رفتن به مطلب
انجمن پی سی دی
secret63

بخش فرهنگ مردم شیراز

پست های پیشنهاد شده

دوستان مطالب در مورد تاریخ و ??رهنگ شیراز رو ??قط در این تایپیک قرار دهند

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شهری ??رهنگی و علمی

شیراز از دیرباز شهر دانشجویی و سربازی بوده، بیشتر جمعیتش ر?? جوون ها تشکیل میدن و در مقایسه با شهری مثل اص??هان میشه گ??ت جوون ها بیشتر وقت خودشون ر?? در خیابون ها می گذرونن و خیلی تو چشم هست. البته به طور کلی شیراز شهر دانشجویی بوده و هست، به همین دلیل ??رهنگ غالب شهر جوونانه و اکثر آدم هایی که تو خیابون می بینین، جوون هستن.

 

شهر دانشگاهی

شیراز از نظر دانشگاهی یکی از شهرهای برتر ایران محسوب میشه. در چندین رشته قطب علمی کشور محسوب میشه (یعنی حتا بالاتر از تهران) و به طور کلی هنوز در سرتاسر دنیا مدرک تحصیلی دانشگاه شیراز ر?? شدیداً قبول دارن و اون ر?? دانشگاه پهلوی سابق میدونن. نظام آموزشی دانشگاه هم خیلی جدی هست و اکثر درس ها و امتحانات به زبان انگلیسی ارائه میشه.

شیراز قطب های علمی کشور هست، اما اگر دقیق تر بخوام بگم که در چهارده رشته، شیراز قطب علمی کشور هست و با تمام شدن کار ساخت?? شهرک الکترونیک، قطب الکترونیک بزودی کشور هم میشه. شهرک الکترونیک که با معماری تخت جمشید، در اطرا?? شیراز داره ساخته میشه، معتبرترین مرجع الکترونیک کشور هست و قراره تمام شرکت های الکترونیک معتبر خارجی نمایندگی شون اونجا باشه

 

مردمی خوش گذران

مردم شیراز از دیرباز معرو?? بودن به خوش گذرون و نمونه ی عینی «دم را غنیمت شمار» بودن و هستن.. روزهای جمعه شهر کاملاً مرده هست (از نظر مغازه ها و بازارچه ها) اونایی که باغ دارن، همه، هر پنجشنبه شب میرن باغ و تا جمعه شب باغ هستن و در کل این یه رسم برای آخر ه??ته تو شیراز هست. اونایی هم که باغ ندارن، کنار خیابون و بین چمن های بلوارها یا حتا تو پیاده رو ها میشینن.. ات??اقاً این یکی از نکات جالب برای توریست ها محسوب میشه که جمعه شب های شیراز، شبیه سیزده به در تهران هست و هر چند متر تو پارک ها و مکان های دیگه مردم نشستن تو چمن، بعضی ها ساندویچ تو خونه درست کردن و بعضی های دیگه چراغ گازی و وسایل دیگه ر?? آوردن تا همون جا شامی درست کنن و تا آخر شب با ??امیل دور هم باشن. البته بیشتر این رو در تابستان و بهار (قبل از سرد شدن هوا) می بینین.

 

 

از کا??ی شاپها و رستورانهای شیراز

بر همین اساس، یکی از شغل هایی که تو شیراز شدیدا میگیره داشتن رستوران یا کا??ی شاپ هست. در کل تو شیراز م??ده زمانی که رستورانی تازه ا??تتاح بشه، همه ی ملت هجوم میبرن به سمت اون مغازه یا رستوران و تا ا??تتاح مغازه ی جدید بعدی، این روال ادامه داره.. در کل رقابت اونقدر معنی نداره، هر چند خیلی جاها برای موندگار شدنشون یکی دو تا ویژگی دارن و هنوز هستن آدمایی که مشتری جنس خوب باشن. مثلاً ??لان ??ست ??ود ??قط پیتزاش خوبه و ??لان مغازه چیزبرگر ش!

 

امنیت اجتماعی

دانشجویی بودن شهر، کل ??رهنگ شهر ر?? تحت تأثیر قرار داده، به طوری که واژه ها و ر??تارهای مربوط به جوونا تو کل شهر رایجه، از نظر طرز برخورد و ر??تار دختر و پسر، به تجربه میگم شیراز آزادترین شهر ایران هست و مسأله ی دوست دختر یا دوست پسر برای اکثر مردم شهر حل شده هست. در تمام شهر می تونین شاهد صحنه های جالبی باشین که در هیچ جای دیگه نخواهید دید. پلیس در اکثر مواقع به طور خیلی خوب و قوی به امنیت شهر می پردازه، هر چند ات??اق های بد هم خیلی مواقع می??ته و پلیس در اون مواقع اصلا وجود نداشته یا نداره! در کل آزادی ای که به مردم داده شده، خ??ب برای عده ای حتا کثیری تعری?? نشده ست. واسه همین برخلا?? شهری مثل اص??هان یا مشهد، علا??ی جوونا و ر??تارهایی مثل مزاحمت یا حداقل ش متلک و غیره، هنوز به و??ور وجود داره که خب درصد بالایی از اون به دلیل نوع طرز ??کر و آزادی طر??ین هست.

 

اتوبوس ها

اتوبوس های شهر به سه قسمت تقسیم میشه : قسمت جلو مخصوص آقایون، قسمت?? عقب مخصوص خانوم ها و قسمت وسط که بسته به شلوغی اتوبوس از چند ردی?? تا راهروی مشترک دو قسمت?? جلو و عقب می تونه تغییر کنه و مخصوص «دو تایی ها» هست. که یا زن و شوهر هستن (یا مادر و ??رزند و..) و یا به هر حال با هم نامزد کردن و یا هنوز نه. البته از محدوده ی سنی و طرز ر??تار میشه خیلی راحت گ??ت اکثراً در گروه آخر قرار می گیرن (??قط با هم دوست هستن) ..آهان! داشت یادم می ر??ت! ??رق ش با تهران اینه که همه ی اتوبوس ها خصوصی شده و پولی هست، بسته به مسیر از مثلاً سی تومن تا صد تومن. و بر خلا?? تهران باید کرایه ر?? وقتی خواستین پیاده شین بدین. آقایون که چه بخوان چه نخوان، موقع پیاده شدن از جلو آقای راننده رد میشن، خانوما هم میتونن از در وسط پیده شن و اگه راهرو شلوغ نباشه، از در جلو.

