست می کنند .این آیتم ها در تمام دنیاهای بازی بخش شده اند و باید برای پیدا کردنشان دقت بسیار زیاد و البته حس کنجکاوی زیادی باید داشت. البته نا گ??ته نماند که برای رسیدن به بعضی از راه مخ??ی ها و صندوقچه ها و آیتم ها باید آیتم های منحصر به ??ردی داشت که در طول بازی آنها را بدست میاورید. پس اگر واقعا درصدد پیدا کردن تمام اسرار بازی هستید، بهتر است در اواخر بازی از طریق پرتال هایی که در کنار درخت زندگی وجود دارد و شما را به دنیا های دیگر منتقل می کند است??اده کنید.

 

 

اینجا هنر حر?? اول را میزند

گرا??یک ??نی بازی حر??ی برای گ??تن ندارد، اما با توجه به وسعت زیاد مراحل که نگاه کنیم می بینیم واقعا این بهترین تصمیم بوده است ، loading های طولانی برای رسیدن به هر کدام از قسمت های نقشه رو ترجیح می دهید یا loading های سریع و بسیار کوتاه؟! اما گرا??یک هنری بازی واقعا قابل توجه است و به هیچ وجه طراحان بازی این موضوع را سرسری نگر??ته اند، از ظاهر مرگ بگیرید تا ظاهر دشمنان ، از مراحل بسته بگیرید تا وسعت مراحل ، همه چیز عالی است.

 

 

صدایی همچون صدای مرگ

صداگذاری بازی واقعا خوب است و ایراد بزرگ نمی توان به آن گر??ت، از موسیقی خوب مراحل که واقعا آن حس مربوط به ات??س??ر آن مرحله را به خوبی منتقل می کنند، و صدای ادوات جنگی هنگام مبارزات که بگذریم می رسیم به صدای شخصیت های داستان که واقعا کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام داده اند. ??قط صدای مرگ را بشنوید تا متوجه هنر دوبلر های بازی بشوید، هیچ کدام از شخصیت های بازی انسان نیستند اما دوبلر های آنان تمام تلاش خود را کرده اند تا آنها را هر چه واقعی تر نشان دهند.

 

 

ختم کلام

نمی توانم از شخصیت مرگ بگذرم! مرگ واقعا مرگ است! از طرز ایستاندش بگیرید تا لحن صحبت کردنش. سر مرگ کمی به طر?? راست متمایل است ، انگشتان دست او که حریصانه و بسیار قدرتمند از هم باز شده اند و عکس العمل های سریع و نوع گارد گر??تن او هنگام مبارزات، همه و همه مرگ را طوری نشان می دهد که باید باشد. مرگ همیشه در ابتدا طوری برخورد می کند که گویی چندان عجله ای ندارد و خیلی با حوصله به درخواست های طر?? مقابل گوش می دهد، حتی لحن گویش او نیز این موضوع را اثبات می کند، اما وقتی در شر?? کاری قرار می گیرد دیگر واقعا بی حوصله شده و سریع می خواهد کارش را تمام کند! او اصلا وقت تل?? نمی کند یا به عبارتی صغری و کبری نمی چیند و سریعا می رود سراق موضوع اصلی! شاید هر کدام از ما از مرگ یک ذهنیتی داشته باشیم اما سازندگان VIGIL GAMES کاری کرده اند که شاید هیچ کدام از ما انتظارش رو نداشتیم ، یک کاراکتر به یاد ماندنی و دوست داشتنی به نام مرگ

 

گرا??یک ??نی و هنری:7.5

 

صداگذاری و موسیقی:8.5

 

داستان:7

 

گیم پلی:9.5

 

امتیاز کل:8.5

[saeed kratos 8]

نقد بازی mass effect 2

 

mass effect 2 زیباترین نسخه بین این 3 گانه ی بی نظیر میباشد و بازی نکردن ان برای دوست داران نقش ا??رینی گناهی نابخشودنی محسوب میشود چرا که یکی از برترین تجربه های زندگی گیمری خود را از دست میدهید.

 

سبک نقش ا??رینی

سازنده bioware

ناشر EA

 

 

مقدمه :

 

این بازی یکی از قویترین بازیهای سال 2010 محسوب میشود که دنباله ای از قسمت اول آن است ... قسمت اول بازی در سال 2007 برای PC و X360 منتشر شد ... این بازی به کلی بازی های سبک اکشن سوم شخص را متحول کرد و با اضا??ه کردن المان هایی بسیار جالب طر??داران بسیار زیادی پیدا کرد ... داستان : داستان دقیقا پس از پایان قسمت اول آغاز میشود و با یک ??لاش بک جالب به تصویر کشیده میشود ... داستان بازی در سال 2183 ات??اق می ا??تد در این قسمت کاپیتان شپرد با یک حمله غیر قابل پیشبینی ار آدم های غیرزمینی (بیگانگان)مواجه میشود در این زمان کاپیتان شپرد که ا??راد و س??ینه ی خود را در خطر میبیند تصمیم میگیرد که ا??راد خود را از س??ینه خارج کند ... او پس از اینکه همه را خارج میکند تصمیم میگیرد که جوکر (JOKER) که یکی از مهم ترین ا??رادش در بخش کامپیوتر هست را نیز خارج کند او با مشکلات ??راوان او را هم از س??ینه خارج میکند و در زمانی که خودش قصد خارج شدن از س??ینه را دارد ، س??ینه من??جر میشود و او در ??ضا رها میشود ... او در حدود 2 سال بعد یعنی سال 2185 توسط زنی بنام لیارا تی سانی (liara Tsany) یا??ته میششود و تبدیل به بخشی از یک پروژه جالب میششود او پس از بسیاری از کارها دوباره زنده میشود و تصمیم به ادامه دادن کارهای خود میگیرد و پس از طی کردن ماموریت های مختل?? خدمه ی خود را نیز پیدا میکند و همراه آنها کارهای گذشته خویش را ادامه میدهد ...

