رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی
مهمان مهمان

مشروطه و زنان شاعر

پست های پیشنهاد شده

مهمان مهمان

در بررسی جایگاه زن در شعر، توجه به جایگاه شاعر از سویی و انعکاس تصویر و هویت زن در شعر پارسی نکات قابل توجهی است .شعر، تنها رشته هنری است که زن راحت تر جواز ورود و حضور داشته است و میتوان گ??ت که بیشترین آثار هنری زنان نیز در همین حوزه شکل گر??ته است. چنانچه در حوزه های نجوم، موسیقی و نقاشی کمتر میتوان از حضورزنان در این عرصه ها نشانی گر??ت.

از سوی دیگر در کتاب مجالس الن??ایس که توسط امیرعلی شیرنوایی تالی?? شده، علیرغم نام بردن از ۳۹۸ شاعرمرد ، از شعرای زن آن دوره یادی نشده است. در حالی که درهمان دوران بررسی دیگر تذکره ها نشان میدهد که در قرن نهم و همزمان با نگارش و تالی?? این کتاب بیش از ۲۰ شاعر زن وجود داشته اند.

به گ??ته کراچی، انقلاب مشروطه که توام با ایجاد تغییرات اساسی در حیات سیاسی،اجتماعی ایران بود در عرصه های شعر و ادب نیز تغییراتی را به وجود آورد و همزمان با رشد اندیشه های انتقادی، الگوهای ارزشی و معیارهای سنتی حاکم بر ??ضای ادبیات ایران نیز تغییر کرده، وارد مرحله تازه یی شد.کاهش محدودیتها و ایجاد لوازم حضور زنان در عرصه های اجتماعی متعادل شدن جریان مرد محور ادبیات ایران از جمله تغییرات اساسی است که با به وقوع پیوستن انقلاب مشروطه در کشور روی داد.

کراچی تغییر نگاه جنسیت محور نسبت به ارزشگذاری آثار هنری را از مهمترین رخدادهای تاریخ ایران دانست و ا??زود: در حال حاضر میتوان به جرات گ??ت که جنسیت دیگر ملاک رزش هنری نیست، بلکه ارزش هنری به جوهر هنری متکی است که آن هم ناشی ازتجربه ها و دریا??ت شخصی شاعر است نه تنها جنسیت او.

این پژوهشگر حوزه ادبیات حضور ۱۲۰ زن شاعر معاصر را نقطه عط?? ادبیات امروز دانست و گ??ت: حضور این تعداد شاعر زن با اندیشه، زبان، لحن بیان و ذهنیتهای مت??اوت اززندگی امیددهنده و نویدبخش است.

گسست در این سیر با انقلاب مشروطه ممکن شد به گونه یی که در این دوران نیاز به دگرگونی در شعر ??ارسی احساس شده و شاعران مترقی از عقب ماندگی زن و ستم جنسی سخن گ??تند واین زمینه یی شد برای بازخوانی شعر زن ایرانی با تاکید بر تجربه هایش که در این میان عالمتاج قائم مقامی و نیمتاج سلماسی به بیان هویتی از زن مستقل پرداختند.

شعر پروین اعتصامی در این میان بازتاب هویت یک زن سنتی اصیل را بازگو میکند اما ??روغ هویت یک زن شهری عصیانگر را نشان میدهد که با ارزشهای نهادینه شده درگیر بوده است و در ابتدای یکی از شعرهایش «و این منم، زنی تنها، در آستانه ??صلی سرد» به سادگی عصیانش

در برابر رویکردهای سنتی نسبت به حضور زن را تصویر میکند.

پیچیده شدن شعر معاصر دیگر موضوع نشست زن در شعر معاصر بود که کراچی به آن پرداخت به گ??ته وی، اگرچه شعر در دهه ۴۰ و ۵۰ روایت مستقیم اوضاع اجتماعی و شعر برخی شاعران تا حدودی سیاست زده بود اما در دهه ۶۰ و ۷۰ تغییری در حوزه شعرپارسی رخ داد به گونه یی که این بار شعر به بازتاب چالش ??ردیت انسان بحران زده معاصربا پیرامون پرداخت. انسانی که در اطرا??ش تضادهای مختل??ی را می بیند و این موضوع درشعر شاعران