 

 

مردمی شاد و خوش رو

در کل شیرازی جماعت معرو??ه به شادی و خوشی. یک ??رد شیرازی اگه یک ملیون تومن سرمایه گذاری کنه و اون رو تبدیل کنه به دو ملیون، چند ماه دست از کار می کشه و میره مسا??رت (عموماً دوبی، کیش، آنتالیا) و پس از خرج کردن?? اون یک ملیون، دوباره کار می کنه تا پول به دست بیاره (برعکس اص??هان و حتا تهران) واسه همین بازارچه ها و مغازه ها تعدادشون محدوده(شدیداً برعکس اص??هان یا حتا مشهد).

 

بازارچه های خرید محل ر??ت و آمد جوانان

البته اکثر بازارچه ها محل پاتوق دخترها و پسرها هست و به همین دلیل شلوغه، اما خرید نه خیلی.. نظارت اقتصادی به طور کلی نیست، واسه همین خیلی راحت میشه مثلاً رو یه ک??ش سی هزار تومنی، بیشتر از ده هزار تومن تخ??ی?? گر??ت! و همین باعث میشه اکثراً خریدهاشون ر?? از تهران بکنن و اگه وضع مالی خوبی داشته باشن از جاهای دیگه (مثل کیش و دوبی). و همین چرخه ادامه داره که باعث میشه ??روشنده جنس ش ر?? به هر قیمتی بده. ??کر کنم گ??تم که تو شیراز برای اکثریت مردم (خصوصاً طبقه ی مر??ه) منطق کاملاً بی ربطه و وقتی ??لان پاساژ یا بازارچه در بورس قرار می گیره، هر چه قدر هم قیمت هاش غیرمنطقی باشه، مشتری های خاص خودش ر?? داره!

 

مغازه ها دیر باز می شود

برخی از شیرازی ها آدمای تنبلی هستن، اکثراً مغازه ها دیر باز میشه (نه صبح، یا ده حتا) چون صبح مشتری ها هم خوابن ! و البته عصرها که شلوغ تره، بیشتر مشتری میاد و معمولاً از پنج، شش عصر مغازه ها باز هستن تا نه، ده شب.

 

آب و هوا

اگر چه شیراز از نظر وضع هوا یکی از شهرهای آلوده ی ایران محسوب میشه (بین رتبه ی دوم تا چهارم متغیره؛ تهران، شیراز، مشهد و اص??هان چهار شهر آلوده ی ایران شناخته شدن) اما هوای خوبی داره، در اکثر مواقع هوا ملایم و همه جا سبزه. حتا یکی از کارهای جذب توریست که هر سال انجام میشه نورا??شانی کوه های اطرا?? شیراز در تعطیلات نوروز هست. (شیراز عملاً یک دره ی خیلی بزرگه! دو تا دور شیراز کوه قرار داره و البته این یکی از عواملی بود که باعث شد در زمان جنگ خیلی آسیب نبینه) راستی اضا??ه کنم که اگه می خواین بیاین شیراز بهترین زمان حدود ماه اردی بهشته که همه جا سبز و پر از گل و قشنگه! تو عید شدیداً شیراز شلوغ میشه، اگرچه معمولاً خود شیرازی ها عید ر?? به مسا??رت می گذرونن.

 

 

آنها اهل تعار?? هستند

همونطور که گ??تم، ??رهنگ غالب شهر ر?? جوونا تشکیل میدن واسه همین طرز لباس یا آرایش شیرازی ها معرو??ه. نکته ی دیگه زبون بازی و تعار?? ها هست که هنوز هم جایگاه ویژه ای داره تو زندگی یه شیرازی، البته اگه کسی ر?? بشناسین می تونین ب??همین دقیقاً منظورش چیه، اما مطمئن باشین به طور کلی نود درصد?? حر?? ها و تعار?? ها ??قط جنبه ی «تعار?? شیرازی» داره و حتا استقبال شما باعث ناراحتی مخاطب شاید بشه! شاید ترکیب تعار?? ها و راحت بودن?? مردم هست که اونا ر?? خونگرم نشون میده؛ خیلی راحت می تونن از یه غریبه پذیرایی کنن و خاطره ی خوبی ر?? واسه ش به وجود بیارن.

 

مردمی ساده و بدون ریا

هر چند یکی از شهرهای بزرگ ایران محسوب میشه، اما همچنان اکثر برخوردها بر اساس روابط هست و شدیداً این گ??ته در شهر شیراز صادقه که شما اگه دو ن??ر شیرازی ر?? بشناسین؛ همه ی آدم هایی که تو شیراز هستن (چه شیرازی، چه غیر شیرازی و چه حتا مهمان!) ها ر?? می تونین از طریق این دو ن??ر بشناسین..

 

 

اتمس??ر حاکم بر شهر یه جو آزاد و راحت هست و در دو مورد ??کر می کنم هر سرمایه گذاری که بشه جواب میده، اول اینترنت، دوم موسیقی. «موسیقی» به طور کامل تو زندگی هر شیرازی تعری?? شده هست؛ چه به صورت آهنگ ها و اجراهای مختل?? که تقریباً پا به پای تهران هست و اکثر کنسرت های تهران، شیراز هم برگزار میشه. چه به صورت آکادمیک که چندین آموزشگاه معتبر تو شیراز هست که آبنوس معرو?? ترین ش هست و همین طور صبا، ملودی و.

 

خیابون های معرو?? :

خیابون ملاصدرا : یه جا واسه خط زدن (پیاده) ... خیابونی که تقریباً همه ??قط «واسه دیده شدن» میرن و البته شلوغ و پر از جوون !!

خیابون ستارخان : بازم واسه خط زدن، اما با ماشین !

خیابون ع??ی?? آباد : قبلاً که «ستارخان» یه خیابون عادی بود، «ع??ی?? آباد» خیلی تو بورس بود (با ماشین) ... الآن میشه گ??ت شده بعد از ستارخان ...!

