رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی
sinaweb

ماجرای پارتی*بازی شیخ نخودکی اصفهانی

پست های پیشنهاد شده

[ATTACH=CONFIG]500[/ATTACH]

 

 

به گزارش خبرگزاری برنا، شیخ حسنعلی اص??هانی(ره) ??رزند علی اکبر ??رزند رجبعلی مقدادی اص??هانی(ره)، در خانواده زهد و تقوی و پارسائی چشم به جهان گشود، پدر وی مرحوم ملاّ علی اکبر، مردی زاهد و پرهیزگار و معاشر اهل علم و تقوی و ملازم مردان حق و حقیقت بود و در عین حال از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل می*کرد و آنچه عاید او می*شد، نیمی را صر?? خویش و خانواده می*کرد و نیم دیگر را به سادات و ذراری حضرت زهرا علیها السلام اختصاص می*داد.

 

حاج شیخ حسنعلی اص??هانی از آغاز نوجوانی خود، به کسب دانش و تحصیل علوم مختل?? مشغول شدند، خواندن و نوشتن و همچنین زبان و ادبیات عرب را در اص??هان ??را گر??تند و در همین شهر، نزد استادان بزرگ زمان، به اکتساب ??قه و اصول و منطق و ??لس??ه و ح??کم پرداختند.

 

از درس ??قه و ??لس??ه عالم عامل مرحوم آخوند ملا محمد کاشی ??ایده ها بردند و ??لس??ه و حکمت را از ا??اضات ذیقیمت مرحوم جهانگیرخان و ت??سیر قرآن مجید را از محضر درس مرحوم حاجی سید سینا پسر مرحوم سید جع??ر کش??ی و چند تن دیگر از علماء عصر آموختند.

 

سپس برای تکمیل معار?? به نج?? اشر?? و به کنار مرقد مطهر حضرت امیرالمؤنین علیه السلام مشر?? شدند. در این شهر، از جلسات درس مرحوم حاجی سید محمد ??شارکی و مرحوم حاجی سید مرتضی کشمیری و ملا اسماعیل قره باغی است??اده می کردند.

 

آنچه در ادامه می*خوانید حکایت چند کرامتی است که نزدیکان شیخ نخودکی اص??هانی از وی نقل کرده اند و در کتاب "نشان از بی*نشان*ها" نوشته شده است که به مناسبت سالگرد رحلت ایشان منتشر می*شود.

 

 

??رزند جناب شیخ نقل می کنند: به خاطر دارم که شخصی از تهران آمد و خدمت پدرم رسید و عرض کرد که دزد به خانه من آمده و تمام اثاثیه منزلم را برده است. ایشان تأملی کردند و ??رمودند: امروز به طر?? تهران حرکت کن و صبح چهارشنبه قبل از طلوع آ??تاب به میدان حسن آباد برو و سمت شرقی خیابان بایست. در آن هنگام سه دسته چهار ن??ره و پنج ن??ره و ه??ت ن??ره با ??اصله از آنجا عبور خواهند کرد.

ن??ر ه??تم از دسته سوم مردی است که بقچه ای زیر بغل دارد. او دزد خانه تو است.

آن شخص بعداً نقل کرد که به دستور جناب شیخ عمل کردم. دزد را یا??تم و اموالم را پس گر??تم.

 

مرحوم شیخ علی محمد بروجردی که یکی از علمای بزرگ بروجرد بود نقل کرد که: در ایام تحصیل در نج?? اشر?? به مرض سل مبتلا شدم و به دستور اطباء برای معالجه مصمم به مراجعت به ایران شدم. برای خداحا??ظی خدمت حاج شیخ علی زاهد قمی(ره) مشر?? شدم.

ایشان به من توصیه کردند وقتی به مشهد مشر?? شدی حتماً خدمت حاج شیخ حسنعلی اص??هانی برسید و سلام مرا به ایشان برسانید و از ن??س ایشان استمداد کنید.

من به ایران مراجعت کردم و بعد از دو ماهی به قصد عتبه بوسی حضرت رضا علیه السلام به مشهد مشر?? شدم و نشانی حاج شیخ را پرسیدم. گ??تند عصرها سر مقبره شیخ بهائی درس می دهند.

عصر خدمت ایشان رسیدم و سلام آقای زاهد قمی را ابلاغ کردم و در ضمن کسالت خودم را به ایشان عرض کردم. ایشان سه دانه خرما دادند که هر روز صبح یکدانه از آنها را ناشتا بخورم.

