*** خنده های __ یواشکی ***

[red dead 3]

به مرده یه تمساح نشون میدن میگن شما به این چی میگینین . میگه من غلط بکنم به ایشون چبزی بگم :))

[aminomi 8]

به دوست دخترم زنگ زدم ميگم عصر لباس خوشكلتو بپوش ،با يه ماشين دو در ميام دنبالت

بعد كه اومده پايين ماشينو ديده، ????حش داد ر??ت تو.

الانم گوشيشو جواب نميده

بچه ها ناموساً وانت چند تا در داره ؟؟؟

[red dead 3]

خخخخخ خیلی خ??ن بود امین جون :;-d::;-d:

[red dead 3]

[red dead 3]

ای وای ببخشید

خراب شد

مثلا عکس بود :;-d:

[red dead 3]

[red dead 3]

مرد اونيه كه با پيژامه و تي شرت مخ بزنه!!!

.

.

.

.

.

.

.

.

وگرنه با پورشه و مازراتي كه حسن كچل هم ميتونه..

[red dead 3]

واکنش اساتید دانشگاهتعدادی استاد دانشگاه رو دعوت کردن به ??رودگاه و اونا رو توی یک هواپیمانشوندن و وقتی درهای هواپیما رو بستن از بلندگو بهشون اعلام کردن که:این هواپیما ساخت دانشجوهای شما ست ..!وقتی اساتید محترم این خبرو شنیدن همه از دم اقدام به ??رار کردن!همه ر??تن به سمت در خروجی جز یه استاد که خیلی ریلکس نشسته بود ..!پرسیدن : چرا نشستی؟ نگو که نمی ترسی!!استاد با خونسردی گ??ت :اگه این هواپیما ساخت دانشجوهای منه .. عمرا??? پرواز بکنه ..تـــــــــــــــــازه اگـــه روشن بشه..

[red dead 3]

[red dead 3]

[red dead 3]

خايه، چيست!? چيزي نيست،ي بچه،سه سالس که داره خالشو صدا ميزنه،منحر??ا، ??قط دنبال جکهای خاک برسری هستیناااااا

[red dead 3]

به دختر عموم كه 4 سالشه میگم: دخترا موشن مثل خرگوشن برگشته میگه: .... پسرا لوسن ، خیلی دیوثن :| هیچی دیگه خ??ه شدم...!

[red dead 3]

[red dead 3]

روباهه اومد پای درخت گ??ت : سلام زاغی …زاغی با دستش پنیرو چسبید و گ??ت : من عمرا به تو پنیر نمیدم !!... روباه گ??ت : یه عمره همتون اسوکل شورای تالی?? کتب درسی هستین ، وگرنه تا حالا کدوم خری دیده روباه پنیر بخوره !

[red dead 3]

???ﺑﺎﺩ???ﻧﻰ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺑﻪ ???ﻭﺑﺎﻣﺎ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻣﯿﺨﻮ???ﯾﻢ ﺑﺎﺷﻤﺎﺑﺠﻨﮕﯿﻢ .???ﻭﺑﺎﻣﺎ : ﭼﻨﺪﻧﻔﺮﯾﺪ؟???ﺑﺎﺩ???ﻧﯽ : ﻣﻮ ﻭ ﺩﻭ ﺗﺎ???ﻮ???ﺎﻡ ﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﻋﻤﻮ???ﻡ.???ﻭﺑﺎﻣﺎ : ﺷﻤﺎ ۶ ﻧﻔﺮ، ﻣﺎ ۴ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯﯾﻢ . ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻣﯿﺠﮕﯿﺪ؟???ﺑﺎﺩ???ﻧﯽ : ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻮﻡ ﺟﻮ?????? ﻣﯿﺪﻡ .ﺑﻌﺪ???ﺯﺩﻗﺎﯾﻘﯽ ???ﺑﺎﺩ???ﻧﻰ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺖ ﻭﮔﻔﺖ : ﻣﺎ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﯿﻢ .???ﻭﺑﺎﻣﺎ : ﺗﺮﺳﯿﺪﯾﺪ؟???ﺑﺎﺩ???ﻧﯽ : ﻧﻪ ﻭﻟ??? ﺟﺎ ﺑﺮ???ﯼ ﺩﻓﻦ ۴ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﻧﺪ???ﺭﯾﻢ

[red dead 3]

سه چیز تو زندگی هست که اگه رعایت کنین آدم مو??قی میشین!

حالا برید تحقیق کنید این سه تا چیز چیه!

اینجوری هم نگام نکنید، من اگه خودم بلد بودم که الآن اینجا نبودم

[red dead 3]

از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید ؟

یه چیزی میگن که مجبور میشی بعدش بپرسی به سلامتی حالا دختره یا پسر !؟

[red dead 3]

ﻫﻤﻪ ???ﯾﺮ???ﻧﯿﺎ ???ﻼً ﻓﻘــﻂ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|..???ﻋﺪ???ﻡ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|...