پیچیدگی را ایجاد کرده که موجب دور شدن مخاطب از شعر شده است. کراچی در این میان به شعر شاعران زن امیدوار است که با بیان هویت مستقلی از خود بتوانند این بحران را نیز پشت سر بگذارند .وی به آینده زنان شاعر در این برهه از زمان بیش ازمردان امیدوار است چرا که زنان هویت اجتماعیشان را بخوبی در اشعارشان تصویر میکنند. زن ?? ايراني، به دليل پيشينه*ي تاريخي مردسالار و زيربناي ??رهنگي جامعه*اش، کم*تر به عنوان هويتي مستقل و صاحب انديشه، جدي گر??ته شده است. در جريان اين تاريخ، زن، مقام و ارزش چنداني نداشته و حمايت بدون چشم*داشت از او دريغ شده است. حتي در پاره*اي موارد،

نظير زنان شاعر، نهاد مرد محور ادبيات، کوشيده است تا بسياري از استعدادهاي درخشان را به ن??ع خود مصادره کند و به نسبتي با خود برساند. مهجور ماندن و در اقليت قرار گر??تن زنان شاعر را نيز بايد به اين زمينه*ي تاريخي ا??زود؛گرايش زن ايراني به نثر نيز، به رغم پيشينه*ي قصه گويي ?? ش??اهي*اش، بسيار ديرتر از مردان به وقوع پيوسته است. ا??زون بر اين، مرور شمار قابل توجهي از اشعار، امثله و قطعات منثور ??ارسي، از وجود ??رهنگي زن*ستيز در ادبياتي

مردسالار حکايت مي*کند...»

بازنگري جنسيت*گرايانه به تاريخ و ادبيات ??ارسي، تصويري محو و كمرنگ از حضور زنان ديده مي*شود كه هرچه به زمانة ما نزديكتر مي*شود اين تصوير روشن*تر و ش??ا??*تر مي*گردد. تاريخ سياسي، اقتصادي، اجتماعي ايران را با تعداد بسيار اندك ومي*توان گ??ت بي حضور زن،

به صورت تك جنسي و مردمدارانه بايد پذير??ت و همان گونه بررسي كرد، اما موقعيت زن در ادبيات به نوعي ديگر است. اگرچه حضور زن در تاريخ ادبيات ??ارسي حضوري نه در اوج بوده است، اما زن پيوندي ژر?? با شعر ??ارسي دارد، چه آنجا كه در نقش معشوقه و ساقي ظاهر مي*شود، چه آنجا كه نخستين كلام آهنگين را به گوش ??رزند مي*خواند. نقش اين همراهي برتار و پود شعر ??ارسي به صورت*هاي گوناگون باقي مانده است.

اگرچه در ??رهنگ مردسالارانه تصويري كه از زن ترسيم شده واقعي نيست و قرنها زن با روش پيشنهادي مرد زندگي كرد و حتي خود را از دريچة چشم مرد تصور كرد و شعر را هم به سليقة مرد سرود، ولي با گذشت زمان دگرگوني*هايي در وضعيت سياسي ـ اجتماعي به وجود آمد كه

ناچار تأثيري غيرقابل انكار بر زنان و نوشتار آنها گذاشت. تغيير ديدگاههاي مرد نيز اين حركت را سرعت بخشيد. ادبيات انتقادي ـ اجتماعي اواخر دورة قاجار كه بازتاب شرايط سياسي ـ اجتماعي و يكي از عوامل پيش*برندة هد??*هاي مشروطه بود، در بستري مناسب آگاهي*دهنده و برانگيزانندة طبقات مختل?? اجتماعي عليه نظامي استبدادي شد كه از درون پوسيده بود.

زن در ادبیات ما باتقسیم ادبیات به دو دوره پیش و پس از انقلاب مشروطه به بررسی سیمای

زنان در ادبیات ??ارسی می پردازیم.

شاعران زن

ال??:قبل از مشروطه

در این دوره زبان شعر زنان در آثارشان ،زباني مردانه ،تقليدي و??اقد تشخص است واساساَ

زباني است که هيچ يک از لايه هاي هستي شناختي و مميزه هاي جنسيتي را حتي در ابعاد حسي

عاط??ي در بر نمي گيرد .در بسياري از اين آثار است??اده ازکليشه هاي بيان عاشقانه ی ادبيات

مذکر،غلبه ی کلام مردانه و اعمال خود سانسوري ؛تمايز ميان نثر زنانه و مردانه را دشوار مي

کند .درچنين کلامي حتي بروز دغدغه هاي زنانه نيز به واسطه مول??ه هاي مردانه بيان مي شود

به طوري که حتي در ??رم بيان تغزل نيزکليشه هاي واژگاني ادبيات مذکر نظير «بت»،«صنم»،

«عنبرين زل??»،«سيمين ساق»،«پريرو»و «ماه رخ»بگونه اي مضحک موردتقليد شاعران زن

قرار مي گيرد.

