mohammads77 9 ارسال شده در آبان 92 هر شب … به خودم قول می دهم که ??راموشـت کنم ! وقتی عکست را می بینم تو را که نه ... قولم را ??راموش می کنم… ! من می روم، باور کن می روم … ولی ... دلم برای به جهنم گ??تن هایت تنگ می شود ...! اگر دلت گر??ت سکوت کن ! این روزها هیچ کس معنای دلتنگی رانمی داند . . . مـامـانــم ازم پــرسیـد دیـشـب بــا مــوهــای خـیــس خـوابـیدی ؟! بـالـشت نـم داشـت ! یــه کـم مـکــث کــردم و . . . . گــ??ـتــم آره ! * * جلوی کوه داد بزنی “محبت??? بر میگردد “محبت??? ! تو از سنگم کمتری ؟ * * بـــرای یک ماه نبودنــــت را سکوت می کنــم سحر با یک عکس ا??طار با یک خاطره . . . * * می ترسم از اینکه روزی یک جایی من و تو خیلی دور از هم شب و روز در آغوش یک غریبه بی قرار هم باشیم ... و بعد از هر بار هم آغوشی به یاد آغوش هم بیصدا گریه کنیم ! * * بوسه های مجازی ... هوس های سرد ... آغوش های خیالی ... احساسات از جنس دکمه های کیبرد ... نسل من نسلی است که احساساتش پشت همین کابل سیم ها قربانی میکند ... . . . . به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ali2013 10 ارسال شده در آبان 92 خیلی جالب بود:thumbup::thumbup: به اشتراک گذاری این ارسال لینک به ارسال به اشتراک گذاری در سایت های دیگر