معالی آباد : خیابون و در اصل محله ای که اگه از شیراز ??اصله داشت میشد شهرک! تقریباً مثل شهرک غرب یا محله گیشا (نصر) در تهران. در عین حال که یه شهر کامله، جای ارزون شهر (از نظر خونه) محسوب میشه ... البته خونه که نه، اکثرش آپارتمان سازی شده و حتا میشه گ??ت : یه شهرک آپارتمانی! تقریباً تا حدودی ??رهنگ خاص خودش ر?? داره، البته نه خیلی مت??اوت، ??قط یه کم !

خیابون چمران : یه خیابون نسبتاً بلند که به عنوان جای ت??ریحی ساخته شده، در طول خیابون پنج، شش رستوران و کا??ی شاپ هست و معمولاً پنج شنبه شب ها، جمعه صبح ها، و جمعه عصرها برای قدم زدن / پیک نیک کردن است??اده میشه. و البته خود?? خیابون واسه کورس گذاشتن!

خیابون قصردشت : مثل ولی عصر تهران ... یه خیابون خیلی طولانی که تقریباً از این ور شهر به اون ورش ادامه داره!

خیابون زند : مرکز شهر قدیم شیراز. بیشتر مغازه ها و غیره اونجاست، مثل خیابون اطرا?? بازار تهران. البته بیشتر لباس ??روشی هست.

خیابون داریوش : یکی از ??رعی های خیابون زند هست و مرکز لوازم صوتی و تصویری و هر چیز الکتریکی! محسوب میشه.. مثل جمهوری تهران!

 

تالارهای معرو?? شیراز :

 

نمای ارگ کریمخانی و خیابانهای اطرا?? از بالا

تالار حا??ظ : بزرگترین و مهمترین تالار شیراز، در دو طبقه. بزرگترین کنسرت های سربسته و سخنرانی های مهم تو تالار حا??ظ برگزار میشه. این تالار با کمک یونسکو ساخته شده.

تالار احسان : «احسان» یه مدرسه ی بزرگ تو شیراز هست که همه چیز واسه خودش داره؛ حتا شعبه ی بانک و مخابرات و غیره! تالار احسان با این که تالار کوچکی هست، اما واسه کنسرت ها (مثلاً رسیتل ها و ...) است??اده میشه. البته ??ضای آزاد?? احسان، برای کنسرت های بزرگ است??اده میشه و همه ی کنسرت های پاپ اونجا برگزار میشه.

تالار صدرا و سینا : تالار دانشکده پزشکی که در اصل دو تا تالار به اسم صدرا و سینا داره. خیلی بزرگ و معرو?? نیست و بیشتر واسه برگزاری همایش ها و سمینارها است??اده میشه.

تالار دستغیب : جزو مجموعه ی ??رهنگی ت??ریحی باشگاه دانشگاه هست. یه تالار بزرگ و ساده. بیشتر همایش ها و سمینارهای دولتی و رسمی اونجا برگزار میشه.

تالار آب??ا : تالار شرکت آب، از نظر کی??یت تالار خوبی نیست، اما با این حال بعضی از نمایش ها اونجا برگزار میشه.

تالار ??جر : تالار دانشکده شیراز که به جز ??عالیت های ??وق برنامه ی دانشگاه، واسه کنسرت های کوچک یا سمینارها و نشست ها است??اده میشه.

 

 

رستوران ها، ??ست ??ود و پیتزا ??روشی و کا??ی شاپ های معرو?? :

هتل هما : سه قسمت شامل لابی (با اجرای پیانو) و قهوه خونه و رستوران (اجرای موسیقی سنتی)

هتل پارس : چهار قسمت، لابی (اجرای پیانو)، کا??ی شاپ، رستورانی برای ناهارها (اجرای پیانو و گیتار) و رستوران بام شیراز (اجرای موسیقی سنتی)

رستوران شاندیز : شعبه ای از شاندیز مشهد که در یکی از بالاترین قسمت های شیراز (بالای شهربازی) واقع شده و منظره ی ??وق العاده داره.

رستوران سنتی صو??ی : یکی از معرو?? ترین و قدیمی ترین رستوران های شیراز، قبلاً پنج شعبه در کل شهر داشت، اما الآن دو شعبه سنتی و یک شعبه پیتزا ??روشی داره. با اجرای زنده موسیقی سنتی.

تین : تقریباً مثل صو??ی (اجرای پیانو و ??ولت)

جاهای دیگه مثل : شرزه، حمام وکیل و غیره ...

سامر : به جز غذای عالی، سالاد خیلی خوبی داره!

پامچال : هات داگ ش خیلی معرو??ه با سس خردل!

تا به تا : ??قط پیتزاش خوبه. البته اصلاً به مکان ش نرسیدن و مثل مخروبه میمونه!

س??یر : با دو تا شعبه در شیراز - غذا و خود?? رستوران و همه چیز در حد عالی ! یه پاتوق خیلی خوب و همیشه شلوغ ؛)

هایدا : ساندویچ کالباس! با دو تا شعبه در شیراز

صد و ده : از قدیم معرو?? بوده و هست - انواع ساندویچ - غذاش خوبه اما جاش باکلاس نیست!

شب چره : ??قط همبرگر دوبل (یعنی با سس دوبل) و البته سس ??ل??ل ش که معرو??ه! شدیداً اصلاً جای باکلاس محسوب نمیشه ولی پاتوق مجرد ها هست!

شاندیز : ساندویچ کالباس تنوری ش معرو??ه.

پیتزا پیتزا : شعبه ی شیراز پیتزا پیتزا !

زیتون : ساندویچ کالباس و قارچ ش خوبه

گپ : یه جای کوچیک و دنج، مثل هایدا ساندویچ سرد هم داره که شدیداً طر??دار داره!

و همین طور : تالیا، هایدان، کاج، پات و ...

کا??ی شاپ سارا : خیلی بزرگ و شیک و البته تابلو ! (اجرای پیانو)

کا??ی شاپ هتل پارس : باز هم خیلی تابلو و البته شیک و خوب.

کا??ی شاپ کویر.

و ده ها کا??ی شاپ دیگه که وجود داره ...

 

بازارچه های معرو?? :

 

مرکز تجاری ستاره ??ارس : یک بازار شیک که البته بیشتر پاتوق دختر و پسرهاست......قیمتها هم در این بازار خیلی بالا است

بازارچه ی سینا : اگه شیراز اومدین یکی از جاهای دیدنی (و پاتوق) محسوب میشه و حتماً ببینین.. مثل «میلاد» تهران. هم ??ال هست هم تماشا!