در همين دوره با رجوع به تذکره ها ،به ظهورگاه و بيگاه زناني برمي خوريم که در تلاش براي

تبيين هويت خويشند .ازجمله اين زنان مي توان از پادشاه خاتون نام برد(694 -654)که درزمان

حکمراني اش در کرمان سرود:

"من آن زنم که همه کار من نکو کاريست

به زيرمقنعه ی من بسي کله داريست

نه هرزني به دوگزمقنعه ست کدبانو

نه هر سري به کلاهي سزاي سر داري ست"

سواي معدود شاعراني نظير رابعه ی قزدادي بلخي،مهستي گنجوي ،جهان ملک خاتون وزرين

تاج(طاهره قره العين )؛ شعر زن درايران ازسده چهارم تا آغاز مشروطه شعري به شدت محدود

مقلد و ادامه دهنده ي سنت ادبي ادبيات مذکر است.

ب:بعد از مشروطه:

بي شک حيات نوين اجتماعي ??رهنگي ولاجرم ادبي زن ايراني با نهضت مشروطه آغاز

ميشود.تاثير تحولات سياسي واجتماعي برذهنيت و انديشه ي زن باعث ميشود اثر ادبي زنان که

تا پيش ازاين تنها به بيان صر?? اشتياق به معشوق،غم هجران و شکوه ازجور رقيب، محدودمي

شد؛ به ات??اقات سياسي اجتماعي ومسائلي نظير دغدغه ي کسب هويت و جدال با محروميت هاي

تاريخي توجه نشان دهد .

به موازات حضور اجتماعي زنان در عر صه هاي ??رهنگي از قبيل تاسيس مکتب خانه ها

وجرايد وتصدي پستهايي نظير سر دبيري مطبوعه ها و ....زنان شاعري (عمدتا از نخستين

زنان تحصيل کرده ي ايراني )پا به عرصه گذاشتند .

"دراين دوره آثار شاعراني نظير «رباب اص??هاني» ،«ژاله قائم مقامي »،«مهر تاج رخشان »،

«نيم تاج سلماسي »،«شمس کسمايي»و «??خر عادل خلعتبري»؛مصداق طغيان اجتماعي زن

ايراني و نگاه دوباره ی او به خويشتن است.

شاعران زن اين دوره نه تنها به باز تعري?? هويت زنان پرداختند؛بلکه سعي در تبيين وضعيت

زنان داشتند .وبا است??اده از شبهه اومانيسمي که در زمان مشروطه در ايران رواج يا??ته بود؛

براي اولين بار ت??اوت بين زن و مرد را نه در سرشت و ذات زنان وتقدير ازلي ويا اراده ی

خداوند ،بلکه در نتيجه يا اعمال سلطه ی مردان بر زنان مي دانند. زنان مو??ق هميشه با اطمينان

در مسير رؤياهايشان گام برداشته اند . و بر راستاي پندارهايشان زندگي كرده اند . و با ساده

زيستن ، قوانين جهان نيز برايشان ساده تر شده و از عشق الهي تغذيه مي شوند كه وجود آنها از

خدا سرچشمه گر??ته است . زنان شاعر در اين گروه مو??ق همچون ستاره هاي درخشان براي

هميشه در حال درخشش هستند.

زنان شاعر مشروطه

در زمان مشروطه ، ??خر اعظمي ارغون از شاعران زن مطرح بوده است ، ??خر اعظمي

ارغون، مادر سيمين بهبهاني ، شاعر معاصر است. در همين زمان شاعري اجتماعي ظهور

كرده است به نام بدري تندري، ??صل بهار خانم نيز از شاهزاده هاي قاجار است. مهتاج رخشان

با ميرزاده عشقي مشاعره و مناظره داشته و عالمتاج قائم مقامي( ژاله) اولين زني است كه با

زبان زنانه سخن گ??ته و از اشيا در اشعارش نام آورده است. عالمتاج قائم مقامي مادر پژمان

بختياري غزلسراي معرو?? نيز هست. او سال هاي پيش از نيما طرح شعر نو يا به عبارتي شعر

شكسته را در كار هاي خود پياده كرده است.