ﺩﻋﻮ??? ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|...

ﺗﺼﺎﺩﻑ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|....

ﭘﯿﺮﺯﻥ 80 ﺳﺎﻟﻪ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ 4 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ!

ﻃﺮﻑ ﺑﺎ ﺯﻧﺶ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|....

ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻗﺮ???ﺿﻪ ﺳﻮ???ﺭ ﺑﺎﺷﯽ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|....

ﻣﺎﺷﯿﻦ ???ﺧﺮﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺳﻮ???ﺭ ﺑﺎﺷﯽ ﻧﯿﮕﺎﻣﯿﮑﻨﻦ :|

ﮔﺮﻭﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|...

ﻓﻘﺮ ﻭ ﺑﯿﮑﺎﺭﯼ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|...

ﻇﻠﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﻧﯿﮕﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ :|...

…کلا هرچی باشه نیگا میکنن...l...

الانم لایک نمیکنن که ??قط نیگا میکنن...l...

[red dead 3]

تاجر و جهانگرد بزرگ مارکوپولو از س??ر به شهر خویش باز گشته است...

-چه برایمان آوردی مارکو؟

-محصولی شگ??ت از ایران زمین به اسم

.

.

.

.

.

....زهر مار اسیایی اورده ام بی وجدان ,روزی

که داشتم میر??تم یه قرون پول ک?? دستم نگذاشتید که توقع سوغاتی دارید؟؟؟...بروید

تا......!!!

[red dead 3]

+18

+18

+18

.

.

.

...=54

بعععععععععععععععععله ما ازوناش نیستیم

داریم ریاضی تمرین میکنیم منحر??ا,دیگه هیچ امیدی ب خوب شدنتون نیست

دلم براتون میسوزه

[red dead 3]

یارو ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺯﯾﺎﺩ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻥ ﻭ???ﺳﻪ ﭘﻮﺳﺘﺖ ﺧﻮ??? ﻧﯿﺴﺖ … ﻣﯿﮕﻪ ﭼﻪ ﺭﺑﻄﯽ ﺩ???ﺭﻩ !؟ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﯿﺰﻧﻤﺖ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ???ﺒﻮﺩ ﻣﯿﺸﯽ …!

[red dead 3]

این آشغالا که میزاری تو گوشت = هدست .

این آشغاله که شب و روز دستته = موبایلم .

این آشغالا که همش سرت توشه = لپ تاپم .

این آشغالا که میخوری = قره قروت .

این آشغال دونی = اتاقم !!!

این آشغال = خودم

??رهنگ لغت بزرگوار !!

[red dead 3]

سوتین...

.

.

.

.

.

.

.پسرا رو میگم

کلا سر تا پا سوتی ن

منحر??....ب نظرت با کمر بند بکوبم تو صورتت ؟؟؟

آدم میشی؟؟؟؟؟؟؟

[red dead 3]

ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺖ دخدرم ﻧﺪ???ﺭﯾﻢ ... ???ﻪ ﯾﻪ ﺷ??? ???ﻪ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﺑﺒﺮﯾﻤﺶ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺨﻮ???ﺑﻮﻧﯿﻤﺶ ﺭﻭ ﺗﺨﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ???ﺗﺎﻗﻮ ﺑﺒﻨﺪﯾﻢ و ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺮﯾﻢ ..

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

رو کاناپه بخوابیم خودمون

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

مرتیکه ی منحر??

:;-d:

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

دیگه کجا میای ؟!! ر??تیم خوابیدیم دیگه

[red dead 3]

بچه بودم، بابام منو برده بود مسجد، امام جماعت هم پير بود آروم آروم نماز ميخوند، منم حوصه ام سر ر??ته بود پا شدم ر??تم بالاي منبر ميکرو??ونو ورداشتم، شروع کردم به خوندن شعراي مهد کودکمون، کل مسجد داشتن همراه با لبخند مليحي به نمازشون ادامه ميدادن ... يهو ديدم بابا نمازو ول کرده اينهو پلنگ گرسنه داره مياد سمتم، منم که به شدت احساس خطر ميکردم ??رارو به قرار ترجيح دادم و بابا بدو من بدو، منم که ريزه ميزه بودم از بين نماز گزارا سريع رد ميشدم و داد ميزدم : کمک اين ميخواد منو بزنه !! چند ن??ر که اصن ا??تاده بودن ک?? مسجد ريسه مير??تن، بقيه هم در حال ذوق کردن بودن، اين ماراتون حتي تو تامو جري هم بي سابقه بود تا اينکه بابام منو گر??تو تا ميخوردم منو زد