بازارچه ی حا??ظ : یه درجه پایین تر از بازارچه ی سینا !! اما همچنان در صدر

«مرکز خرید» و «شهر شب» هم در رتبه های بعد قرار دارن ...

پاساژ ملاصدرا : ??قط کامپیوتر !! مثل «مجتمع پایتخت» تهران

و چندین و چند بازارچه و پاساژ دیگه ...

 

بازار وکیل با چند تا بازار دیگه هم جزو بازارهای قدیمی شیراز محسوب میشن (مثل بازار تهران مثلاً) که در نوع خودش دیدنیه؛ چه معماری ش چه مغازه ها ...

 

کتاب ??روشی های معرو?? :

محمدی : بیشتر کتاب های دانشگاهی یا کتاب های روز

شهر کتاب : یه کتاب ??روشی بزرگ که همه چیز داره، بیشتر داستان

مرکزی : بیشتر کتاب های غیر ??ارسی

مرکز پخش : خیلی بیشتر کتاب های غیر ??ارسی

خانه کتاب : ??قط کمک درسی !

و کتاب ??روشی های دیگه مثل : امین، خرد و ...

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هر چند اسکلت ال??بايی زبان ??ارسی
در نوشتار و
آهنگ اصلی واژه ها در گ??تار طی قرن ها کم و بيش پا بر جا مانده، اما ساختار ??رعی و اژه ها و جمله ها تحت شرايط اقتصادی و اجتماعی تحولات زيادی را گذرانده است . کلماتی که در ??رهنگ مادی مردم زمينه است??اده نداشته مهجور و از رده خارج شده، کلماتی با قبول بعضی تغييرها به جا مانده و کلماتی بيگانه بی هيچ تغيير و شکل خارجی خود در زبان ??ارسی کاربرد پيدا کرده است. بی شک پيش از آن که يک زبان به عنوان زبان رسمی در کشوری رايج شود، لهجه های محلی از ارزشی يکسان برخوردارند اما همين که زبانی استاندارد در سرزمينی به
وجود آمد، از آن پس ديگر گويش های محلی ارزش های کاربردی و اجتماعی خود را در سطح وسيع کشور از دست می دهند.

با وجودی که گويش شيرازی پيوسته رنگ زبان رسمی مملکت رابه خود می گيرد. هنوز هم اين لهجه با لهجه رسمی ت??اوت هايی دارد و هنوز هم پاره ای واژه ها ، اصطلاحات و ترکيب هايی در اين لهجه به گوش می رسد که برای غير شيرازی بيگانه است. بسياری از واژه هايي که در گويش شيرازی کاربرد دارند، دقيقاً با همان تل??ظ و معنی معمول در شيراز در ??رهنگ های معتبر ضبط شده است و نشانه درستی اين گونه واژه هاست .

در اين جا اشاراتی هرچند مختصر به برخی از ويژگی ها و قواعد ل??ظی اين گويش داريم در لهجه شيرازی تکيه بر حسب نوع کلمه روی هجاهای ??ارسی مختل?? است يعنی با تغيير محلی تکيه معنا تغيير می کند. البته اين موضوع خاص لهجه شيراز نيست و زبان ??ارسی را شامل می شود برای مثال :

آقو با
a
کوتاه به معنی پدر و آقو با
aa
کشيده به معنای آخوند يا يک سيد است. اصل کلی و عمومی در اين گويش تل??ظ هر چه ساده تر کلمات است به نحوی که عادت زبانی شيرازی ها ايجاب می کند. بنابراين اگر ما تمام اسامی ، ا??عال، قيود و .... اين لهجه را بررسی کنيم، می بينيم ضمن اين که درهر يک از اين مقوله ها ساختار ثابتی دنبال می شود، هر جا عادت زبانی شيرازی ها ايجاب کرده، از آن ساختار ثابت عدول شده است برای مثال اغلب کلماتی که در ??ارسی رسمی به مصوت بلند (
a
= ا ) ختم می شوند در گويش شيرازی به مصوت کوتاه(
o
= ـ?? ) ختم می شوند مانند با : بو، بالا : بالو، بابا : بابو، حالا : حالو، کاکا: کاکو .

تمام کلمات مذکور چه به تنهايي و چه درترکيب با ساير کلمات اين تغيير رادارند، اما کلماتی مانند پا، ش??ا با آنکه به مصوت بلند (
a
) ختم می شوند به تنهايی تغيير را نمی پذيرند و ??قط در ترکيب با ساير کلمات مصوت بلند پايانيشان تبديل به مصورت کوتاه (
o
) می شوند. مثلاً : ش??ا اگر موصو?? يا مضا?? واقع شود می شود ش???? مصوت بلند (
u
) (او ) در آخر کلمه به عنوان معر??ه ساز به کار می رود.

( مداد _ مدادو ) ( کتاب _ کتابو ) ( گاو_ گاوو).

همين مصوت معر??ه ساز در کلماتی که به هاء بيان حرکت ( هاء غير مل??وظ ) ختم می شوند. پس از حذ?? مصوت کوتاه(
e
) ( -?? ) در آخر کلمه به (
ow
) تبديل می شود :

( نامه _ نامو ) (شيشه _ شيشو ) ( خونه_ خونو) (شونه _ شونو)

در مورد صر?? ا??عال، پيروی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی شيرازی ايجاب کرده، صامت يا مصوتی دگرگون شده است .

(بشکن _ بوشکون ) ( می جويم _ موجورم )

ضمير های اشاره ( اين ) و ( آن) درگويش شيرازی به ( ای ) و (او) و جمع آنها به ( اينا) و ( اونا) تغيير پيدا می کند .ضماير م??عولی مرا( من) ، ترا( تر)، مارا ( مار)

ها در آخر کلمه بعد از ال?? در لهجه شيرازی از تل??ظ ساقط می شوند:

(چاه_ چا) ( روباه _ روبا) ( شاه _ شا )( ماه _ ما )

(
b
= ب ) در آخر بعضی کلمات دو حر??ه در گويش شيرازی تبديْ به (
ow
) می شود.

( آب _ او ) ( تب _ تو ) ( لب _ لو ) می شود.