 

شاعران زن پس از مشروطه

از شاعران زن پس از مشروطه مي توان از مادر بزرگ سهراب سپهري نام برد. بانو حميده

سپهري كه از معرو??ترين شاعران اين زمان است.

شاعران زن معاصر

خوشبختانه اينها به قدر كا??ي شناخته شده هستند. پروين اعتصامي و ??روغ ??رخزاد، سيمين بهبهاني از معرو?? ترين شاعران زن معاصر هستند

به استناد تذكره*هاي موجود، در دورة قاجاريه چهل و هشت زن شاعر شعر سرودند و به سبب وابستگي اكثر آنها به دربار و طبقه اشرا?? و خواص با ديدگاهي ان??عالي اشعاري تقليدي و ت??نني سرودند و از محدودة موضوعي عشق، منقبت و مرثيه ??راتر نر??تند، گوهر قاجار، ع??ت قاجار، شاه بيگم (ضياءالسلطنه)، جهان قاجار، واليه و بسياري ديگر در صنعت شعر، مضامين پيشينيان را تكرار كردند و نگرشي ??راتر از حصارهاي «اندروني*» نداشتند، اما در تمام طول سلطنت قاجار بر ايران، اشعار?? رشحه اص??هاني و مستوره كردستاني از نظر زبان ادبي، قالب و معني در مقايسه با ديگر زنان شاعر از تشخیصي خاص برخوردار بود و خصلت ادبي ممتاز و ديد و نگرش مت??اوت، آنها را صدرنشين شاعران زن اين دوره در تاريخ ادبي ايران كرده است.

شاعران زن در دورة مشروطه همان زبان ادبي و صورت و قالب كلاسيك را ح??ظ كردند اما به سبب علل و عوامل دروني و بيروني مؤثر بر زنان تغيير و تحولي در نگرش آنها پديد آمد كه منجر به ثبت انديشه*هاي اجتماعي شد و دريچه اي تازه از جهاني مت??اوت را رو به سوي اجتماع باز كرد كه ذهنيت زنانه و حس و عاط??ه*اي تازه را مي*نمود. از اين دوره بود كه زن ايراني كوشيد تا با تغيير خويشتن، پيرامون خود را تغيير دهد به علاوه حمايت مردان روشن??كر و جامعة هيجان زده زنان را در موقعيت مناسبتري قرارداد تا در شعرشان روزگار خود را ببينند. ??اطمه سلطان خانم ??راهاني (شاهين) خواهر ادیب*الممالك از توانايي زن گ??ت و نجات وطن را به

دانايي و اقتدار آنها پيوند زد.

وطن ??تاده به گرداب و جز به كشتي علم محال باشد جز بر شما نجات وطن

چو دختران وطن علم و دانش آموزند شوند از اثر دانش امهات وطن

 

زنان به جسم وطن جان و مردها جسمند ز روح و جسم بود جنبش و حيات وطن

 

ز همت سر انگشت نازپرورشان شود گشوده گره*ها ز مشكلات وطن

 

 

مهرتاج رخشان نيز با مضمون زن و آزادي شعر را آراست و با مباهات به توانايي و دانايي زن

 

 

سرود:

 

نسوان شده واق?? به حقوق مدني شان رخشان بكند ??تح به لشكرشكني شان

 

در وص?? آزادي نيز كه مضموني تازه بود چنين سرود:

 

جهدها و كوشش*ها بايدت در اين ميدان تا كني اسيران را آشناي آزادي

 

جز بقاي آزادي، نيست خواهش يزدان جهد مي*كند شيطان در ??ناي آزادي

 

 

نيمتاج سلماسي متهورترين زن شاعر نيز با اشعاري انتقادي، انقلابي*ترين مضامين را ??رياد كشيد

 

و اين نخستين ??رياد زني شاعر بود كه تازيانه وار بر گ??رده دولتمردان?? بي ك??ايت ??رود مي*آمد تا

 

آنها را از نابساماني اوضاع آگاه كند.

 

كجاست گردنكشان كه بوده اندر عجم هنوز تاريخ ما شر?? از ايشان برد

 

كجاست يك شير نر به عزم بندد كمر تمام اين روبهان به سوي زندان برد

به هر ترتيب دستاورد مشروطه در حوزة ادبيات زنان نزديك*تر كردن زن به هويت زنانه،

 

خودباوري و دگرگوني نظام انديشگي او بود. اين تأثير نيكو، شعر زن ايراني را از احساس

 

محض و عشقي تقليدي به سوي شعر انديشه و پندار انساني و زنانه سوق داد.

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...