 

 

 

گرا??یک :

 

گرا??یک بازی به معنای واقعی زیباو چشم نواز است ... ابتدا به محیط می پردازم ... محیط بازی کاملا با جوی ??ضایی و وهم انگیز همراه است در محیط به جزییات بیشترین دقت ممکن شده است که زیبایی زیادی به بازی بخشیده است ... طراحی چهره ها و اندام بسیار زیبا هستند چهره ها با حس های مختل?? ساخته شده اند که شباهت زیادی به واقعیت دارد حرکن لب ها بسیار زیبا هستند که کاملا با دیالوگ ها هماهنگ است ...نورپردازی ها بسیار ظری?? و انعطا?? پذیر هستند و کوچکترین اشیا در بازی سایه ای هماهنگ و همانند با خود دارند ... شعاع های نور و زیاد و یا کم بودن نور بسیار جالب و شگ??ت انگیز طراحی شده است که جلوه ای بسیار زیبا به بازی داده است ... با??ت ها بهترین کی??یت ممکن را دارند که خیلی عالیه ... شکستگی و برش را به جرئت میتوان گ??ت که تقریبا وجود ندارد ... بازی بسیار بسیار اندک با ا??ت ??ریم مواجه میشود که واقعا عالیه ...طراحی دشمنان هم بسیار زیباست و بسیار متنوع ساخته شده اند ...

 

 

 

صداگذاری :

 

این بخش از بهترین و جالبترین بخش های این بازی است ... آهنگهایی که پخش میشود بسیار زیبا هستند و چاشنی از هیجان آور و حماسی هستند که این هنر آقای جک وال (Jack Wall) را نشان میدهد ایشون که در این کار خبره هستند کاری کردند که برای بسیاری از بازیباز ها نص?? جذابیت بازی بخاطر آهنگهای ایشون است ... ا??کت های جالبی هم در بازی گذاشته شده است مانند صدای اسلحه ها و تیرهای لیزری آن و یا صدای راه ر??تن و غیره ... صدای صداپیشگان کاملا با شخصیت ها و چهره ها مطابقت دارد و همچنین باید این را اضا??ه کرد که صدای کاپیتان شپرد زن هم توسط خانم شهره آغداشلو (هنرمند و بازیگر ایرانی که نامزد جایزه اسکار و برنده جایزه امی شده اند)صداپیشگی شده است

 

 

 

گیم پلی :

 

همانطور که میدانید این بخش از مهمترین بخش ها در بازی های امروزی هستند ... این بازی گیم پلی بسیار جالب ، وسیع و راحت دارد ... آزادی عمل در گیم پلی زیاد است و بازیباز را به کارهای حر??ه ای و کاملا اکشن و زیبا باز میدارد ... تنوع اسلحه ها و امکانات بسیار زیاد است و هیچگاه تکراری و خسته کننده نمیشوند ... شما در گیم پلی این آزادی را دارید که شخصیت معنث و یا مذکر انتخاب کنید که خیلی خوب است همچنین شما میتوانید لباش مورد علاقه خود را هم برای شخصیت بازی انتخاب کنید ... هوش مصنوعی دشمنان خیلی خوب است و شما به راحتی نمیتوانید آنها را شکست دهید زیرا آنها 1. هربار شکست بخورید جاهای خود را عوض میکنند و 2. انها با استراتژی به شما حمله ور میشوند و اجازه ی هیچکار اضا??ی به شما نمیدهند ... در بازی امکانات جالبی به شما داده میشود که کار را برایتان لذت بخش تر میکند مانند : بلند کردن دشمنان و کشتن آنها روی هوا همچنین کارهای اضا??ی دیگری شما انجام میدهید مانند هک کردن کامپیوتر ها که خیلی خوب است و لذت بازی را دوچندان میکند ... همچنین باید اشاره ای به سیستم کاور گیری و پرش از کاور داشته باشم که واقعا خوب طراحی شده است ...

 

 

 

نتیجه گیری :

 

این بازی از مو??قترین بازی های سال 2010 محسوب میشود که سبک نقش ا??رینی را دگرگون ساخت و کاری کرد که همه ی بازیباز ها راضی شوند ... این بازی صد در صد به کسانی که هنوز آن را انجام نداده اند پیشنهاد میشود ... پس از یک ساعت بازی کردن امکان رها کردن بازی به ص??ر میرسد.از من گ??تن بود.از دست ندین این بازی بی نظیر رو.

 

 

میانگین امتیاز جهانی از تمام سایتهای معتبر 96/100