درتعدادی از کلمات که وسط آنها ال?? است موقع تل??ظ ال?? تبديل به واو می شود:

(ارزان_ ارزون ) (تکان _ تکون ) ( جان_ جون )

در شيراز هنوز مردم محله های قديمی تر بيشتر به لهجه شيرازی سخن می گويند تا بقيه مردم مثلاً لهجه کسبه و اهالی دروازه سعدی، لب آب، دروازه قصاب خانه، دروازه شاه داعی الله .... ت??اوت آشکار با لهجه اهالی و کسبه نقاط ديگر شهر دارد.

 

از نمونه واژه های رايج درشيراز :

 

asiov

آسيو = آسياب

barikallo

باريکلو = بارک الله

boro balo

برو بالو = برو بالا

bovo

بو = بابا ، پدر

bune

بونه = بهانه

tarof

تار?? = تعار??

towe

توه = تاوه، تابه

towidan

تويدن = تابيدن

capow

چپو = چپاول

dati

داتی = دهاتی

atish

آتيش= آتش

axere sow

آخرشو= آخرشب

aftov

آ??تو= آ??تاب

amu

آمو= اما

azbe

ازب = ازبس که

oftidan

ا??تيدن = ا??تادن

egad

اقد= اين قدر

age

اگه= اگر

abar

اوبر= آن طر??

uto

اوتو = درآن اطاق

ure

اور = او را

owrak

اورک = آورک ، تاب

owsar

اوسار= ا??سار

owsan

اوسن = آبستن

owshan

اوشن = آويشن ،آبشن

utowr

اوطو= آن طور

owkalle

اوکله = آبگوشت کله، کله پاچه

owaki

اوکی = آبکی

owle ru

اوله (رو)= آبله (رو)

owle mor gun

اوله مرغون = آبله مرغون ( مرغان
)

po sodan

پاشدن= بلند شدن

uvaxta

اووختا= آن وقت ها

uvaxtalo

اووختال = آن وقت تا به حال

ow yari kerdan

او ياری کردن = آبياری کردن

oy somo

ای شم _ آهای ، با شما هستم

itow

ای طو= اين طور

oyne

اينه= آينه

bad badak

بادبادک = بادکنک

bad bizan

بادبيزن = بادبزن

baggele

باقله = باقلا

balxune

بالخونه= بالاخانه

bato

ب ت= با تو

be dune

ب دونه = به دانه

baa ze

ب ز = بهتر از

basse

بس = بست است، کا??ی است

baaze

بض = بعض

bakroy

بکری = بکرايي (يکی از مرکبات)

bun

بون= بام

paxse

پخشه = پشه

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ابتدا می کنم اين س??ره بنام رزاق

که کريم است و رحيم است و غ??ور و ستار

هر چند که جمع آوری ??رهنگ مردم در سرزمين ما بصورت کاری مدرن و سازماندهی شده و چاپ و نشر کتب و مقالاتی در اين مقوله شايد از قدمت زيادی برخوردار نباشد و حداکثر به اواخر حکومت قاجار برگردد. اما اگر به جستجوئی دقيق در بين آثار گذشتگان بپردازيم نکات بسياری از ??رهنگ مردم در آنها می توانيم بيابيم، يکی از اين کتاب ها که می تواند آينه ای ش??ا?? از زندگانی مردم روزگار خود باشد. ديوان شيخ بسحاق حلاجی شيرازی مشهور به شيخ اطعمه است که شايد برای مردم ما چندان شناخته شده نباشد و آنانی که نيز ديوان کنزالاشتهای وی را می شناسند بيشتر به جنبه طنز آن توجه کرده اند. شيخ اطعمه در قرن هشتم و نهم هجری می زيسته و قسمتی از حيات خود را در زمان حکومت شاهزاده اسکندر نوه تيمور گورکانی بر شيراز گذرانده است. وی در دوران زندگی خود با شاعران بزرگی همچون ابن يمين ـ خواجوی کرمانی ـ عبيد زاکانی ـ عماد ??قيه کرمانی ـ سلمان ساوجی ـ حا??ظ شيرازی ـ کمال خجندی ـ صو??ی مغربی و نظام الدين محمود قاری شاعر البسه نيز هم زمان بوده و بنا به نوشته ادوارد بر اون در سال 814 هجری برابر با 1416 ميلادی و??ات يا??ته است . قبر شيخ امروزه در تکيه چهل تنان واقع است و سنگ قبر نهاده شده که تاريخ و??ات شيخ را بر آن 840 هـ.ق نقش کرده اند. ديوان شيخ اطعمه برای اولين بار توسط ميرزا حبيب اص??هانی متخلص به دستان درسال 1303 هـ.ق يعنی 114 سال پيش در اسلامبول به چاپ رسيد و برای دومين بار کتاب??روشی معر??ت شيراز دربهار 1360 اقدام به تجديد چاپ آن نموده که امروزه هر دو ناياب است.

ديوان وی شامل انواع مختل?? شعر است که اکثراً در تضمين شاعران هم عصر خود سروده است همچنين قسمتی از کتاب وی به نثر مسجع است که بيشتر به پيروی از شيخ سعدی نوشته شده است اشعار وی در زمانی به رشته تحرير در آمده که زبان شعر برتری کاملی بر نشر داشته است بطوری که حتی گاهی پادشاهان در ميانه جنگ نيز نامه های خود را به شعر برای هم ارسال می کرده اند و نامه های شاه شجاع به برادرش محمود شاه خود گواه روشنی برای اين موضوع است. شاه شجاع که طبع شعری نيز داشته نامه ها را خود سروده و جواب آنها را از طر?? محمود شاه، سلمان ساوجی به شعر در آورده است.

بنابراين نبايد نوشته دستور پخت غذاها را به شعر در آن روزگار چيز عجيبی دانست و شايد بتوان کتاب اطعمه را صر?? نظر از جنبه های طنز آن اولين به دستور آشپزی نيز دانست. شيخ اطعمه علت روی آوردن خود را ين گونه شعر سرودن اين می داند که :

سخن هر چه گويم همه گ??ته اند
بر و بوم معنی همه ر????ته اند

چند روز در اين ??کر بودم که با وجود اوصا?? ??ردوسی از نمک کلام او چاشنی ديگ هر طعاميست و مثنويات نظامی که نبات ابيات او طعمه طوطيان شکر زبانست و طيبات سعدی که درمذاق اهل و??اق بالات??اق چون عسل شيرين است. غزليات خواجه کمال الدين سلمان که در کام اهل کلام به مثابه شير انگبين است و با دستگاه طبع خواجوی کرمانی که زيره با بيانش علاج سودازدگان سلسله سخنست و با دقايق مقالات عماد ??قيه که نطق شيرين او ادويه ای است خوشبوی و اشربه دلجوی و با طلاقت (1) ال??اظ و متانت حا??ظ که خمريست بی خمار و شرابيست خوشگوار و ديگر شعرا که هر يک شهره شهری و اعجوبه دهری بوده اند من چه خيال پزم که خلايق محظوظ گردند.