روز اول یک ثلث مرض ر??ت، روز دوم دو ثلث و روز سوم به کلی ش??ا یا??تم.

به علتی مرا از شهرداری اخراج نمودند. ر??تم خدمت حاج شیخ، ایشان ??رمودند: نمازهایت را اول وقت بخوان، چهل روز دیگر کارت درست می شود.

مدت یکماه گذشت اثری ظاهر نشد مجدداً مراجعه کردم ??رمودند: گ??تم چهل روز دیگر.

هرچه ??کر کردم آثاری و امیدی در ظاهر نبود روز چهلم در خیابان نزدیک یک قهوه خانه نشسته بودم.

شهردار سابق مشهد آقای محمد علی روشن با درشکه از آن محل عبورمی کرد بلند شده سلام کردم. درشکه را نگاه داشت پرسید چرا این جا نشسته ای مگر کاری نداری شرح حال خود را گ??تم.

گ??ت با من بیا. با ایشان سوار درشکه شدم، ر??تیم به استانداری و ??وری دستور داد ر??ع اتهام از من کرده مرا به خدمت برگرداندند و درست قبل از ظهر چهلمین روزی که مرحوم حاج شیخ ??رموده بودند حکم اعاده به خدمت مرا داده و مشغول کار شدم.

 

 

وصایای جناب شیخ

پسر شیخ نخودکی اص??هانی درباره وصیت پدرش به او می*گوید: پدرم خطاب به من گ??ت: ولقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله....

نیست جز تقوی در این ره توشه ای نان و حلوا را بنه در گوشــــه ای.

 

بالتقوی بلغنا ما بلغنا، اگر در این راه، تقوی نباشد، ریاضات و مجاهدات را هرگز اثری نیست و جز از خسران، ثمری ندارد و نتیجه ای جز دوری از درگاه حق تعالی نخواهد داشت. حضرت علی بن الحسین علیهما السلام ??رمایند: انّ العلم اذا لم یعمل به لم یزدد صاحبه الا ک??را و لم یزدد من الله الاّ بعدا . اگر آدمی، یک اربعین به ریاضت پردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین، هباءً منثوراً خواهد گردید.

 

بدان که در تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد، پسر بچه*ای داشتم شب آن روز از دست ر??ت. سحرگاه، مرا گ??تند که این رنج ??قدان را به علت ??وت نماز صبح، مستحق شده*ای. اینک اگر شبی، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب، انتظار بلایی می*کشم.

 

بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می شود که به عکس اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد.

بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده ام، به برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.

 

 

اکنون پسرم، ترا به این چیزها وصیت و س??ارش می کنم:

اول: آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آنها به جای آوری.

دوم: آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که می توانی بکوشی و هرگز میندیش که ??لان کار بزرگ از من ساخته نیست، زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد ??رمود.

 

در این جا عرضه داشتم: پدرجان، گاه هست که سعی در ر??ع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدمی می گردد.

??رمودند: چه بهتر که آبروی انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود.

سوم: آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صر?? و خرج کنی و از ??قر و درویشی در اینکار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظی??ه ای نیست.

چهارم: از تهجد و نماز شب غ??لت مکن و تقوی و پرهیز پیشه خود ساز.

پنجـــم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی.

 

در این وقت از خاطرم گذشت که بنابراین لازم است که از مردمان کناره گیرم و در گوشه انزوا نشینم که مصاحبت و معاشرت، آدمی را از ریاضت و عبادت و تحصیل علوم ظاهر و باطن باز می دارد، اما ناگهان پدرم چشم خود بگشودند و ??رمودند: تصور بیهوده مکن، تکلی?? و ریاضت تو تنها خدمت به خلق خدا است.

 

بعد از آن ??رمودند:چون صبحگاه روز یکشنبه کار من پایان یا??ت، اگر حالت مساعد بود، خودت مرا غسل بده و ک??ن و د??ن مرا مباشرت کن.

 

همچنین س??ارش کردند که مرحوم دکتر شیخ حسن خان عاملی که طبیب معالجشان بود ایشان را به جانب قبله کند و آداب میت را اجرا نماید. و به مرحوم سید مرتضی روئین تن مدیر روزنامه طوس نیز ??رمودند: شما هم صبح یکشنبه بیائید و بعد از ??وت من یکساعت بالای سر من قرآن بخوانید.

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...