خودت پل خودت را بساز

[mahdiyeh71 1]

پسری جوان از شهری دور به دهکده شیوانا آمد و به محض ورود به دهکده بلا??اصله سراغ مدرسه شیوانا را گر??ت و نزد او ر??ت و مقابلش روی زمین مؤدبانه نشست و گ??ت: «از راهی دور به دنبال یا??تن جوابی چندین ماه است که راه می روم و همه گ??ته اند که جواب من نزد شماست! تو که در این دیار استاد بزرگی هستی برایم بگو چگونه می توانم تغییری بزرگ در سرنوشتم ایجاد کنم که ??قر و نداری و سرنوشت تلخ والدینم نصیبم نشود!؟»

شیوانا نگاهی به تن خسته و رنجور جوان انداخت و با تبسم گ??ت: «جوابت را زمانی خواهم داد که آرام بگیری و گرد و خاک جاده را از تن خود پاک کنی. برو استراحت کن و ??ردا صبح زود نزد من آی!»

روز بعد شیوانا پسر جوان را از خواب بیدار کرد و همراه چند تن از شاگردانش به سوی رودخانه ای بزرگ در چند ??رسنگی دهکده به راه ا??تاد. نزدیک رودخانه که رسیدند شیوانا خطاب به پسر جوان و شاگردانش گ??ت: «تکلی?? امروز شما این است! از این رودخانه عبور کنید و از آن سوی رودخانه تکه ای کوچک از سنگ های سیاه کنار صخره برایم باورید. حرکت کنید!»

پسر جوان مات و مبهوت به شاگردان شیوانا خیره ماند و دید که هر کدام از آنها برای ر??تن به آن سوی رودخانه یک روش را انتخاب کردند. بعضی خود را بی پروا به آب زدند و شناکنان و به سختی خود را به آن سوی رودخانه رساندند. بعضی با همکاری یکدیگر با چوب های درختان اطرا?? رودخانه کلک کوچکی درست کردند و خود را به جریان آب رودخانه سپردند تا از آن سوی رودخانه سر در آورند. بعضی از گروه جدا شدند تا در بالادست در محلی که عرض رودخانه کمتر بود از آن عبور کنند.

پسر جوان به سوی شیوانا برگشت و گ??ت: «این دیگر چه تکلی?? مسخره ای است!؟ اگر واقعا لازم است بچه ها آن سمت رودخانه بروند، خوب برای این کار پلی بسازید و به بچه ها بگویید از آن پل عبور کنند و بروند آن سمت برایتان سنگ بیاورند!؟»

شیوانا تبسمی کرد و گ??ت: «نکته همین جاست! خودت باید پل خودت را بسازی! روی این رودخانه ده ها پل است. این جا که ما ایستاده ایم پلی نیست! اما تکلی?? امروز برای این است که یاد بگیری در زندگی باید برای عبور از رودخانه های خروشان سر راهت بیشتر مواقع مجبور می شوی خودت پل خودت را بسازی و روی آن قدم بزنی! تو این همه راه آمدی تا جواب سؤالی را پیدا کنی و من اکنون می گویم که جواب تو همین یک جمله است: اگر می خواهی چون بقیه گر??تار جریان خروشان رودخانه های سر راهت نشوی، دچار ??قر و ??لاکت نشوی و زندگی سعادت مندی پیدا کنی، باید یک بار برای همیشه به خودت بگویی که از این به بعد پل های زندگی خودم را خودم خواهم ساخت و بلا??اصله از جا برخیزی و به طور دایم و مستمر و در هر لحظه در حال ساختن پلی برای قدم گذاشتن روی آن و عبور از رودخانه باشی. منتظر دیگران ماندن دردی از تو دوا نمی کند. پل من به درد تو نمی خورد! پل خودت را باید خودت بسازی!»