و بالاخره برای تحريک اشتهای ديگران اقدام به تعري?? از غذاها می نمايد. اما بادقتی در ديوان او در می يابيم که کلام وی هنگام شرح خوردنی ها طنزی گزنده در مورد گرسنگی مردم روزگار خود به همراه دارد. شايد بهتر اينکه بگوييم او شعر از سر گرسنگی می گ??ته و نه از سر سيری و شاهد اينکه:

 

گر اشتها به شعر منت شد عجب مدار
بين گشنگان حديث غذا خوش ادا کنند
بياد قرص نان چندانکه ماه بدر می بينم
به نام می ماندش چيزی ولی چندان نمی ماند
گر تن بسحاق همچون آرد گردد در لحد
آرزوی بور کش باشد هنوز اندر مزاج (2)
چون سيری چه بگويم ص??ت قليه برنج
باکسی حال توان گ??ت که حالی دارد (3)
تا به تخلص غزل مرشد گشنگان شدم
پخته ده به مطبخم ديگ سخن بدين نمط
از خيال سر بريان و رخ نان تنک
پيش چشمم در و ديوار مصور می شد

 

اما اگر کسی ديوان شيخ اطعمه را به دنبال يا??تن گوشه هائی از ??رهنگ مردم شيراز در قرن هشتم ورق بزند مطمئناً به مطالب بسياری دست خواهد يا??ت که به گوشه ای از اين مطالب برای نمونه و ??هرست وار اشاره خواهيم کرد :

ال??: آنچنان که گ??ته شد ديوان بسحاق به گونه ای کتاب آشپزی نيز هست که نحوه پخت غذاهای زمان خود را به شيرينی هر چه تمامتر شرح داده است. در ميان اشعار وی طرز پختن غذاهائی نظير انواع آش ها، انواع حلوا و ساختن چنگال « که نوعی غذای چرب و شيرين است » و بسياری ديگر از غذاها را می توان يا??ت.

 

ص??ت آش دقيقت گويم
دق نگيری به من خسته مخور نزار
چو ترا آرزوی حلوا شد
مستمع باش و زمانی دل و جان با من دار

 

همچنين شاعر ??رهنگی به آخرديوان خود ا??زوده که در توضيح غذاها و طرز تهيه آنها نوشته شده است.

ب: شيخ اطعمه بر خلا?? بسياری از شاعران آن زمان با صداقتی بسيار حال و هوای زندگانی عادی مردم روزگار خود را ترسيم کرده است چنانکه گويا ما با چشم خود مشاهده می کنيم آن مردم چگونه می زيسته اند مثلاً می بينيم که در آن دوران هم اگر کسی هوس خوردن آبگوشت کله داشته می بايست همانند امروز سحرگان به تهيه آن بپردازد و يا اينکه چه غذايي مناسب چه زمانی از روز بوده است.

 

و آنکه دارد هوس کله و کيپا خوردن
صبح خيزی چو نسيم سحرش بايد کرد (4)
هر طعامی در زمانی لذت ديگر دهد
صبح بغرا ـ چاشت يخنی ـ قليه شب ـ کيپا سحر (5)

 

و يا می توان ديد که مردمی که برای گشت و گذار به مصلا و مقبره شيخ سعدی می ر??ته اند چه غذائی می خورده اند ؟

 

از شوق آب رکنی و ذوق برنج زرد
همچون قلندران به مصلا نشسته ام
يا ر??ته ام به سعدی و در آستان شيخ
با نان گرم و ارده و خرما نشسته ام

 

و اينکه برنج شيراز آن روز هم از کربال تامين می شده است.

 

اسرار برنج از سوی کربال نوسيم

بر بال و پر مخل?? و قرقار نويسم (6)

 

و يا به طنز در مورد ماهی که آن را نمک سود می کرده اند تا از ??سادش جلوگيری کنند چنين می گويد:

 

از برای ر??ع چشم زخم شور ماهی به کشک

از قطاي?? بسته ام تعويذ بر بازوی نان ( 7)

 

 

ج: يکی ديگر از نکات جالبی که در ميان اشعار بسحاق می توان يا??ت توصي?? غذاهای محلی هر شهرستان است که نمونه هايی از آن را بر می شمريم :

کردان « عشاير» در منطقه کلبار « کربال» نان بلوط و آش الم می خورده اند.

 

قوت کردن چه بود نان بلوط آش الم

می خورده اند اين دو غذا در سر بند کلبار

 

 

غذاهای معرو?? خراسانيان بغرا، غذای شيرين مزع??ر (8) و غذای اص??هانيان کاچی بوده است.

 

اگر چه ملک خراسان گر??ته است بغرا
کجا رسی تو به گرد مزع??ر شيراز
سالها از بهر کاچی در ص??اهان گشته ام
قرن ها بهر بغرا در خراسان بوده ام

 

شايد امروزه بسياری تصور کنند که سنبوسه غذائی جنوبی است اما اشعار اطعمه می بينيم که سنبوسه غذای قديمی شيرازی است.

 

تا جوش چو روغن نزنی بر سر آتش

هر گز نرسی از لب سنبوسه به کامی

 

 

در داستانی که شاعر با عنوان مزع??ر و بغرا سروده است تعدادی از شهرها و غذاهای محلی آن را چنين بر می شمارد :

مزع??ر چون احوال آن بی ادب
شنيد از خبر گير شد در غضب
چريک از تمام ممالک بخواست
ز هر شهر شوری ز آشی بخواست
در اول سپهدارش آمد سماق
به ايلغار آمد ز راه عراق
زهر کوچه يزد آمد به در
بسی گرده خانگی چون سپر (9)
ز شهر ابرقو کيپای چرب
زره بسته با نيزه آمد بسته حرب
به تعجيل آمد روان ز اص??هان
بسر آش ميو يز با ناردان
چنان آتش زيره ز کرمان براند
کز او يلغز کو??ته بازماند
ز هرمز چون تمر هندی رسيد
مزع??ر بر آش??ته جنگ ديد
ز دريای بصره برای مدد
کشيدند ص?? ماهی بی عدد
هريسه ز شوشتر به شب ره بريد
که تا صبحگاهی به لشگر رسيد
ز بغداد و تبريز هم شد روان
سپاهی بريان و سردار نان ...

