EnglishLearner Posted January 6, 2019 Share Posted January 6, 2019 متن داستان : Mary was an English girl, but she live in Rome. She was six years old. Last year her mother said to her, “you’re six years old now, Mary, and you’re going to begin going to a school here. You’re going to like it very much, because it’s a nice school.??? “Is it an English school???? Mary asked. “Yes it is??? her mother said. Mary went to the school, and enjoyed her lessons. Her mother always took her to school in the morning and brought her home in the afternoon. Last Monday her mother went to the school at 4 o’clock, and Mary ran out of her class. “We’ve got a new girl in our class today, mummy,??? she said. “She is 6 years old too, and she’s very nice, but she isn’t English. she’s German.??? “Does she is speak English???? Mary’s mother asked. “No, but she loves in English???, Mary said happily. ترجمه ??ارسی داستان : مری یک دختر انگلیسی بود اما در رم زندگی میکرد. او شش سال داشت. سال گذشته مادرش به او گ??ت: «تو الان شش سال داری و قرار است که ر??تن به یک مدرسه را در اینجا شروع کنی. تو آن را بسیار دوست خواهی داشت، چرا که مدرسه دلپذیری است.» مری پرسید: «آیا یک مدرسه انگلیسی است.» مادر پاسخ داد: «بله ، یک مدرسه انگلیسی است.» مری به مدرسه ر??ت و از درس هایش لذت برد. همیشه مادرش او را به هنگام صبح به مدرسه می برد و بعد از ظهر به منزل می آورد. دوشنبه گذشته ساعت ۴ مادر مری به مدرسه ر??ت و مری از کلاس بیرون دوید. او گ??ت: «مامان، ما امروز در کلاسمان یک دختر جدید داریم. اوهم شش سال دارد و دختر خیلی خوبی است. اما او انگلیسی نیست ، آلمانی است.» مادر مری پرسید: «آیا او انگلیسی صحبت می کند.» مری با خوشحالی گ??ت: «نه ، ولی او به انگلیسی می خندد.» مشاهده متن و ترجمه تمام داستان های Steps to understanding Passage 3 : Mary's German Friend | کلاس آموزش زبان Link to comment Share on other sites More sharing options...
Recommended Posts
Please sign in to comment
You will be able to leave a comment after signing in
Sign In Now