 

د: در قسمتی از ديوان بسحاق که سقره کنزالاشتها نامگذاری شده غذاهايي که در خانه پخته می شده ??هرست گرديده و در ??صل نهم همين قسمت ??هرستی از خوردنی هايي که بقالان می ??روخته اند و در ??صل دهم غذاهای ارزانی که مناسب ??قرا بوده شرح داده شده.

 

قدمی نه به دکان بقال
کام خود را رطب و ارده و کنجد بردار ....
ص??ت نعمت ارزان گويم
کاندرين شهر تو هستند ??قيران بسيار ....

 

هـ: در پايان آنکه در ميان اشعار شيخ اطعمه دو غزل به لهجه شيرازی قرن هشتم ديده می شود که امروزه اين لهجه منسوخ شده است و جای آن دارد که مستقلاً مورد بررسی قرار گيرد و ما??قط به بيتی از آن برای نمونه اکت??ا می کنيم.

 

س??ره هن، چتر شهن، صحن ??لک قوسی چرخ

مه بدرن، مدنم قرص خورن يا نان هن

 

 

اين س??ره است يا چتر پادشاه، صحن دنيا است يا گردی چرخ روزگار

نمی دانم اين ماه بدر است . يا قرص خورشيد يا اينکه نان است

البته شاعری بنام شمس پ??س ناصر که متاس??انه بسيار گمنام مانده است نيز هم عصر وی می زيسته و غزلی شبيه به غزل بالا دارد و بعيد نيست که اطعمه همچنان که به تضمين شعر بسياری از شاعران پرداخته غزل شمس پ??س ناصر را تضمين کرده باشد:

 

ع??ينه هن يا پشنی، جام جمن يا ا??تاو

که نمی از که المدست و نمی پنهان هن

 

 

آيينه است يا پيشانی ، جام جم است يا آ??تاب

که نيمی از کوه بيرون مانده و نيمی پنهان است

بهر حال مطالب ديوان شيخ اطعمه در اين چند سطر نمی گنجد و احتياج به تحقيقی وسيع دارد اميد آنکه کسانی کمر همت بر اين مهم ببندند اين مطلب را با غزلی کوتاه از او به پايان می بريم:

 

دارم از کله و کيپا گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس
کس به بالای مزع??ر مکناد آش ترش
که چنانم از اين کرده پشيمان که مپرس
روزه داری و رياضت هوسم بود ولی
چشمکی می زند آن کله بريان که مپرس
گرچه پالوده ندارد سر دندان رهی
من چنان عاشقمش از بن دندان که مپرس
گ??تم ای دل ز قطاي?? چه قدر بتوان خورد
گ??ت گر هست ترا هاضمه چندان که مپرس
همچو (بسحاق) ز شيراز برای بغرا
تا به حدی است مرا ميل خراسان که مپرس

 

پی نويس :

1-
طلاقت ـ گشوده زبان شدن ??صيح و تيز زبان شدن

2-
بورک
borak
آشی که با آرد گندم پزند

3-
قليه
qalye
نوعی خوراک گوشت که در تابه يا ديگ بريان می کنند و اگر شرح آن غذا که مردم سازند از ديگ = پختها و قليه ها و بريان ها حلاوی کرده ايد سخن دراز شود (جامع الحکمتين 205) امروز طرز تهيه قليه معمولی چنين است:

گوشت را بار کنند نخود و لپه و باقلا و لوبيا و عدس در آن ريزند و کو??ته ريزه را جداگانه درست کنند، همين که گوشت و ضمايم آن نيمه پز شد مغز گردوی پوست کنده و چغندر ريز شده و کو??ته ريزه در آن داخل کنند و پس از پخته شدن رب انار يا آب انار يخته قدری هم شيره آرد برنج يا نعناع داغ وسيرداغ و ادويه و ??ل??ل در آن داخل می کنند و پس از چند جوش و بقوام آمدن پايين آورند و نوش جان کنند. ??رهنگ معين

قليه اقسام مختل?? دارد در??ار س اکنون اين غذای اصيل چندان رايج نيست...

هم اکنون قليه ماهی جنوبی ها معرو?? است .

4-
کيپا
kipa
شکمبه پز، کله پز

5-
بغرا
boqora
نوعی آش، مانند آش رشته

6-
مخل??
moxlef
کبوتر پرپا

7-
قطاي??، رشته ای که از ميوه گندم سازند ـ نوعی حلوا

8-
مزع??ر ـ نوعی خوراک که با زع??ران سازند.

9-
گرده
gerde
نوعی نان گرد

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

[TABLE=class: cms_table, align: center]

[TR]

[TD]shiraz.%20%281%29.jpg[/TD]

[TD]shiraz.%20%282%29.jpg[/TD]

[TD]shiraz.%20%283%29.jpg[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

محیط طبیعی ( موقعیت و وسعت ) :

استان ??ارس در جنوب ایران و بین مدارهای 27 درجه و 2 دقیقه تا 31 درجه و 42 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 42 دقیقه تا 55 درجه و 36 دقیقه طول شرقی از نص?? النهار مبداء قرار دارد .

استان ??ارس از شمال به استان اص??هان و یزد ، از مشرق به استان کرمان ، از جنوب به استان هرمزگان و از غرب به استانهای کهکیلویه و بویر احمد و بوشهر محدود است .

گستردگی استان ??ارس حدود 8/121120 کیلومتر مربع است و تقریبا 5/7 در صد مساحت کشور را تشکیل می دهد .


آب و هوا :

??ارس اب و هوای گوناگون دارد ؛ شمال ??ارس سردسیر و مرکز ??ارس زمستانها معتدل و بارانی و تابستانها گرم و خشک است . جنوب و جنوب شرقی ??ارس ، زمستانها آب و هوایی معتدل و تابستانهای بسیار گرم دارد . حداقل درجه حرارت در دی ماه یعنی سردترین ماه سال ، 2 تا 7 درجه زیر ص??ر و حداکثر آن در گرم ترین ماه سال یعنی مرداد ماه ، بین 35 تا 40 درجه سانتیگراد است .

میزان بارندگی سالانه در شمال ??ارس حدود 100 میلی متر ، در مرکز ??ارس بین 200 تا 400 میلی متر و در جنوب بین 100 تا 200 میلیمتر است . میزان بارندگی در نقاطی که حدود 250 میلی متر بارندگی سالیانه دارد ، سبب شده کشت دیم ا??زون بر کشت آبی متداول باشد .


پیشینه تاریخی :

در جنوب ایران تا کرانه های خلیج ??ارس ، سرزمینی گسترده است که از روزگار باستان ، پارس ( ??ارس ) نام داشت و از آغاز دوره اسلامی تا کنون ، مرز آن شیراز بوده است . این سرزمین از چند هزار سال پیش زیستگاه پر رونق اقوام بومی ایران ، به ویژه ایلامیان بود و از این قوم ، آثار بسیار در گوشه و کنار ??ارس ، به جای مانده است . پارسیان یکی از اقوام ایرانی بودند که سه هزار سال پیش به ??ارس آمدند و در چند مکان از جمله در انشان یا مالیان امروزی در 46 کیلومتری شمال شیراز و پاسارگاد ساکن شدند . پایتخت آنان نخست پاسارگاد بود و بعدها به همدان انتقال یا??ت . بر اساس شواهد ، در آن زمان پارس تنها سرزمینی بود که دین زرتشتی حقیقی و نوشته های مقدس در آن مح??وظ مانده بود . استخر که پایتخت پارس بود ، در دوره ساسانی شهری بزرگ و آباد بود و پس از بنیان گذاری پادشاهی ساسانی ، پایتخت به تیس??ون منتقل شد .


جمعیت ??ارس :

جمعیت استان ??ارس بر اساس سرشماری سال 1375 بالغ بر 3.817.036 ن??ر بوده است . از این میان 2.163.119 ن??ر در مناطق شهری و 1.598.913 ن??ر در مناطق روستایی زندگی می کردند و 55004 ن??ر غیر ساکن و به عبارت دیگر از عشایر کوچ رو استان بوده اند . بر همین اساس در سال 1378 جمعیت استان برابر با 4039159 ن??ر ، متشکل از 806219 خانوار بود . در این سال جمعیت شهر نشین 2290203 ن??ر و نرخ شهر نشینی برابر با 7/56 در صد بر آورد شد .


نژاد :

در سرزمین ??ارس از چند هزار سال پیش اقوام بومی به ویژه ایلامیان بسر می بردند . در حدود سه هزار سال پیش اقوام آریایی از جنوب روسیه به ??لات ایران از جمله سرزمین ??ارس سرازیر شدند . آریایی ها از قبیله های بزرگی از جمله پارسیان ، مادها ، سکاها و ... تشکیل شده بودند . پارسیان حدود سه هزار سال پیش در سرزمین ??ارس سکنی گزیدند . هم اکنون در این استان قبایل مختل??ی ازجمله ایل قشقایی ، ایل خمسه ، ایل ممسنی و ... زندگی می کنند .


زبان :

زبان بیشتر مردم ??ارس ، ??ارسی است و به گویشهای مختل?? محلی صحبت می کنند . پاره ای از قومیت های ساکن در ??ارس نیز به زبانهای غیر ??ارسی صحبت می کنند . زبان ایل قشقلیی ، ایل بهار لو ، ایل اینالو و طای??ه هایی مانند خلج ، قرایی ، شاهسون و ا??شار و ... ترکی است و ایل عرب ??ارس به عربی صحبت می کند .

مذهب :

دین بیشتر مردم ??ارس ، اسلام است . طبق سرشماری سال 1375 مسلمانان استان ??ارس 3.799.833 ن??ر هستند . پیروان مذهب شیعه 12 امامی بیشتر مردم ??ارس را تشکیل می دهند و از اهل تسنن گروهی در شهرستان لار زندگی می کنند . از پیروان ادیان رسمی 1097 زرتشتی ، 318 ن??ر مسیحی و 3758 ن??ر کلیمی در ??ارس به سر می برند که بیشتر آنها در شهر شیراز زندگی می کنند .


آثار تاریخی ??ارس :

محوطه تاریخی پاسارگاد : آثار باستانی پاسارگاد ، آرامگاه کوروش ، کاخ دروازه انسان بالدار ، کاخ اختصاصی ، کاخ بار عام ، برج سنگی معرو?? به زندان سلیمان

محوطه تاریخی تخت جمشید : پلکان ورودی ، کاخ دروازه ملل ، کاخ آپادانا ، کاخ تچر ، کاخ هدیش ، حرمسرا یا اندرونی ، کاخ سه دروازه یا تالار شورا ، کاخ صد ستون ، دروازه ناتمام ، جایگاه سپاهیان ، چاه سنگی ، تخت جمشید

محوطه تاریخی نقش رستم : آثار ایلامیان ، آثار هخامنشی ، کعبه زرتشت ، آثار ساسانی نقش رستم ، استودان ها

مساجد : مسجد ایزد خواست ، مسجد جامع عتیق شیراز ، خدایخانه ، جامع کبیر نی ریز ، جامع داراب ، قصر دشت ، مشیر ، نصیر الملک ، نو ، وکیل

امام زاده ها : ابراهیم ، سید امیر علی بن حمزه ، زاهد ، سبز پوشان ، حضرت شاه چراغ ، سید علاءال??دین حسین ، سید میر محمد

پل ها : پل آب رسانی تنگ دالون ، پل ایزد خواست ، پل پاسارگاد ، خان ، دارابگرد ، رودخانه خشک شیراز ، شهر قدیمی استخر ، کوار ، قاضیان ، مشیر ، مهر نرسه ، نو

تپه ها و تل ها : ضحاک ، نعلکی

نقش برجسته ها : کورانگون ، نقش برجسته سراب بهرام ، دخمه سنگی داودختر

به اشتراک گذاری این ارسال


لینک به ارسال
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×
×
  • جدید...